به گزارش ایران پرس، در پی تازه ترین نشست اعضای شورای همکاری خلیج فارس در کویت که به شکست انجامید، نشانه های مبهم و گیج کننده ای مشاهده می شود که قضاوت درباره سرنوشت و شرایط شورای همکاری خلیج فارس را به مراتب دشوار می سازد.
تنها دوکشور از کشورهای عضو در عالی ترین سطح در این نشست شرکت کردند، «شیخ صباح الاحمد الصباح» امیر کویت و «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر.
سران عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین از شرکت در اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس خودداری کردند و در عوض مقامات رده پایین را به این نشست اعزام کردند.
این کشورها روابط خود را با قطر از پنجم ژوئن به اتهام همکاری قطر در تامین تروریسم و روابط با ایران قطع کرده اند.
سی و هشتمین اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس؛ یک شکست واقعی
پایگاه اینترنتی نشنال اینترست در گزارشی به قلم «عماد حرب» تحت عنوان « چرا شورای همکاری خلیج فارس با احتمال فروپاشی روبروست؟» نوشت، از سلطان نشین عمان نیز طبق معمول نماینده ای از سلطان قابوس که به علت بیماری و مشکل جسمانی حدود یک دهه است در این نشست و نشست های مشابه شرکت نمی کند، به کویت اعزام شده بود.
اگر قرار باشد معیار موفقیت یک اجلاس را دست کم بر اساس سطح مقامات شرکت کننده در آن مورد سنجش قرار دهیم، باید گفت سی و هشتمین اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس از این حیث راضی کننده نبوده است و یک شکست واقعی به شمار می رود.
گفته می شود شیخ صباح نیز به سرعت جلسه سران را پس از تنها پانزده دقیقه از مذاکرات فشرده پشت درهای بسته مختومه اعلام کرد.
این در حالیست که نشست وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز که عموما از قبل دستور کار نشست سران را به همراه پیش نویس متن بیانیه پایانی تعیین می کند با موفقیتی همراه نبوده است.
شیخ صباح به عنوان میزبان نشست سران و میانجی در بحران شورای همکاری خلیج فارس میان عربستان و امارات و بحرین از یک سو در برابر قطر از سوی دیگر، در وضعیت بسیار دشواری قرار دارد.
اقدام وی در پایان دادن فوری به این نشست بیش از هر چیز به این معناست که وی صرفا سعی داشته تنها دو ماموریت مهم را با برگزاری شتاب زده این اجلاس به سرانجام مقصود برساند.
نخست حفظ حداقل وحدت و انسجام باقیمانده در میان اعضای شورا و دوم حفظ آبروی کویت به عنوان میزبان این نشست.
حال قطع نظر از حضور بی فروغ سران کشورهای عضو در نشست کویت، شاید مرگ شورای همکاری خلیج فارس اندکی قبل از برگزاری این نشست و هنگامی اعلام شد که امارات متحده عربی چندی قبل از آن از تشکیل یک ائتلاف سیاسی و نظامی اماراتی - سعودی خبر داده بود.
تلاش عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای تصمیم گیری در امور شبه جزیره عربی
یعنی پس از آنکه دو کشور ثروتمند و قدرتمند و با نفوذ عضو شورا تصمیم گرفتند که یک ساختار سازمانی جدید تشکیل دهند و به این نتیجه رسیدند که همین ساختار جدید سازمانی برای تحقق اهداف مورد نظر آنها در این برهه بسیار حساس کنونی در منطقه کافی به نظر می رسد.
اینکه بحرین، دیگر شریک طبیعی ریاض و ابوظبی، در این ساختار جدید سازمانی عضویت ندارد، به این معناست که عربستان سعودی و امارات متحده عربی می خواهند تا در تصمیم گیری در امور شبه جزیره عربی تنها باشند.
به عبارت دیگر هر دوی این کشورها، شورای همکاری خلیج فارس را برای اجرای تصمیمات ترجیحی «شاهزاده محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی و «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی در عرصه سیاست خارجی نهادی بی خاصیت می بینند.
هر دوی این شخصیتها سکان هدایت تلاش ها برای انزوای قطر را در عرصه منطقه ای و بین المللی در اختیار دارند. از میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تنها بحرین در تحریم دوحه به آنها پیوسته است و کویت و عمان ترجیح داده اند تا بی طرف باقی بمانند.
همچنین عربستان و امارات، هدایت ائتلاف سعودی را در یمن ضد حوثی ها بر عهده دارند.
ولی عملیات نظامی این دو کشور در یمن تاکنون نتیجه ای جز تشدید فاجعه بشری در این کشور فقر زده به دنبال نداشته است.
یک مسئله مهم در مسیر حفظ وحدت شورای همکاری خلیج فارس و کمک به ایجاد ائتلافی جدید در منطقه، ایران است
ابوظبی، ریاض و منامه هر سه جمهوری اسلامی را تهدیدی موجودیتی برای خود می دانند و مشتاقند تا جبهه شورای همکاری خلیج فارس را در مقابله با ایران متحد سازند.
از طرفی عمان و کویت و قطر هر یک به درجات مختلف همکاریها و تعاملاتی با ایران دارند، اگر چه الزاما این همکاری به زیان شورای همکاری خلیج فارس تمام نمی شود.
آنها فکر می کنند که گشودن باب مذاکره با جمهوری اسلامی ممکن است مسیر تنش زدایی فرقه ای سیاسی و نظامی را با تهران هموار سازد.
به این دلایل، تصور این قضیه دشوار نخواهد بود که هم عربستان و هم امارات به این نتیجه رسیده اند که شورای همکاری خلیج فارس به مانعی در برابر اهداف آنها تبدیل شده است.
بنابراین جدا کردن خود از شورا شاید در شرایط کنونی از دیدگاه انان تصمیم درستی به نظر برسد.
ولی در هر صورت باید تاکید کرد که با توجه به شرایط کنونی در منطقه شبه جزیره عرب، اضمحلال و فروپاشی شورای همکاری خلیج فارس تصمیمی کوته بینانه و نادرست خواهد بود.
به لحاظ نظامی دفاع از کشورهای عرب منطقه در برابر تهدیدات ایران بدون همکاری کویت و قطر عمان غیر ممکن خواهد بود.
همچنین ادغام و یکپارچگی ساختارهای دفاعی همه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و غلبه بر مشکلات عملیاتی برای دفاع، از ضروریات به شمار می رود.
به لحاظ سیاسی همه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس - به استثنای کویت که از یک ترتیبات نیمه دمکراتیک قانون اساسی برخوردار است - یک ساختار مشابه سیاسی دارند.
برقراری ثبات و نظم به نفع همه کشورهاست. افزون بر آن پایه و اساس روابط آنها در عرصه بین المللی بر این مبنا نهاده شده است.به لحاظ اقتصادی و اجتماعی نیز میان حکام و مردم کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس قراردادهای اجتماعی مشابه برقرار است.
همگی آنها از برنامه های مشابه برای متنوع سازی ساختار اقتصادی خود تبعیت میکنند که می تواند مشکلاتی مانند بیکاری را چاره کند.
از طرفی یکپارچگی اقتصادی در بخشهای سیاست کاری ، بازار مشترک ، ازادی تردد و حمل و نقل و ترافیک و دیگر موضوعات در طول تاریخچه سی و هشت ساله این شورا به یکدیگر پیوند خورده است.
بنابراین فروپاشی این نظام در هم تنیده، اقدامی احمقانه به نظر می رسد. به عبارت دیگر رهبران غایب در نشست اخیر سران شورای همکاری خلیج فارس در کویت باید در راستای تلاش برای حفظ وحدت و اقدام جمعی ، به ارزیابی مجدد وتجدید نظر در دیدگاه ها و مواضع غلط گذشته خود بپردازند.
133/110
بیشتر بخوانید:
لوبلاگ: سرنوشت شورای همکاری خلیجفارس با تناقضات دوحه و ابوظبی
قاسمی: شورای همکاری خلیج فارس به جای دروغ پردازی در جهت درک عمیق واقعیات منطقه گام بردارد
دوپارگی سیاسی در شورای همکاری خلیج فارس