تهران- ایران پرس: محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین معتقد است؛ در صورت ثبت نام حجت الاسلام ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری، اصولگرایان دور او اجماع می کنند و در غیر اینصورت آنقدر تعدد نامزد داریم که ممکن است انتخابات به دور دوم کشیده بشود.

محمدرضا باهنر، متولد ۱۳۳۱ کرمان، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

وی دانش‌آموخته کارشناسی معماری از دانشگاه علم و صنعت و کارشناسی ارشد برنامه‌ریزی اقتصادی از دانشگاه علامه طباطبایی است.

باهنر نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره‌های دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم و هشتم و نهم بوده‌است و ریاست فراکسیون اکثریت مجلس پنجم و عضو هیئت رئیسهٔ مجالس چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم و نیابت رئیس مجالس هفتم و هشتم و نهم را بر عهده داشته است.

درآستانه انتخابات ریاست جمهوری 1400، محمدرضا باهنر به عنوان یکی از افراد اثرگذار جناح اصولگرایان، در گفتگوی مشروح با مراد عنادی، مجری و کارشناس خبرگزاری ایران پرس، به تحلیل اوضاع و شرایط کنونی کشور و ضرورت های انتخابات ریاست جمهوری پیش رو می پردازد.

باهنر می گوید؛ در صورت ثبت نام حجت الاسلام ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری، اصولگرایان دور او اجماع می کنند و در غیر اینصورت آنقدر تعدد نامزد داریم که ممکن است انتخابات به دور دوم کشیده بشود. وی که سبک مناظرات انتخاباتی صدا وسیما را هیجان ساز می داند؛ معتقد است انتخابات ریاست جمهوری ایران بیش از آنکه مبتنی بر برنامه و شعور و عملکرد باشد هیجانی است و در مناظرات گاهی یک جمله می تواند سبد آرا را تغییر بدهد.

 

 

«مشروح مصاحبه ایران پرس با محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین»

 

در انتخابات پیش رو دو موضوع میزان مشارکت و نحوه انتخاب اثرگذار است

 

 

ایران پرس: کمتر از دوماه به انتخابات ریاست جمهوری مانده است. فضای سیاسی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 
مساله انتخابات 1400 دو تا مساله است، یکی مساله میزان مشارکت هست، یکی نحوه انتخاب، هر کدام از اینها بحث هایی دارند که بخشی همپوشانی و بخشی هم ممکن است مرزهای مبهمی داشته باشد و باید یک مقدار تعریف بشود. 

 

به عنوان یک فعال سیاسی هنوز تکلیفم روشن نیست از چه کسی حمایت کنم

 

 

در رابطه با مساله نحوه انتخابات و چه کسی انتخاب شود بارها گفته ام ما بالاخره در نظام مردم سالاری دینی نیازمند چند حزب جامع و فراگیر و پاسخگو هستیم. البته در کشور ما شاید حدود 150 حزب مجوز دارند اما اینها اکثر آنها کاغذی هستند در جیب آقا یا کیف یک خانم برای روز مبادا و فعال نیستند.
اعضا باید محدودتر باشند و فراگیر، این 150 حزب یعنی 150 جزیره جدا از هم معمولا به انتخابات که نزدیک می شویم یکی از انرژی های سنگین ما وحدت درون تشکیلات می‌شود. باید کلی مذاکره کنیم تا هم جناح ها و هم‌فکرها و هم‌گراها با هم به وحدت برسند، این یکی از مشکلات است. تعداد زیادی از فعالان سیاسی ما حزب را منافعش را می خواهند ولی هزینه‌ها را حاضر نیستند بپذیرند. در خیلی کشورها که سابقه دمکراسی دارند که در یک حزب چند نفر مانده به انتخابات می خواهند نامزد بشوند برای ریاست جمهوری اما این ده تا پانزده تا در این حزب اینقدر بازی می کنند و مانور می کنند تا نهایتا حزب می‌رسد به یک نفر و مابقی تحت امر تصمیمات قانونمند حزب هستند. نهایتا شما ندیدید که از یک حزب دو نفر کاندید باشند. اما در کشور ما چون احزاب کوچک هستند و جناحی برخورد می کنند و برخی دو برابر و حتی پنج برابر کرسی های مورد نیاز ما نامزد داریم.
در فاصله با روز انتخابات ممکن است این ده نفر را در معرض بگذاریم ولی وقتی به انتخابات رسیدند باید یکی ثبت نام کنند، نمی‌توانند 5 نفر ثبت نام کنند و 5 کرسی را بگیرند و  از رسانه ملی و از بقیه رسانه ها استفاده کنند و روز رای گیری جای خالی بدهند این اصلا رسم نیست. ولی متاسفانه در کشور این اتفاق می افتد و به همین دلیل الان فضای سیاسی کاندیداها خیلی زیاد است. یعنی بیش از حد مورد نیاز است. ما تا چند وقت قبل در دفتر سیاسی جامعه مهندسین اسامی احصاء کردیم. تا الان 37 اسم را احضاء کردیم که خودشان گفته‌اند ما نامزد هستیم از اصلاح طلب و یا میانه رو و یا یک عده گفته اند که می‌خواهند این آقا می خواهد نامزد باشد. اینجا مشکل زمانی است که ثبت نام کنند اما کار شورای نگهبان سخت می‌شود. زمانی هم رسانه ملی یک کلیپی طنزآمیز بود و کسانی که ثبت نام کرده بودند یکی می گفت من کشاورزم می خواهم گندم کاری یاد بدم و یکی دامدار بود ومی گفت می خواهم چوپانی یاد بدهم و این می‌بایست فکر بشود و مجلس هم کار کرد و شورای نگهبان با نظر تفصیلی که از نظارت بر انتخابات دارد تقریبا این مصوبات مجلس را رد کرد. اما اخیرا دبیر محترم شورای نگهبان اعلام کرد به وزارت کشور که حداقل شرایط نامزدها باید این شرایط باشد، این خودش یک مقدار غربالگری می شود که سن آنها محدود باشد و یک جوان 18 ساله یا پیر مرد 90 ساله ثبت نام نکند که نامزد بشود یا از نظر تحصیلات و سابقه کاری که یک مقدار کار را غربال می کند. این که بنده بعنوان یک فعال سیاسی که اگر سوال کنند که از چه کسی حمایت می‌کنید، تکلیف من هم روشن نیست، چه کسی ثبت نام می کنند و چه کسی مورد تایید شورای نگهبان قرار می گیرد، احراز صلاحیت می‌شود و میدان بازی چه کسانی در آن هستند که تصمیم بگیرد که از چه کسی حمایت کند.

همه دولت ها خدماتی انجام داده اند / عملکرد دولت ها باهم متفاوت بوده است

 

 

ایران پرس: این بحث در مورد شورای وحدت و شورای ائتلاف و جبهه پایداری هم وجود دارد که اصولگرایان که شما در شورای وحدت هم هستید، آنجا الان وضعیت به چه صورت است؟ از ده نفر از داوطلبان برنامه گرفته شده است. 

 در بین نامزدهای ما یکی دو نفر نامزد هستند که اگر بیایند یک مقدار دور و بر خلوت می شود. خیلی از این نامزدهای دیگه جریان اصول گرایی عملا کنار می روند و حمایت می کنند از نامزد اصلی. اگر آن یکی دو نفر نیایند، نامزدهای جریان اصول گرا خیلی شلوغ می شود و به اصطلاح متلاطم می‌‎شود. احتمال دارد انتخابات به دور دوم کشیده شود، یعنی هیچ نامزدی در مرحله اول توان کسب بالای 50 درصد آرا را نداشته باشد اما این به اصطلاح رقابت ها وجود دارد. البته از یک طرف هم چون یک انتخابات داریم همزمان با این انتخابات، انتخابات شورای شهر و روستا هم است، مردم در انتخابات شهر و روستا انگیزه بیشتری دارند، انگیزه محلی، و منطقه‌ای. مردم در شهرهای کوچک و روستا چهره به چهره هم دیگر را می شناسند اما سیاست جمهوری اسلامی مساله بسیار مهمی است. بعضی ها که یک گلایه هایی از دولت و مجلس و مسولان دارند و مشکلات زیادی دارند و نارضایتی های زیادی دارند و تبلیغ می کنند که چه فرقی می‌کند، اگر این بیاید و اون بیاید به فکر ما نیستند. من می خواهم توجه اینها را به این سمت جلب کنم که اگر 4 رییس جمهور اخیر را مرور کنیم مثل آقای هاشمی رفسنجای، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی هر کدام را که نگاه کنیم شاید یک سری نقص های جدی وجود داشته باشد اما از یک طرف ما می خواهیم عملکرد نظام جمهوری اسلامی را ظرف 40 سال گذشته بررسی کنیم. طوماری داریم از کارهای بسیار مهم و خوب و قدرتمند که همین دولت ها انجام داده اند و هر یک از این دولت ها خدمات خوبی را به کشور ارایه کرده اند. نکته دوم اینکه چه فرق می‌کند؟ آنهایی که از سال 68 و یا 69 آمدند و آقای رفسنجانی رییس جمهوری شد خیلی فرق می‌کند، حتی خانواده، وضعیت اشتغال و فرهنگ و آزادی و وضعیت تولید و تورم همه اینها با آمدن روسای جمهوری با هم متفاوت بودند.
زمان هاشمی یک جور بود، دوره خاتمی جور دیگری شد و دوره احمدی نژاد هم جور دیگری شد و دوره روحانی هم یک جور دیگر پیش آمده است. 
بنابراین اینکه فرق نمی کند‌، چرا فرق می‌کند خیلی هم فرق می کند و این فرق هم در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. بنابراین این که هر شهروندی از این حق طبیعی و حق مذهبی و حق ملی خودش استفاده کند و در انتخابات شرکت کند، این وظیفه است. نکته دیگر باید در انتخابات دقت بشود و بعضی شرکت نمی‌کنند. من می گویم که هیچ حد و مرزی نتیجه انتخابات را متوقف نمی‌کند، یعنی اگر در یک شهر 100 نفر حق رای داشته باشند اگر 20 نفر هم رای بدهند نتیجه انتخابات معلوم می‌شود. نمی‌گویند چون بیست نفر رای دادند انتخابات باطل، انتخابات فاز حقوقی ندارد. اگر از این 100 نفر 80 نفر رای ندادند یعنی حق خود را واگذار کردند به اون 20 نفری که شرکت می‌کنند و سرنوشت خود و فرزندانشان و سرنوشت نسل های بعدی خود را چرا خراب می‌کنند؟
 

اصولگرایان در صورت آمدن رئیسی اجماع می کنند / اصلاح طلبی مترادف فتنه گری نیست

 

 

ایران پرس: درمورد سوال قبل در بحث رایزنی‌ها که صورت می‌گیرد، بحث آقای رئیسی مهم است هم آمدن ایشان می‌تواند اجماع ایجاد کند و هم نیامدن که می‌تواند سبب تعدد نامزدها شود. روی این به یک ساز و کار رسیدید و بین شورای وحدت و شورای ائتلاف چه تصمیمی گرفته شده است؟

 پیش بینی روشن است اگر آقای رئیسی بیاید بین شورای وحدت و شورای ائتلاف اختلافی وجود نخواهد داشت. اینها اجماع می شوند روی آقای رئیسی؛ همه می‌آیند و خیلی از نامزدها هم کنار می‌روند. البته بعضی از نامزدها نمی‌خواهند رئیس جمهور باشند می خواهد در دولت آینده جایگاه داشته باشند یعنی رئیس دفتری، وزارتی و معاون رئیس جمهوری شوند. من جسارتا عرض می کنم اینها برای 28 خرداد آماده نمی شوند برای بعد از این تاریخ خود را آماده می‌کنند که بگویند ما هم یک آورده‌ای داشته‌ایم، یک مقدار هیجان را زیاد کنند. اما برای رئیس جمهور منتخب می‌دانند که چه کسانی به درد می‌خورند و ما به دنبال این هستیم که یک حکمرانی منطقی در کشور حاکم شود تا یک حکمرانی احساساتی، یک حکمرانی عاطفی، یک حکمرانی حکیمانه می‌خواهیم. اگر آقای رئیسی بیاید دیگر وحدت جامعه اصول گرایی مشکلش حل می‌شود و می‌ماند جریان اصلاح طلب و میانه رو که انها هم دنبال نامزدهایی هستند. اصلاح طلب ها گروهی را درست کردند که گروه اجماع ساز هستند که اینها 35 یا 36 حزب اصلاح طلب هستند به اضافه 15 شخصیت حقیقی هستند که اخیرا رای گیری کردند اسم 10 نامزد را درآوردند.

ایران پرس: چون ما در برنامه‌مان تحلیل فضای سیاسی حاکم بر کشور است درخصوص اصول‌گرا اشاره کردید و گریزی هم به بحث اصلاح طلب‌ها زدید. در صحبت‌های شما بحث میانه‌رو یا مستقلین، اصلا چنین فضایی فراهم است؟ 
ما دو سه تا حزب قوی در کشور فراگیر داشته باشیم، یکی از سناریوها همین چهار حزب است که دو جریان عمده داریم. اصلاح‌طلب و اصول گرا یا محافظه کار و رادیکال. این جریان‌ها به دو بخش تقسیم شده‌اند. یکی بخش تندرو دارند، یکی میانه‌رو در خود اصول گراها. در اصلاح طلب ها هم همین طور. واقعا بعضی اوقات می‌گویند اصلاح طلب ها فتنه گر هستند ولی من قبول ندارم، بله فتنه گر در درون اصلاح طلب بودند ولی ما نمی توانیم همه اصلاح طلب ها را با چوب فتنه‌گری بزنیم. ما الان در اصلاح طلب ها نیروهای متدین انقلابی، دلسوز و ملی داریم که خب سلیقه باهنر را نمی‌پسندند، یا سلیقه فلان دولت اصول گرا نمی‌پسندند، عملکرد دولت نهم و دهم را نمی‌پسندند. اینها که جرمی مرتکب نشده‌اند. کسی هست که می رود پرچم بلند می‌کند، فتنه و هنجار کشنی می‌کند بحثش جداست اما ما بگیم چون فتنه‌گرها از دورن اصلاح طلب ها بودند. بنابراین همه اصلاح طلبها فتنه گر هستند ما این حرف را قبول نداریم و فکر می‌کنیم اصلاح طلب ها با یک انرژی خوب و جدی وارد انتخابات بشوند. این چهار حزبی که گفتم اگر ما در اصول گراها دو بخش بشوند یه مقدار بعضی تندرو و بعضی ها معتدل. اصلاح طلب‌ها هم بعضی‌ها تندرو، بعضی‌ها معتدل. این معتدل‌های دو طرف ممکن است با هم یک تفاهم ها و جمع بندی برسند. جریان سال 92 این طور بود، خود آقای روحانی اصالتا اصلاح طلب نبود. ایشان قبل از سال 92 هر پرونده سیاسی داشت اصولگرایی تعریف می شد اما آن زمان ایشان علاقمند بود کاندید بشود و اصول گراها ایشان را در جمع برنتافتند. البته این یک روش جدید است آقای روحانی اصول گرا چون دید اصول گراها قبول ندارند با اصلاح طلب ها رفت هماهنگ کرد اینها را در عالم سیاست کم داریم در دنیا.
 

سابقه ندارد جناح سومی در کشور به قدرت برسد/ ساختار جریان سوم ژله ای است و قوام ندارد

 

 

ایران پرس: ما جریان تند و کند در هر کدام از دو جبهه اصلی داریم ولی نظرم این است که فارغ از این، اگر مروری کنیم از انقلاب به ویژه از زمان آقای هاشمی، کارگزاران را نمی توانیم بگویم که اصلاح طلب یا اصول گراست یا جریان آقای احمدی نژاد را نمی توانیم بگویم اصولگراست یا اصلاح طلب است، اینها به نظر می‌رسد که یک تحرکاتی بود برای خلق جریان سوم یعنی خیلی در این دو جریان اصلی نمی‌گنجند. منظور من این است فضای برای این فراهم است یا خیر؟

ما اصولا اگر سابقه گذشته را در نظر بگیریم چهار دولتی که من شمردم بالاخره یا اصول گرا بودند یا اصلاح طلب. همین دولت یازدهم و دوازدهم بالاخره حاملی اصلی آقای روحانی اصلاح طلب ها بودند، نهم و دهم اصولگراها بودند. البته آقای هاشمی می گفت من می خواهم فراجناحی باشم و این که جناح سومی در کشور یک زمانی قدرت بگیرد ما این را سابقه نداریم. حتی مجالس را در نظر بگیرید در طول یازده مجلس گذشته یا مجلس در دست راستی‌ها بود یا چپی‌ها. زمانی سال 76 که آقای ناطق نوری و آقای خاتمی کانددیدای رقیب بودند و آقای ری شهری کاندید بودند ما پرسیدیم از طرفداران آنها چه فکر می‌کنید؟ آنها می گفتند 15 درصد کشور اصول‌گرا و 15 اصلاح طلب و 70 درصد میانه‌رو و خاکستری هستند، ما آن آرا را می خواهیم جمع  کنیم. اصطلاحی دارم، درست آنها 70 درصد اما آنها 70 تا یک درصد هستند، در بنگاه‌های اقتصادی هم که عضو حزب و هیات مدیره دارند آدم‌هایی هستند که مثلا سهام را دارند، ممکن است 90 درصد سهامداران یک بنگاه بزرگ اقتصادی هم 90 یک درصدی باشد و سهمی درهیات مدیره ندارند ما به عنوان جریان سوم و حزب سوم تا به حال نداشته‌ایم نه در دولت ها نه در مجالس که بیاید واقعا جریان سوم حاکم باشد. اصولا جریان سوم این که رشد کند، قوام پیدا کند و شکل بگیرد، جریان سوم یعنی از سرریز دو جریان دیگر برنده شده و ساختارش آن ژله‌ای است و قوام ندارد که ممکن است با هر تکان و حرکتی بریزد.

لایق تر از خودم برای ریاست جمهوری سراغ دارم/ برخی را باید فقط ملک الموت از صندلی جدا کند

 

 


ایران پرس: شما دوره سوم و چهار و پنجم نماینده مجلس بودید و هفتم و هشتم و نهم؛ پرسابقه هستید، در واقع سوابق سیاسی طولانی مدت و کارنامه خوبی داشتید و خیلی آدم تندرویی هم نبودید، خود شما چرا هیچ موقع ورود نمی‌کنید. من ندیدم شما نامزد بشوید؟

واقعا قضیه ریاست جمهوری بدون تعارف آدم‌های لایق‌تر از خودم سراغ دارم، در تصمیمات اگر از نظر احکام شرعی، اگر آدم در یک مسولیت یک نفر قوی‌تر از خود را بشناسد نه تنها جایز نیست و حرام است و بروند یک پستی را اشغال کند که شخصی از خود قوی‌تر را سراغ داشته باشد ما به اصطلاح در عالم سیاست در 28 سال در مجلس بودیم یک عمر کارمند بودیم و ما بازنشستگی نداریم و ده سال است ما بازنشست شدم اما ما همیشه فعال هستیم و دغدغه داریم و تا آخرین روز حیات خود امیدوارم در خدمت انقلاب و نظام و مردم باشیم این مردم خرج ما کردند ما اگر ده برابر عمر خود هم به مردم خدمت کنیم گوشه ای از محبت مردم رانمی توانیم پاسخ بدیم. 
در مجلس دهم نامزد نشدم، من اصلا عدم ثبت نام خودم را محرمانه نگه داشتم اگر لو می دادم فشارها آنقدر سر من زیاد بود که مجبور می شدم ثبت نام کنم، یا تکلیف شرعی می کردند یا از بالا و پایین، من اصلا محرمانه نگه داشتم. بعد از این که لو رفت من ثبت نام نکردم خیلی ها می‌گفتند 7 دوره نمایندگی حیف نیست این همه تجربه، من گفتم که حالا این 7 دور بشود 8 دوره،  اگر 8 دوره بشود میگین حیف‌تر و اگر 9دوره شود می‌گین حیف‌تره؛ زمانی باید قطع بشود و برسد به نسل‌های بعدی. 
بعضی ازهم نسلی‌های ما آنقدر به میزشان چسبیده‌اند که فقط ملک الموت باید مردم را نجات دهد، یعنی خودشون حاضر نیستند رها کنند باید به صورت طبیعی منتقل بشود. بله ما تجربیات خودمان را دراختیار می‌گذاریم اگر توانمندی فکری داریم حاضریم مشاوره بدهیم. دلیل سوم این که فراوانی زیاد است ما الان آنقدر نامزد داریم که عموما" دنبال خدمت کردن هستند نه دنبال قدرت، اینها شیفته خدمت به مردم هستند.

 

برخی دوستان ما توهم رای آوری دارند/ باید کسی معرفی بشود که رای بیاورد

 

 

ایران پرس: در قضاوت نسبت به فعالیت سیاسی و جایگاه شخصیت سیاسی شما رسانه‌ها تحلیلی دارند و می‌گویند مهندس باهنر در واقع یک چهره شناخته شده پشت صحنه است و بیشتر چانه زنی و رایزنی و در واقع یک لابی‌ قوی دارد. چقدر موافق هستید؟

 چند روز پیش مزاح کردم، یکی از نامزدهای رئیس جمهوری من صدا کرد، چرا تو نامزد نمی‌شوی؟ من گفتم دیگر از زمره بازیگران خارج شدم و کارگردانم. یکی از نامزدها به من گفت تو که کارگردانی، من می‌خواهم رئیس جمهور بشوم، چکار کنم ؟ من هم دو سه تا کار به او گفتم انجام بده که می‌دانم نمی‌تواند انجام دهد، اگر این سه تا کار را انجام دادی کاندیدا شوید و من هم از تو حمایت می کنم و قطعا رئیس جمهور می‌شود. این که فرمودید درست است ما باید بیشتر تلاش کنیم که برنامه ریزی کنیم ولی باید معذرت می‌خوام یک مقدار باید از توهم بیرون بیایند. به یکی از نامزدها صراحتا گفتم خیلی هنر کنید 500 هزار رای می‌آورید، این با 20 میلیون رای خیلی فاصله دارد، اصلا نباید تصور کنید. یکی از عزیران در دوره های قبل نماینده تهران بود و بعد نامزد شده بود برای ریاست جمهوری، من گفتم تو زیر 100 هزار رای می آوری، گفت کاندید نماینده مجلس تهران می‌شدم 500 هزار رای می‌آوردم. 
گفتم، 500 هزار رای را زمانی می‌آوردید که در تهران به 30 نفر باید رای بدهند، اگر در تهران بگویند به یک نفر باید رای بدهند اون وقت تو هم 600 هزارتایی هم 6 هزار رای نمی‌آوری. من خودم در تهران چهار یا پنج دوره نماینده شدم، هر دوره 500 هزار تا 600 هزار تا رای آوردم، اگر تو تهران همین دفعه بگویند هر کسی به یک نفر نمی‌تواند بیشتر رای بدهد خوب معلوم است این آرا می‌ریزد. به یکی از نامزدها گفتم 100 هزار رای هم نمی‌آوری. بعضی از دوستان ما متوهم می شوند البته تقصیری هم ندارند دور و اطراف از سیستان و بلوچستان از آذربایجان و بندرعباس و از مثلا اهواز هم گفتند این تصور می‌کند  یعنی جاهل می‌شود و تصور می کند که یک خبری هست. یک نکته دیگری هم بعضی از گروه‌های تند سیاسی مطرح می‌کردند می گفتند ما بهترین آدم را معرفی می کنیم حالا رای بیاورد یا نیاورد، آخه این هم حرف درستی نیست. ما در انتخابات باید کسی را معرفی کنیم که رای بیاورد والا شما برای مجلس در نظر بگیرید یک حزبی فرض کنیم خیلی هم تحلیل‌هاش درست باشد و 290 آدم بسیار خوب را نامزد کند که هیچ کدام رای نیاورند، به چه درد می‌خورد، بله اگر زمان انتصاب شما خواستید بکنید وزیر کشور اگر بودید بله اما اگر یک وقت کاندیدای ریاست جمهوری معرفی کنی باید کسی را معرفی کنی که احتمال رای آوری هم بالا باشد.

 

انتخابات بیش از آنکه مبتنی بر شعور و برنامه و عملکرد باشد هیجانی است

 

 

ایران پرس: فضای کشور به لحاظ سیاسی، اقتصادی، اوضاع داخلی فضای خاصی است. رئیس جمهور 1400 چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد که بتواند با این چالش‌های داخلی و خارجی و توقعات دستگاه‌های بالادستی که ازش دارند مسیر کشور را در مسیر قوی‌تر و بهتری قرار بدهد؟

متاسفانه انتخابات ریاست جمهوری در کشور ما هنوز بیش از آنچه که مبتنی بر عملکرد و شعور باشه، هیجانی است. رسانه ملی روزهای آخر یک سری مناظره می‌ذاره با نامزدها، مناظره ها خیلی خوب است، شاید 80 درصد مردم کشور می‌نشینند و می‌بییند اما آنجا نگاه می‌کنند که کی چه کسی را ناک‌اوت می کند، کی به کی رکب می‌زند... بیشتر واژه رفتار رینگ بکس است تا این که یک مناظره علمی دانشگاهی باشد. بعضی اوقات خود ما هم مناظره‌ها را می بینیم و از ما می پرسند که فلانی 5 میلیون رایش ریخت و فلانی 5 میلیون رای‌ گیرش آمد. 
صداوسیما این برنامه‌ها را داشته باشد اما واقعا برنامه‌ها را به سمت حکمرانی منطقی ببرد. ممکن است فردا یک نفر بگوید من اگر انتخاب شدم به هر ایرانی ماهی 2 میلیون پول می دهم واقعا هم شاید دروغ نگوید اما این 2 میلیون را چطور می‌دهد. بعضی وقت ها مجلس که خیلی قصه کارمندان را می خورد اصرار می کند که حقوق‌ها 20 درصد بالا برود، حقوق یک کارگر که مثلا 3 میلیون تومان است 20 درصد می‌رود بالا و می‌شود 600 هزار تومان، 600 هزار تومان تو این جیب کارگر می‌گذارند و یک میلیون بخاطر تورم از جیب دیگرش بر می دارند. یعنی 600 هزار تومان یک منبع جدید نیست یا خط اعتباری بانک مرکزی است یا تورم زاست یا خلاف تولید است و یا چیزهای دیگر. حالا یک نفر بگوید به هر ایرانی 2 میلیون پول نقد می‌دهم، بعضی ها که بی‌خودی می‌گویند، وعده‌های غیرممکن می‌دهند، اگر این وعده ممکن هم باشد آقایی که می‌خواهی به هر ایرانی 2 میلیون بدهی، از هر ایرانی چقدر می‌خواهی بگیری که به هر نفر 2 میلیون تومن بدهی؟ این سوال جدی مطرح می‌شود که ای ایرانی اگر این 2 میلیون تومان را بگیری به نفع تو هست یا به ضرر؟ سود می بری یا ضرر؟ بنابراین باید سعی کنیم دنبال یک حکمرانی منطقی، یک حکمرانی عقلایی و یک حکمرانی مطلوب برویم.

تحریم 40 درصد روی اقتصاد ما اثر گذاشته است/ مذاکرات وین به نتیجه برسد دلار تا 15 هزار تومان ریزش می کند/ 40 درصد مردم در بازار سرمایه گیر کرده اند

 

 

اف ای تی اف تا قبل انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت به نتیجه می‌رسد