چه بسیار افرادی که به مناصب بالای قدرت رسیدهاند، اما زود فراموش شدهاند و چه بسیار افرادی که در عالم سیاست حضور مداوم دارند، اما تأثیرگذار و جریانساز نیستند. این موضوع به خصوص در فصول سیاسی مهم نظیر انتخابات بیش از هر زمان دیگری به چشم میآید، به گونهای که روزی کلمه «تَکرار» به عاملی برای رسیدن نامزدی به کرسی ریاست جمهوری تبدیل میشود و روزی نیز جملهای سبب آشکار شدن اختلافهای درون جریانی میشود.
در فاصله 4 ماه به انتخابات ریاست جمهوری، این روزها فضای مجازی به بستری برای قدرتنمایی افراد تبدیل شد. حداد عادل که طی 4 دهه گذشته در بالاترین سطوح سیاست از جمله ریاست قوه مقننه حضور داشته است به ناگاه در جمعی اظهارنظری میکند که بیش از همه «نابلدی» رفتار سیاسی را نشان میدهد. حداد که رییس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب است در همایش سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان با اشاره به برخی اخبار در مورد کاندیداتوری محمود احمدینژاد برای انتخابات ۱۴۰۰ گفت: «آمدن احمدینژاد به انتخابات را اصلا در نظر نگیرید به نوعی این تکلیف روشن است.»
به عبارت دیگر، پیش از آنکه ثبت نام نامزدها آغاز شود و شورای نگهبان نیز فرآیند بررسی صلاحیتها را آغاز کند، حداد عادل با 4 دهه سابقه فعالیت سیاسی، خبر زودهنگام از رد صلاحیت احمدینژاد داد، خبری که شاید در صحت آن کمتر تردید باشد، اما گوینده به نوعی «گاف سیاسی» داد چرا که زمینه ادعاها درباره مهندسی انتخابات را ایجاد کرد.
محمود احمدینژاد 8 سال کرسی ریاست جمهوری را در اختیار داشت و هنوز نیز سودای پاستور دارد، اما رفتار سیاسی وی نه در قامت رئیس جمهور سابق بلکه در قالب منتقدی انجام میشود که مخالف نظام سیاسی است. احمدینژاد که پیش از این نیز بارها ثابت کرد رعایت «اخلاق سیاسی» را یک اولویت برای خود نمیداند و «بیپروایی نسنجیده» را با هدف جلب توجه افکار عمومی برگزیده است، در گفتگوها، اظهارنظرها و واکنشهای سیاسی خود «شأن رئیس جمهور سابق بودن» را در نظر نمیگیرد. صرفنظر از اتهامهای شخصی که به حداد عادل وارد شد، احمدینژاد شورای نگهبان را تلویحاً به مهندسی انتخابات و دشمنی با مردم متهم کرد.
الگوی رفتاری حداد عادل، رئیس اسبق قوه مقننه و محمود احمدینژاد، رئیس جمهور سابق بار دیگر درد و معضل کهنه «نابلدی رفتار سیاسی» را در میان سیاسیون ثابت کرد. در حالی که فرصتشناسی یکی از شاخصههای هوش سیاسی است، در ادبیات برخی سیاسیون زمانشناسی سیاسی دیده نمیشود. گاهی نادیده گرفتن برخی، پیام را به مخاطب درباره اشخاص منتقل میکند، همانگونه که «صبر سیاسی» نیز میتواند به جایگاهیابی افراد در ساختار قدرت کمک شایانی کند.
اینها برخی از حلقههای مفقوده در میان شمار بسیاری از سیاسیون امروزی ایران است، در حالی که ایران امروز بیش از هر زمانی به سیاسیون «سیاست بلد» نیازمند است. امروز ایران که بخشی از ادبیات سیاسی مقامات جهانی از جمله دشمنان و رقبای متخاصم به آن اختصاص دارد و تلویحا به قدرتمندی آن اذعان دارند، در عرصه داخلی بیش از همه به الگوی رفتاری «وحدتساز» برای عبور از دشمنیهای خارجی نیاز دارد، موضوعی که باید به طور جدی مورد توجه کسانی قرار گیرد که از مقامات سابق هستند.// 114