غلامحسین طاهری- در این بیانیه مشترک آمده است: حاکمیت ملی، استقلال، یکپارچگی لیبی و مبارزه با تروریسم در لیست شورای امنیت برای مسکو و آنکارا اصل است و این بحران فقط با روند سیاسی باید حل شود.
روسیه، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، مصر، فرانسه از ژنرال حفتر حمایت میکنند و در مقابل قطر، الجزایر، ایتالیا، ترکیه و اتحادیه اروپا حامی «فایز السراج» رییس دولت وفاق ملی لیبی هستند.
اکنون این پرسش مطرح می شود که تبدیل روسیه و ترکیه به بازیگران اول در بحران لیبی؛ فرصت است یا تهدید؟
باید گفت که محور امریکایی و صهیونیستی با ادعای مداخله روسیه و ترکیه در بحران لیبی، می خواهند از این بحران به عنوان فرصتی برای دور کردن مسکو و آنکارا از یکدیگر استفاده کرده و بهره برداری کنند.
زمانی که بحران لیبی آغاز شد هیچ یک از دو کشور ترکیه و روسیه به عنوان بازیگر اصلی محسوب نمی شدند و در آن مقطع از ناتو و قطر به عنوان بازیگران مداخله گر یاد می شد که البته به تدریج نقش و حضور برخی دیگر از کشورهای عربی مخالف قطر همچون عربستان، امارات و مصر نیز پر رنگ شد.
این کشورها عموما رویکرد مخالف با به قدرت رسیدن جنبش های اخوان را در منطقه دنبال می کنند و در واقع همین رویکرد را در لیبی هم دنبال می کنند و با حمایت از خلیفه حفتر انتظار داشتند، حفتر با یکسره کردن جنگ در لیبی همان نقشی را ایفاء کند که السیسی در مصر بازی کرد.
"عطوان" سردبیر روزنامه رای الیوم مصر در این باره معتقد است:سرنوشت بسیاری از مسائل در لیبی مشخص نیست و زمینه برای راه حل سیاسی بحران این کشور در صورتی فراهم خواهد شد که این راهحل بتواند تمامی طرفهای درگیر در بحران لیبی را راضی نگه دارد تا بتوانند به سهم موردنظر خود از نفت و گاز این کشور دست یابند.
عطوان همچنین در ادامه از لیبی به عنوان « جنگل اسلحه و شبه نظامیان » نام برده و پیشبینی کرده که در صورت ورود قبایل مسلح این کشور به میدان درگیری، جنگ و ناامنی و آشوب در لیبی تا سالیان طولانی ادامه خواهد داشت و به گفته این تحلیلگر برجسته « این همان چیزی است که آمریکا و پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو) از ابتدا به دنبال آن بوده اند.
در چند سال گذشته و به خصوص در چند ماه اخیر آن چه از نقش آفرینی قدرت های خارجی گفته می شود، توجهات بیشتر روی دو کشور ترکیه و روسیه است که در دو قطب مخالف قرار دارند.
ترکیه در واقع در کنار قطر قرار گرفته که از دولت بر آمده از خیزش های مردمی منتهی به سقوط قذافی حمایت می کنند که رنگ بوی اخوانی دارد. هر چند که مخالفان و برخی از کارشناسان معتقدند که مرز میان این جنبش و گروه های تکفیری در برخی از کشورها از جمله لیبی برداشته شده است و مرز مشخصی میان آنها وجود ندارد و روسیه نیز با وجود اختلافات وسیعی که با عربستان و متحدان اماراتی و مصری آن در برخی از مسائل در خاورمیانه دارد، اما در خصوص لیبی به نوعی در کنار آنها قرار گرفته و از خلیفه حفتر حمایت و پشتیبانی می کند.
هر چند که امکان دارد در تقسیم منافع با آنها اختلاف داشته باشد. لذا این همکاری ها می تواند جنبه موقتی و تاکتیکی داشته باشد.
از سوی دیگر، کشورهای غربی در ظاهر از دولت سراج که مورد تایید سازمان ملل است حمایت می کنند، اما در عمل به نظر می رسد همسویی و همراهی بیشتری با خلیفه حفتر دارند ، همین برداشت را می توان از رویکرد رژیم صهیونیستی نیز استنباط کرد.
با توجه به اینکه همکاری روسیه و ترکیه در سوریه برنامه های امریکا و غرب و به خصوص رژیم صهیونیستی را به هم زده است، لذا آنها همچنان در پی راهی برای دور کردن مسکو و آنکارا از یکدیگر هستند و به بحران لیبی به عنوان فرصتی برای تحقق این هدف نگاه می کنند و آتش بیار معرکه شده اند.
بیشتر بخوانید:
موافقت پارلمان مصر با اعزام نیرو به لیبی
اتحادیه عرب: هیچگونه دخالت خارجی در لیبی قابل پذیرش نیست
تاکید سازمان ملل بر لزوم حلوفصل دیپلماتیک بحران لیبی