اکنون نیز با تکیه بر همین تجربیات، رویکرد ایران حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی است.
جمهوری اسلامی ایران، در همه این سالها تدابیر لازم برای مقابله با عرصه‌های متنوع دشمنی با ملت ایران و نقشه‌های دشمن را پیش بینی کرده است.
برهمین اساس، ایران در برنامه ریزی‌ها برای رفع چالش های اقتصادی، حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی را در اولویت قرار داده است.
اقتصاد مقاومتی از روش هایی است که با تمرکز بر ظرفیت های درونی در شرایطی که بحران های اقتصادی بروز می کند و ثبات و وضعیت کشور را تهدید می کند، میتواند پایه های اقتصادی را در برابر شوکها و نوسانات خارجی تا حدود زیادی مقاوم سازد.
اهمیت این موضوع زمانی برجسته تر خواهد شد که به اهداف دشمنان ملت ایران توجه شود که روی اهداف براندازانه طراحی شده اند.
راهبرد آنها در این زمینه استفاده از نقاط ضعف و افزایش موانع برای جلوگیری از پیشرفت با استفاده از انواع تحریم ها و درگیر کردن مردم و نظام با مسایل معیشتی و در نهایت دور کردن نظام از اقدامات زیر بنایی است که یک تهدید جدی تلقی می شود.
آنگونه که در بیانات رهبر معظم انقلاب بارها هشدار داده شده اگر این چالش ها و مشکلات رفع نگردد و راه علاجی پیدا نشود مشکلات اقتصادی تاثیراتش می تواند، بسیار مخرب و بلند مدت باشد.
ضرورت تدوین راهبردهای اساسی برای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی اما در هر کشوری می تواند مبتنی بر روش های اصلاح الگوی مصرف، کار بیشتر و تقویت فرهنگ تکیه بر تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه کار کردهای متفاوتی داشته باشد.
نکته مهم راهکارهای اجرایی در داخل و نیز در عرصه دیپلماسی در رویارویی با تحریم های اقتصادی است.
از اینروست که رهبر معظم انقلاب، با تاکید بر ضرورت استفاده از تجربه ها و عبرتهای گذشته در تصمیم گیری های آینده، با ابلاغ سرفصل های سیاستهای اقتصاد مقاومتی به مسوولان نظام، آنرا زیر ساخت فکری و نظری تحقق حماسه اقتصادی دانستند و تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی را نیازمند داشتن راهبردهای اساسی در میان مدت و بلندمدت برشمردند.
بیانات رهبر انقلاب در آغاز سال نو در واقع مبتنی بر شناخت درست از مفهوم امنیت اقتصادی و توجه به این مهم است.
از اینروست که تاکید ایشان همچنان بر ادامه تلاش ها و پر اثر و محسوس تر شدن نتیجه این تلاش در همه عرصه ها است.
بررسی تاثیر تحریم های اقتصادی بر آسیب پذیری کشورها
تجربه بسیاری از کشورها از جمله ونزوئلا، شیلی و حتی کشوری مثل ژاپن که امروزه پیشرفت زیادی کرده است نشان می دهد، آسیب پذیر بودن اقتصاد یک کشور می تواند، سبب سقوط دولت ها شود.
استفاده از اهرم های اقتصادی از نوع تحریم با انگیزه های سیاسی گاه می تواند، بسیار موثر تر از اقدام نظامی مستقیم باشد.
به عنوان مثال، شوک نفتی سال 1973 و جهش قیمت نفت در آن مقطع حتی منجر به ایجاد رکود تورمی در اقتصاد آمریکا و کشورهای غربی شد.
اقتصاددانان در چاره اندیشی به این نوع شوکها نظریات متفاوت و مختلفی در حوزه اقتصاد کلان مطرح کردند که یکی از مهم ترین آن ها طرحی بود که در زمان ریاست جمهوری ریگان اجرا شد و به اقتصاد ریگانیسم یا اقتصاد «طرف عرضه» مشهور شد.
طرح مذکور توسط «آرتور لافر»، اقتصاددان مشهور، به سیاستگذاران آمریکایی توصیه شد و هدف آن بیرون آوردن اقتصاد امریکا از رکودتورمی بود که ریشه در شوکهای خارجی قیمت نفت داشت.
در چار چوب این طرح نرخ مالیات ها کاهش یافت تا سرمایه گذران تشویق به مشارکت در تولید شوند و عرضه کالاها و خدمات افزایش یابد.
اجرای این طرح همراه با کاهش نرخ مالیات و افزایش درآمد مردم، سبب افزایش مصرف و تقاضای خرید کالا گردید و در نهایت اجرای این طرح موجب خروج آمریکا از رکود تورمی در دهه 1980 شد.
در واقع این روشها مبتنی بر رویکرد به اقتصاد مقاومتی است و سابقه ای نسبتا" طولانی دارد، بویژه طی قرن اخیر در بسیاری از کشورها، تکانه‌های شدید اقتصادی کشورهایی از غرب آسیا تا اروپا و نظام های سرمایه داری حتی امریکا را به تکاپو واداشته است.به عبارتی، دیگر اقتصاد مقاومتی برای بسیاری از کشورها به یک ضرورت تبدیل شده است.116/111
بیشتر بخوانید:
ادامه اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران/ واشنگتن تحریم های جدید علیه ایران وضع کرد
تحریم موشکی ایران؛ تداوم دشمنی آمریکا با انقلاب اسلامی / تحلیل
ظریف: تحریم های آمریکا ضد ایران نتیجه معکوس خواهد داشت
