ایران پرس -رسانه های بزرگ تلاش می کنند تا واکنش بین المللی به حملاتی که در چهارم اوت علیه «نیکلاس مادورو موروس» رئیس جمهوری ونزوئلا در کاراکاس رخ داد، پنهان کنند و یا آنها را به حداقل برسانند.

«میگل آنخل گارسیا آلزوگارای» در پایگاه خبری کوبایی «کوبادباته» نوشت: «نیکلاس مادورو» در هشتاد و یکمین سالگرد تأسیس گارد ملی ونزوئلا در حال سخنرانی بود که هدف ترور نافرجام پهپادی قرار گرفت، اما جان سالم به در برد.

تلویزیون دولتی ونزوئلا که در حال پوشش زنده این مراسم بود، دو انفجار پی در پی، تشویش مادورو، همسرش و دیگر حاضران در صحنه سخنرانی، بهم ریختن صفوف رژه نظامیان و تمام جزئیات این ترور نافرجام را به تصویر کشید و از زخمی شدن 7 نفر از اعضای گارد ملی در این حمله پهپادی خبر داد.

به دنبال این حمله تروریستی، مردم ونزوئلا روز بعد (پنج اوت) خشم خود را نسبت به این حمله تروریستی در کاراکاس (پایتخت ونزوئلا) ابراز کردند و به خیابانها آمدند تا حمله تروریستی را که توسط پهپادهای حامل مواد منفجره علیه مادورو رخ داده بود، محکوم کنند.

مردم ونزوئلا در کنار مادورو؛ محکومیت ترور نافرجام میراث‌دار چاوز

«نستور رورول» وزیر کشور ونزوئلا با بررسی علل این حادثه، افزود: از پهپادهای مدل «DJI M600» برای حمله تروریستی علیه مادورو استفاده شد و این پهپادها رئیس جمهور مادورو و دیگر مقامات نظامی این کشور را هدف گرفتند.

این حادثه زمانی رخ داد که مقامات ونزوئلایی، مادورو را در مراسم سالگرد گارد ملی بولیواری در خیابان بولیوار واقع در کاراکاس همراهی می کردند.

براساس گزارش «رورول»، هریک از پهپادها حامل مواد منفجره C4 بودند. این پهپادهای انفجاری قادر به وارد کردن خسارت قابل ملاحظه ای تا شعاع 50 متری بودند.

وی در ادامه اظهارات خود گفت: پهپاد حامل مواد منفجره در اطراف محل سخنرانی رئیس جمهوری ونزوئلا به پرواز درآمد که به لطف اقدامات سریع گارد ریاست جمهوری و نصب تجهیزات لازم، موفق به منهدم کردن آن شدیم.

این حمله تروریستی همانند سایر عملیات های دیگری همچون «کودتای آبی» موسوم به «عملیات جریکو» بود، که قبلا از این عملیات برای ترور عناصر نظامی، شبه نظامی و تخریب خطوط اصلی فرماندهی قدرت سیاسی در ونزوئلا و یا برای حمله به قدرت ملی به منظور تسریع بخشیدن به روند بی ثبات سازی در این کشور بولیواری استفاده می شده است.

گفتنی است که در ۶ فوریه ۲۰۱۵، واشنگتن طرح سرنگونی موسسات دموکراتیک ونزویلا را تنظیم کرد، و کودتا برای ۱۲ فوریه برنامه‌ریزی شد.

«عملیات جریکو» زیر نظارت شورای امنیت ملی و به مدیریت "ریکاردو زونیگا"  مشاور «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا در زمینه آمریکای لاتین بود.

براساس اظهارات مقامات ونزوئلایی، کلمبیا و میامی، این حمله تروریستی را براساس روش هایی که قبلا سازمان های تروریستی و جنایتکار در جهان به اشتراک گذاشته بودند، انجام دادند.

این حملات نشان دهنده ناامیدی فاشیست‌های راست گرای ونزوئلا و رهبران آنها (یانکی ها) است، زیرا آنها علیرغم تجاوزات و حملات بی شمار خود علیه ونزوئلا به منظور سرنگونی دولت بولیواری، با شکست روبرو شده اند.

همچنین آنها شاهد پیروزی های مکرر انقلاب بولیواری در ونزوئلا بودند و نتوانستند که به اهداف شوم خود برسند و دولت مادورو را سرنگون کنند.

برای درک ریشه های پنهان این ناامیدی، ما به تحلیلی درباره امپریالیسم یانکی (آمریکا) که به عنوان یک نظام سرکوبگر و استثمارگر مردمی بشمار می روند، تمرکز خواهیم کرد.

 قدرت آنها باتوجه به مسائلی همچون قاچاق مواد مخدر، پولشویی و فساد در حال سقوط است. در این گزارش همچنین به فعالیت های زیانبار و جنگ و درگیری آنها اشاره می کنیم.

ایجاد «یک امپراطوری» همیشه شامل تمایل داشتن به تسلط بر ارزش های بزرگ است. درباره امپراطوری آمریکا همچنین واضح است که جهان همانند تخته شطرنج آمریکاست و از کشورهای بزرگ گرفته تا کشورهای کوچک و ناشناخته همچون جزیره گرانادا، همگی تحت کنترل و نظر این کشور امپریالیستی هستند و تمامی کشورها در جهان از تجاوزات امپریالیسم یانکی رنج می برند.

بنابراین، هنگامی که آمریکا در افغانستان یا عراق مداخله می کند، این مداخله نوعی امپریالیسم است، یا زمانی که آمریکا از دیکتاتوری های نظامی در برخی کشورها حمایت می کند یا جنگ های پیشگیرانه ای (جنگ های پیشگیرانه اصطلاحی‌ است برای تجاوز آشکارعلیه کشورهای مستقل قبل از هر گونه تخطئی آنها از حقوق بین المللی برخلاف قوانین بین الملل) را علیه سایر ملل به راه می اندازد، این نیز امپریالیسم از طریق «نیروی نظامی» است.

آمریکا شامل دو نوع امپریالیسم سیاسی و اقتصادی است:

امپریالیسم سیاسی آمریکا در چارچوب حمایت آمریکا از دیگر کشورها برای اتخاذ تصمیمات سیاسی خود از طریق فشار بر کشورهای مورد هدفش است. همچنین می توان درباره امپریالیسم اقتصادی آمریکا به تصمیمی که این کشور درباره اعمال تحریم علیه کوبا گرفته است، اشاره کرد.

آمریکا، یک امپراتوری در حال سقوط است

آمریکا، به شیوه ای جسورانه و به بهانه این که به سوی «حفاظت» از جهان و حذف دشمنان دموکراسی و آزادی حرکت می کند، ارتشی را برای خود در سراسر قاره های زمین گسترش می دهد.

دولت آمریکا دارای مجموعه ای از «دستورات مبارزاتی» است که آنها را در سراسر جهان اشاعه می دهد و این کشور سعی بر کنترل آن دستورات دارد. آمریکایی ها بیست سال پیش، پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی تصور می کردند جهان تک قطبی نیست.

چین به طور فزاینده ای از لحاظ اقتصادی قدرتمند می شود و از طرف دیگر، روسیه به عنوان رقیب مسلح با پیشرفته ترین ابزار جنگی در تاریخ شناخته می شوند، در حالی که این امر به عنوان چالشی برای آمریکا و عمو سام (نماد شخصیتی ایالات متحده آمریکا) محسوب می شود، زیرا چین و روسیه مانع از ادامه حرکت آمریکا در مسیر ائتلاف اقتصادهای نوظهور موسوم به «بریکس» (BRICS) می شوند.

به این ترتیب، بشر با یک صدا و بطور متحد از حقوق خود دربرابر آمریکا در انجمن های بین المللی مختلف دفاع می کند.

از ذکر تمامی این موارد می توان نتیجه گیری کرد که امپریالیسم یانکی در حال فروپاشی است و این کشور در حال از دست دادن ماهیت به ظاهر «بسیار خطرناک خود» است.

طبق نظرسنجی های سال های اخیر، زمانی که از مردم آمریکا این سوال پرسیده می شود که آیا کشورشان در حال سقوط است، 60 تا 70 درصد از آنها پاسخ مثبت می دهند.

از سوی دیگر، در سال های اخیر، صدها هزار کتاب در آمریکا با پیام مشابهی فروخته شده اند، که منتقدان اظهارونظرهایی راجع به آنها کرده اند و گفته اند که "سقوط امپریالیسم برای مورخان به همان اندازه ای که شاعران شعر را دوست دارند، جذاب است."

با این حال، به گفته برخی از تحلیلگران، آیا چین تبدیل به کشوری پر جنب و جوش و موفق می شود و از آمریکا پیشی می گیرد؟

براساس برخی از آمارها، چین در اقتصاد پیروز می شود و آمریکا زمانی که تعداد ناوهای هواپیمابر خود را افزایش دهد،به این هدف می رسد.

گرچه بعضی از کارشناسان نگرانی خود را درباره پیامدهای درازمدت از افزایش بودجه دفاعی چین در زمانی که بودجه پنتاگون کاهش می یابد، ابراز کرده اند، اما تقریبا همه موافق هستند که آمریکا هنوز به لحاظ  نظامی برتر است.

از سوی دیگر، تمامی مورخان درباره موضوع سقوط امپریالیسم نظر مثبت داده اند، زیرا آنها معتقدند که دوران امپراطوری آمریکا همیشگی نیست، مخصوصا این که دولت های بزرگ بعد از هر اوج، یک فرودی نیز خواهند داشت.

برخی از تحلیلگران همچنین نگرانی خود را درباره عدم کنترل کسری بودجه و احتمال تسریع یافتن این روند ابراز کرده اند، زیرا آنها معتقدند که اگر افزایش میلیاردها دلار کسری بودجه ادامه یابد، به سادگی بدهی ها و هزینه های کشور افزایش می یابند و این امر منجر به سقوط آمریکا از جایگاهی که برای خود ایجاد کرده بود، می شود.

امپراطوری که توسط «پول کثیف» تامین مالی می شود

آمریکا قدرت امپراطوری خود را نه تنها در چارچوب غارت و استثمار سایر مردم، بلکه اقتصاد خود را نیز اساسا بر پایه درآمدهای حاصل از نقل‌ وانتقال و قاچاق مواد مخدر و قمار و دیگر اعمال تبهکارانه (پول کثیف) قرار داده است.

همانطور که بارز است، سه محصول از جمله نفت، سلاح و مواد مخدر در چارچوب مبادلات بین المللی هستند، و امروزه تولید و بازاریابی این محصولات تنها توسط یک کشور همچون آمریکا  کنترل می شوند.

نفت: با توجه به آژانس بین المللی انرژی، تقاضای جهانی نفت حدود 94 میلیون بشکه در روز است، و آمریکا بزرگترین مصرف کننده نفت در جهان است.

سلاح: آمریکا بزرگترین کشور تولید کننده و صادرکننده سلاح در سراسر جهان است. بر اساس گزارش موسسه بین المللی تحقیقات صلح استکهلم، ( SIPRI) آمریکا 31 درصد از بازار بین المللی اسلحه را کنترل می کند.

مواد مخدر: آمریکا دومین تولید کننده «ماری جوانا» در سراسر جهان است. در مورد هروئین، افغانستان (که از سال 2001 از سوی آمریکا مورد حمله قرار گرفته است) اولین تولید کننده مواد مخدر در جهان است؛ کلمبیا نیز اولین کشور تولید کوکائین در جهان است و تولید این محصول غیر قانونی در سال گذشته به شدت افزایش یافته است. (از سال 2000، کلمبیا برای آمریکا مکانی برای فعالیتش در چارچوب «طرح کلمبیا» محسوب می شود.)

«طرح کلمبیا» در چارچوب توافقی دوجانبه بین دولت های کلمبیا و آمریکا ایجاد شد. این توافق در سال 1999 در زمان ریاست «آندرس پاسترانا آرانگو» رئیس جمهور پیشین کلمبیا و «بیل کلینتون» رئیس جمهور پیشین آمریکا، با اهداف خاص تولید بازاندیشی اجتماعی و اقتصادی و پایان دادن به درگیری مسلحانه در کلمبیا و ایجاد یک استراتژی مبارزه با مواد مخدر منعقد شد.

مواد مخدر از کاهش اقتصادی امپراطوری آمریکا جلوگیری کرد

طبق گزارش سازمان ملل متحد درباره مواد مخدر در سال 2015 میلادی، 246 میلیون نفر در جهان مواد مخدر مصرف می کنند، که از این تعداد 182 میلیون نفر فقط ماری جوانا، 48/9 میلیون نفر دیگر از هروئین، 17 میلیون کوکائین و بقیه افراد آمفتامین و اکستازی مصرف می کنند.

به گفته سازمان ملل متحد، به طور متوسط 187 هزار نفر در سال در اثر مصرف این مواد مخدر می میرند.

با این وجود، با توجه به گزارش منتشر شده توسط کمیته فرعی سنای آمریکا در سال 2012، مواد مخدر به عنوان یکی از مهمترین شاخه های اقتصادی آمریکا بوده است.

بنابراین، هر سال بین 300 میلیارد تا 1 تریلیون دلار درچارچوب مبادلات جنایی به بانک ها در سراسر جهان انتقال داده می شود و انتقال نیمی از این پولها از سوی بانک های آمریکا صورت می گیرند.

از سوی دیگر، براساس بیانیه ای که در سال 2008 توسط مدیر دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد (UNODC) منتشر شد، میلیاردها دلاری که از مواد مخدر بدست آمده بود، در بدترین لحظات مانع از فروپاشی نظام آمریکا شدند.

با این وجود، واشنگتن و رسانه های آمریکایی به گونه ای اقدامات آمریکا را در زمینه مواد مخدر به تصویر می کشند که گویی این کشور در مبارزه با قاچاق مواد مخدر، پولشویی و فساد سیاسی نقش اصلی را داشته است و آنها آمریکا را در این زمینه با عنوان «دستان پاک سفید» ترسیم و ادعا می کنند که این کشور علیه «پول کثیف» جاری در جهان سوم مبارزه می کند.

اما، این موضوع اصلا حقیقت ندارد. بانک های آمریکایی سیستم سیاسی خوبی را برای انتقال وجوه به کشور خود برای سرمایه گذاری در معاملات قانونی و یا اوراق قرضه دولتی آمریکا ایجاد و آنها را قانونی کرده اند.

کنگره آمریکا همچنین جلسات متعددی را برگزار کرده است، و گزارش های مفصلی را از اقدامات غیرقانونی بانک ها ارائه و قوانین مختلفی را تصویب کرده و خواستار تشدید تنظیمات عمومی و کنترل بانکداران خصوصی شده است.

با این وجود، بانک های اصلی به شیوه های خود ادامه می دهند و میزان «پول کثیف» به طور چشمگیری افزایش می یابد، زیرا دولت و بانک ها تمایل ندارند که به این روش پایان دهند. اما در حقیقت، سودهای زیادی که از این «پول کثیف» بدست می آیند، گرچه موجب تقویت اقتصاد امپراطوری می شود، اما، در واقع، علی رغم افزایش بودجه های اقتصادی آمریکا، این کشور با شکست روبرو شده است. 

در میان محققان پارلمان آمریکا، بانکداران سابق و کارشناسان بانکی بین المللی درباره این که بانک های آمریکایی و اروپایی سالانه بین 500 میلیارد تا 1 تریلیون دلار پول کثیف بین خود رد و بدل می کنند، توافق نظر وجود دارد.

 بانک های آمریکایی مرتکب پولشویی نیمی از این مقدار می شوند.

«کارل لوین» سناتور دموکرات و رییس کمیته نیروهای مسلح در سنای آمریکا در این زمینه تاکید کرده است: "برآوردها نشان می دهند که بین 500 میلیارد تا 1 تریلیون دلار از مبادلات جنایی به بانک های آمریکایی منتقل می شوند.

بانک های آمریکایی طی دهه هایی، بین /5 تا 3 تریلیون دلار در چارچوب مبادلات جنایی مرتکب پولشویی شده اند.

همکاری سازمان سیا و اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا (DEA)

تجارت مواد مخدر همچنین به آمریکا کمک کرده است تا این کشور از فعالیت های ویرانگر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) علیه سایر دولت ها محافظت کند.

سازمان سیا و اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا بطور مخفیانه با همکاری یکدیگر و به عنوان یک «ارتش پشتیبان» در قاچاق مواد مخدر جهان فعالیت می کنند و آمریکا به عنوان هماهنگ کننده قاچاق مواد مخدر جهان محسوب می شود.

لازم به ذکر است که آمریکا در دهه 1980، گروه تروریستی القاعده به سرکردگی «اسامه بن لادن» را با پولی که این کشور از فروش هروئین در اروپای غربی بدست آورده بود، تامین مالی می کرده است.

مشابه با این موضوع در آمریکای مرکزی اتفاق افتاد. آمریکا پول فروش کوکائینی که در کشورهایی همچون کلمبیا، پرو و بولیوی بدست آورده بود را صرف اجرای طرح های کودتا علیه نیکاراگوئه می کرد.  

این رسوایی ها موجب شد که آمریکا به بدترین شکل در مبارزه علیه قاچاق مواد مخدر نشان داده شود و ماهیت این کشور به عنوان دولتی که حامی قاچاق مواد مخدر است، معرفی شد.

برخی از سازمان ها ازسیستم معاملات مالی جنایی و فاسد امپریالیسم یانکی که در حال انقراض است، حمایت می کنند. بزرگترین شرکت های بانکی و همکاری کورکورانه برخی از دولت های منطقه به شدت نشان می دهد که پویایی رشد و احیای مجدد امپراطوری در چارچوب نظام سرمایه داری در قالب غارت، جنایت، فساد و همدستی شکل گرفته است.

بطور خلاصه می توان گفت که امپراطوری یانکی غیرانسانی است، زیرا این کشور به استفاده از ابزارها و روش های خونین برای دستیابی به اهداف مخرب خود اهمیتی نمی دهد. 

بنابراین، امپراطوی آمریکا در حال فروپاشی است، زیرا این کشور قادر به تولید ارزش های انسانی نیست و مجبور است برای حفظ جامعه خود به قاچاق مواد مخدر، پولشویی و فساد بپردازد.

این وضعیت نشان دهنده ساختار دولت نژادپرستانه و راست افراطی رهبران آمریکا از جمله «دونالد ترامپ» است.  

در نتیجه جای شک و تردیدی وجود ندارد که در پشت اقدام اخیر تروریستی علیه رئیس جمهور مادورو، پنجه خونین امپریالیسم یانکی نهفته است؛ هرچند که نتوانست کسانی را که با ماهیت غیر انسانی و جنایتکارانه خود مخالفت می کنند را از بین ببرد.

به این ترتیب، کوبا و جهان به شدت حمله تروریستی اخیر علیه مادورو را محکوم کردند.

مترجم: نگین فلکشاهی

141/116

بیشتر بخوانید:

چرا آمریکا دیگر یک ابرقدرت نظامی نیست؟

دیلی‌پراگرس: تحلیل قدرت جهانی آمریکا