با گذشت یک سال از ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا روشن شده است که عرصه سیاسی آمریکا به شکل قابل ملاحظه و آشفته ای تغییر کرده است. اما خیلی چیزها هم مانند شرایط وخیم اوضاع انسانی در سوریه به خاطر 7 سال جنگ خانمان سوز بدون تغییر باقی مانده است.
ممکن است که خشونت و جنایت در سوریه دیگر در اوج خود قرار نداشته باشد، اما اوضاع همچنان به اندازه کافی وحشتناک است؛ به طوری که مقامات سازمان ملل در رسانه ها اعلام کرده اند اگر کمک های فوری به میلیون ها سوری نرسد، بسیاری از آنها در اثر سوء تغذیه خواهند مرد.
در حالی که نبردها در ادلب بین نیروهای حامی بشار اسد و مخالفان ادامه دارد، رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا، در محوطه خوش آب و هوای دانشگاه استنفورد(2)، تلاش داشت حاضران را متقاعد کند که بله، دولت ترامپ در مورد سوریه راهبرد مشخصی دارد.
کاخ سفید دیگر آن طور که اغلب رسانه های بزرگ غرب آن را با شکوه و ابهت نشان می دادند نیست.
کاخ سفید اکنون بیشتر بر روی چیزهایی که دولت اوباما در آنها شکست خورده یا نتوانسته انجام دهد، تمرکز کرده است.
مواردی از قبیل استفاده از قدرت نظامی آمریکا برای فشار بر روسیه، تا دولت بشار اسد را مجبور کند، برای برقراری صلح و پایان هفت سال جنگ، تن به مذاکرات دهد.
تیلرسون خطاب به حاضران در دانشگاه استنفورد گفت «ما می دانیم که وضعیت سوریه پیچیدگی های بسیاری دارد و دستیابی به راه حل های پیشنهادی ما چندان آسان نخواهد بود ... ما تلاش خواهیم کرد جنگ داخلی در سوریه را پایان دهیم، برای صلح کار کنیم و همه طرفهای درگیر را تشویق کنیم به میز مذاکره بازگردند.»
اوباما هم تلاش کرد با همکاری روس ها، فرایندی را با نظارت سازمان ملل برای مذاکرات ترتیب دهد که نمایندگان دولت بشار اسد و مخالفان سیاسی در سوریه را گرد هم جمع کند اما دولت اسد نشان داد با هر فرایندی که نتیجه اش برکناری او از قدرت باشد مخالف است.
اما دولت ترامپ خود را اسیر این اهداف سه گانه نکرده است. اهداف آنها بسیار جاه طلبانه تر است. آنقدر جاه طلبانه که به راحتی می توان آنها را ناشی از توهم دانست.
5 نکته کلیدی در سیاست دولت ترامپ
بنا به گفته های تیلرسون، سیاست دولت ترامپ در قبال سوریه 5 نکته کلیدی دارد:
-پاکسازی بقایای داعش و حفظ نیروهای نظامی آمریکا در سوریه تا جلوی ظهور دوباره داعش را بگیرند
-تسهیل انتقال کمک های اولیه برای بازسازی شهرها و روستاهایی که از دست تروریست ها آزاد شده اند
-جلوگیری از گسترش نفوذ ایران
-سرعت بخشیدن به فرایند انتقال قدرت با نظارت سازمان ملل
- فراهم کردن شرایطی که میلیون ها مهاجر سوری و همچنین کسانی که در داخل سوریه آواره شده اند بتوانند به خانه های خود بازگردند.
تیلرسون دراین باره گفت: «تغییرات معتبر و پایدار ممکن است به آن سرعتی که برخی انتظار دارند ایجاد نشود، اما این تغییرات ایجاد خواهند شد.»
شکی نیست که دولتمردان آمریکا دوست دارند روزی از خواب برخیزند و ببینند که مثلا بشار اسد، اسباب و اثاثیه خود را جمع کرده و به روسیه تبعید شده است و یا حتی ترجیح می دهند که اسد دستگیر شده و به خاطر جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت به دادگاه لاهه برده شده و به حبس ابد محکوم شده باشد.
ترامپ تاکنون، بشار اسد را قاتل کودکان، جنایتکار جنگی، حیوان و شیطان صفتی خطاب کرده است که وحشیانه ترین جنایات قرن 21 را انجام داده است.
تیلرسون هم در سخنرانی دو روز قبل خود در دانشگاه استنفورد، تقریبا تمام این عبارات را در مورد بشار اسد به کار برد.
اما عقاید و احساسات نمی تواند شکل دهنده سیاست روشنی باشند؛ چه برسد به سیاستی که آمریکا بخواهد در عمل به آن دست یابد.
صحبت های تیلرسون یادآور تمام نکاتی بود که جمهوری خواهان و دموکرات ها در طول سال ها جنگ در سوریه بیان کرده بودند: اینکه اسد، دیکتاتور مستبد و جنایتکاری است که نباید هیچ نقشی در آینده سوریه و انتقال قدرت داشته باشد.
تیلرسون گفت که با گذر زمان، صبر و بردباری، بشار اسد مجبور خواهد شد کاخ ریاست جمهوری در دمشق را ترک کند.
آنگاه مردم سوریه بهترین فرصت در طول تمام عمر خود را به دست خواهند آورد تا فرایند تدوین قانون اساسی جدید برای دوران پس از اسد را آغاز کنند و سازمان ملل هم سرانجام خواهد توانست انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی را برنامه ریزی کند که ورود به آن برای خانواده و نزدیکان اسد ممنوع باشد.
نشانه هایی که تیلرسون از آن صحبت کرد، پر بود از خوش بینی اش و در مقابل جزئیات نحوه تحقق عملی این امیدها و تبدیل آنها به واقعیتی ملموس بسیار کم بود.
به طور مثال، باقی ماندن چندین هزار نیروی نظامی آمریکایی در شمال سوریه چه ارتباطی با فرایند مذاکرات سوریه در ژنو دارد و چه تاثیری بر روی آن خواهد گذاشت؟
مذاکراتی که پس از هشت دور، هنوز دستاورد قابل توجهی نداشته است.
آیا واقعا معتقدیم بشار اسد به ناگهان متزلزل شده و به فرد جدیدی تبدیل شود؛ در حالی که می داند، سربازان آمریکایی همچنان در کشورش حضور دارند؟
تیلرسون در اظهاراتش عنوان کرد که واشنگتن، تمرکز مضاعفی بر مقابله با نفوذ ایران در سوریه خواهد داشت و این هدف بدون شک مورد حمایت بسیاری از طرف های داخل و خارج از ائتلاف خواهد بود؛ اما مقابله با نفوذ ایران در عمل به چه معنی خواهد بود؟
اگر منظور، دادن مجوز به نیروهای آمریکایی برای جنگ مستقیم با شیعیان مورد حمایت تهران در میدان نبرد باشد، این اتفاق انحراف در ماموریت است و مبارزه ای خواهد بود که پشتوانه قانونی آن نیز جای شک دارد.
کنگره مجوزی صادر نکرده که از سربازان آمریکایی برای جنگ با دولت سوریه، فرماندهان و یا سربازان ایرانی استفاده شود.
بنابراین دولت ترامپ از چه قانونی برای موجه جلوه دادن راهبرد ضدایرانی در سوریه استفاده خواهد کرد؟
تیلرسون چیزی دراین باره نگفت و به جای آن ترجیح داد با استفاده از ادبیاتی تهییج آمیز به لزوم خارج کردن کامل ایرانی ها از شام تاکید کند.
این جملات خطرناک که دولتمردان واشنگتن آن را به آسانی بر زبان می آورند برای متقاعد کردن مردم آمریکا که بسیاری از آنها ترجیح می دهند به کلی خود را از کلاف سر در گم بحران سوریه دور نگه دارند کافی نخواهد بود.
آنها چگونه می توانند به شهروندان آمریکا بقبولانند، یکی دیگر از جنگ های آمریکا در جهان عرب که مختصات مشخصی هم برایش تعریف نشده، در راستای منافع امنیت ملی آمریکا قرار دارد؟
اگر تیلرسون قصد داشت برای مردم آمریکا و متحدان این کشور روشن کند که محتوای راهبرد دولت ترامپ در قبال سوریه چیست و چه مشخصاتی دارد، باید گفت که او نه تنها موفق به این کار نشد، بلکه در پایان، سوال های بیشتری هم برای ما ایجاد کرد.
مترجم: محمود مجدی
Daniel R. DePetris
Stanford University