کارشناس مسائل افغانستان در گفتگو با خبرگزاری ایران پرس، امنیت را همچنان تهدیدپذیرترین موضوع برای مردم رنج کشیده افغانستان پس از قدرت گرفتن طالبان عنوان کرد.

تحولات افغانستان همچنان در زمره مهم‌ترین تحولاتی است که مورد توجه رسانه‌های منطقه‌ای و جهانی قرار دارد. احمد شیرزادیان، خبرنگار خبرگزاری ایران پرس نیز با محمد رضا عسگری، کارشناس مسائل افغانستان، موضوعات مربوط به خروج نیروهای ارتش آمریکا از اقغانستان پس از دو دهه اشغالگری، قدرت گرفتن طالبان و مهم‌ترین موضوعات پیش روی مردم این کشور را بررسی کرده است. 

جناب آقای عسگری، سرنوشت تروریسم و مبارزه با این پدیده با توجه به اینکه یکی از ادعاهای اصلی آمریکا در سال 2001 برای لشگرکشی به خاک افغانستان بود اکنون به کجا رسید؟

آمریکایی‌ها نزدیک به دو دهه با شعار مبارزه با تروریسم، مبارزه با مواد مخدرو کشت خشخاش و برقراری دموکراسی در افغانستان حضور داشتند، اما عرصه ادعایی و شعارهای مقامات کاخ سفید در یک نگاه کاملاً بی‌طرفانه و قضاوت منصفانه در این مدت محقق نشد  و ما شاهد گسترش تروریسم از جمله حضور پررنگ  گروه های تروریستی چون داعش در مناطق مختلف افغانستان بودیم.

 

در حوزه برقراری دموکراسی و مبارزه با کشت مواد مخدر، نتیجه سال ها حضور آمریکا را در افغانستان چگونه ارزیابی می کنید؟

در بحث مبارزه با مواد مخدر آمارهای سازمان ملل نشان می دهد که کشت خشخاش و تولید مواد مخدر در افغانستان در مقایسه با قبل از سال 2000 رشد تقریباً چهار برابری پیدا کرده است. در موضوع دموکراسی هم خاطرمان هست که نه تنها زیرساخت امنیت در افغانستان ایجاد نشد بلکه در ادوار مختلف که افغانستان انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای شهری و استانی را تجربه می کرد به دلیل نبود صندوق های رای  و نبود امنیت بخش زیادی از مردم نمی توانستند در این انتخابات شرکت کنند و مطالبه چندین دهه مردم افغانستان برای برقراری دموکراسی هم محقق نشد.

ادعاهای سیاستمداران آمریکایی در مدت اشغال چقدر برای مردم افغانستان با آن سابقه اشغالگری نیروهای خارجی قابل پذیرش بود؟

مردم افغانستان با درک دقیق و هوشمندانه از سیاستهای امریکا در افغانستان که صرفاً برای منافع خودن وارد این کشور شدند معتقد بودند که امریکایی ها به طور واقعی و در عمل با تروریسم مبارزه نمی‌کنند. در بحبوحه حضور امریکا در افغانستان ما سخنان آقای جو بایدن را به خاطر داریم، دوره ای که معاون باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا بود و اعلام کرد که آن ها داعش را در منطقه غرب آسیا ایجاد کردند. خود این دست اعترافات برای مردم افغانستان بیش از گذشته این واقعیت را روشن کرد که تروریسم دست پرورده غربی ها از جمله امریکایی هاست.

بعد از اینکه طالبان کنترل را در افغانستان به دست گرفتند افغانستان برای برخی کشورها مثل پاکستان به ماه عسلی تبدیل شد. برخی کشورها مانند هند منافع خودشان را در خطر دیدند، رقابت برای حضور در افغانستان برای کشورهای دیگر چگونه پیش رفته است؟

در دو دهه گذشته این موضوع همواره مطرح بوده که افغانستان یک محیط رقابتی برای کشورهای مختلف منطقه ای و فرامنطقه ای است برای مثال در این میان پاکستان و هند که خودشان رقیب یکدیگر محسوب می شوند در صدد بودند وارد حوزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی افغانستان شوند. در روزهای گذشته خبری منتشر شد که قرار است هند پنجاه هزار تن گندم در اختیار دولت طالبان قرار بدهد  این موضوع نشان می دهد که هندی‌ها تلاش می‌کنند با کمک‌های بشردوستانه نفوذ خود در افغانستان را گسترش دهند، پاکستان هم به رغم اختلافاتی که با هند دارد با ترانزیت کالا به افغانستان موافقت کرد. شاید اگر دولت اشرف غنی حضور داشت این اتفاق را خیلی شاهد نمی بودیم و پاکستان اجازه نمی‌داد که کالاها و محصولات هندی از خاک پاکستان به افغانستان ترانزیت شود.

 

به نظر شما گفتمان جدید طالبان می تواند با ایجاد روابط با دیگر کشورها، زمینه برقراری یک حاکمیت مستقل را در افغانستان بوجود بیاورد؟

طالبان نشان داده که با هوشمندی لازم از فضای رقابت و درگیرهایی که بین کشورهای منطقه هست در حال بهره برداری است و به نظر می رسد شرایط امروز افغانستان هم به لحاظ طبیعی و هم به لحاظ جبری و اختیاری به گونه ای پیش می رود که کشورهایی که در گذشته در محیط افغانستان به یک رقابت منفی روی آورده بودند الان وارد یک رقابت مثبت بشوند و اینها نهایتاً می‌تواند به نفع دولت طالبان تموم بشود و طالبان هم تلاش می‌کند که از این طریق بتواند مشکلات و بحران های پیش روی خودش را حل کند.

اگر طالبان وعده شکل دادن یک دولت فراگیر را عملی نکند، چه تبعاتی ممکن است برای آن ها داشته باشد؟

به نظر می‌رسد اگر طالبان به سمت ایجاد یک بستر و زمینه برای مشارکت همه اقوام در سپهر سیاسی افغانستان حرکت نکند ممکن است موضوع  به رسمیت شناختن دولت طالبان از سوی کشورهای دیگر و نهادهای مختلف منطقه ای و بین المللی با چالش جدی مواجه شود .

 بسیاری از نیروهای آموزش دیده افغانستان از این کشور خارج شده‌اند، فکر می کنید طالبان برای استفاده از نیروهای با دانش در بخش های مختلف این کشور از جمله نیروهای نظامی چه رویکردی را در پیش بگیرد؟

شکل‌گیری یک ارتش منظم از جمله موضوعاتی مهم برای طالبان است که در صحبت‌های مقامات طالبان در ماه های اخیر به  وضوح مشهود است، هر چند اختلافاتی بین طالبان یا نیروهای ارتش در سطوح مختلف به طور طبیعی وجود دارد اما نیروهای ارتش هم پذیرفته که به هر حال این زاویه های سیاسی را کنار گذارد و همین موضوع می تواند اساساً یک عامل پیوند دهنده هم باشد بین طالبان و نیروهایی که از گذشته در ارتش افغانستان بودند و می خواهند که در ادامه هم در ارتش حضور داشته باشند و این بار البته باید تحت حاکمیت طالبان فعالیت کنند.

به نظر شما طالبان چگونه می تواند مسئله کشت مواد مخدر را در افغانستان حل کند؟

در افغانستان حدود ۷۰ و ۸۰ درصد کشاورزی در افغانستان کشت خشخاش است و بعید به نظر می‌رسد که کشاورزان افغان به این راحتی بپذیرند که دست از کشت خشخاش بر دارند مگر اینکه دولت طالبان همزمان با مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر به خارج از این کشور و مبارزه با باندهای مافیایی در این زمینه کمک های جبرانی را در اختیار کشاورزان قرار بدهد یا کشت های جایگزین را معرفی کند و با پرداخت یارانه  به طور طبیعی خود کشاورزان اقبال پیدا کنند به این که کشت خشخاش را در یک بازه زمانی ۵ تا ۱۰ سال کنار بگذارند.

آمریکایی ها به تازگی نه و نیم میلیارد دلار از دارایی افغانستان را بلوکه کرده اند به نظر شما آن ها چه اهدافی را با این کار دنبال می کنند؟

یک هدف می تواند این باشد که دولت طالبان را وادار به امتیازدهی کنند و بتوانند جنگ اطلاعاتی خودشان را علیه کشورهایی که در نقطه مقابل سیاست های آمریکا در منطقه قرار دارند از خاک افغانستان پیگیری بکنند. یک هدف دیگر امریکایی ها این هست که در بین مردم این طور جا بیاندازند که اگر طالبان اصل جمهوریت را به رسمیت نشناسند آن ها هم دارایی افغانستان را آزاد نمی کنند و از این طریق بتوانند شعارهای دموکراتیکی که آمریکایی ها در سال‌های اخیر در قبال افغانستان ارائه کردند را مجدد بازتولید کنند.

رابطه مردم افغانستان با طالبان چگونه است و به چه شکلی ادامه خواهد داشت؟

طالبان در چند دهه گذشته یک فضای رعب و وحشتی را در افغانستان ایجاد کرده که همچنان بر ذهن و جان مردم افغانستان طنین انداز هست و آنها به شدت از برخوردهای خشن طالبان هراس دارند. طالبان اگر بخواهند در افغانستان حاکمیت مستمر داشته باشد باید تلاش کنند این تصویر که از گذشته در ذهن مردم افغانستان نقش بسته را اصلاح کنند و این اصلاح هم صرفاً از طریق گفتار درمانی و تغییر ادبیات ممکن نیست طالبان باید به سمت تغییر رویه‌ها، اقدامات اعتمادساز حرکت کنند .

چرا مردم افغانستان طالبان را پذیرفتند و علیه طالبان مقاومت نکردند؟

به خاطر این بود که از سال‌ها درگیری های چندجانبه در افغانستان خسته شده بودند، درگیری بین نیروهای خارجی با طالبان، نیروهای طالبان با دولت افغانستان و نهایتا ورود گروه های تروریستی داعش به افغانستان سبب شده بود که از نگاه مردم افغانستان اگر مسیر طبیعی به سمت قدرت یافتن طالبان حرکت کند بخشی از مشکلات مردم افغانستان کاهش پیدا می کند که این  تصور هم تصور درستی بود، یعنی با خارج شدن نیروهای خارجی از افغانستان، بخشی از انگیزه های  تداوم خشونت و جنگ در افغانستان از بین رفت ولی الان اگر طالبان بخواهد با همان ابزارهای خشن گذشته حکومت در افغانستان را ادامه بدهد به نظر می‌رسد که هم در داخل و هم در فضای نظام بین المللی با چالش جدی مواجه خواهد بود.

 

سوال آخر اینکه، مهم ترین درخواست مردم افغانستان از طالبان چیست؟

به نظر می رسد که اگر دولت طالبان بتواند بحران هایی مثل گرسنگی و فقر در افغانستان را با کمک‌های بشردوستانه جامعه جهانی رفع کند و اقتصاد افغانستان را بهبود ببخشد تا حدودی نگرانی مردم برطرف می شود ولی امنیت به عنوان اصلی‌ترین نیاز هر جامعه از جمله جامعه افغانستان در شرایط فعلی همچنان به عنوان یک کالای تهدید پذیر محسوب می شود و هرچند از میران خشونت ها در افغانستان به طور قابل ملاحظه‌ای کاسته شده اما همچنان ناامنی و درگیری در مناطق مختلف افغانستان وجود دارد و برقراری ثبات دائمی در افغانستان و امنیت مورد انتظار مردم افغانستان و جامعه جهانی در گرو سیاست های دولت طالبان است که شرایطی برای مردم افغانستان ایجاد کنند که در آن بتوانند بعد از چند دهه جنگ داخلی و اشغال خارجی ها روی آرامش را ببینند. 

// 114