در هفته های گذشته، مناطق مختلف ایران شاهد بروز اغتشاشهایی است که در همان نخستین روزها، نقش برخی رسانههای سنتی و نوین در گسترش این اغتشاشها بارز بود.
بیبیسی فارسی و ایران اینترنشنال دو رسانه لندننشین به زبان فارسی هستند که نقش پررنگی در جهت تبدیل اعتراض به اغتشاش در ایران و شدت گرفتن اغتشاشها ایفا کردهاند. در واقع، بیبیسی فارسی و ایران اینترنشنال دو رسانهای هستند که پشت صحنه اغتشاشها قرار دارند و در جهت شعلهور کردن آن حرکت میکنند.
یکی از شگردهایی که این رسانهها در قبال تحولات داخلی ایران به کار گرفتهاند، دروغسازی مکرر و انتشار آن در سطح گسترده است تا اعتراض را در ایران به نفرت تبدیل کرده و از درون آن اغتشاشها را هدایت کنند، گسترش دهند و حتی پروژه کشتهسازی را پیگیری کنند.
این رسانهها در 46 روز 1 مهر 18 آبان (23 سپتامبر تا 9 نوامبر) مجموعا بیش از 38 هزار دروغ درباره تحولات این روزهای ایران منتشر کردند.
این رسانهها که به اتاق جنگ علیه ایران تبدیل شدند، اکنون پس از افشای فایل صوتی خبرنگار بیبیسی دست به رسوا کردن هم زدهاند.
«رعنا رحیمپور» گزارشگر بیبیسی در فایل صوتی که اخیراً افشا شد به صراحت از تجزیه ایران از درون اغتشاشهای داخلی سخن میگوید. رعنا رحیمپور همچنین در فایل دیگری به صراحت اعلام کرد: "در ایران اینترنشنال اعلام شد که تنها با رهبران احزاب تجزیهطلب ایرانی مصاحبه و گفت وگو کنند."
انتشار این فایل صوتی و این اظهارات خبرنگار بیبیسی سبب واکنش ایران به اینترنشنال شد.
ایران اینترنشنال که مستقیماً تحت حمایت مالی عربستان سعودی قرار دارد از اظهارات رعنا رحیمپور عصبانی شده و با موضعگیری علیه بیبیسی، یادآور شد که بیبیسی با مالیات مردم انگلیس اداره میشود.
ایران اینترنشنال همچنین تلاش کرد رعنا رحیمپور را عنصر نفوذی ایران در بیبیسی معرفی کند که با ادعای بیطرفی و آزادی بیان، سیاستهای ایران را از طریق این رسانه تبلیغ میکند.
اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران پس از گسترش اغتشاشها خیلی زود متوجه سناریوی طراحی شده برای اغتشاشهای ایران شده و درباره تلاش دشمنان برای تجزیه ایران هشدار دادند. ایران اینترنشنال طی این مدت 125 مصاحبه با رهبران 25 احزاب تجزیهطلب انجام داده است.
بیبیسی و ایران اینترنشنال در حالی اکنون علیه هم موضع میگیرند که:
اولاً هر دو رسانه تلویحاً و آشکارا تایید میکنند که آشوب در ایران را با هدف تجزیه آن تبلیغ میکنند. واکنش ایران اینترنشنال نیز بیش از آنکه پاسخ به خبرنگار بیبیسی باشد، ناراحتی از این موضوع است که چرا یک رسانه معاند، دست رسانه معاند دیگر را درباره اغتشاشهای ایران رو کرده است.
دوماً شکست در گسترش دادن آشوب و اغتشاش در ایران و همراهی نکردن مردم با این سناریو، عامل مهمی است که سبب شد این رسانهها نیز مانند شرکت کنندگان در تجمعات اپوزیسیون خارجنشین به جان هم افتادهاند.
سوماً آزادی بیان در غرب ادعایی بیش نیست. این آزادی بیان تا حدی قابل قبول است که در راستای سیاستهای استعمار و امپریالیسم رسانهای غرب باشد. در صورتی که آزادی بیان با واقعیتهایی درباره نقشهها و طرحهای دشمنان ایران همراه باشد، قابل پذیرش نیست و حتی سبب به جان هم افتادن رسانههایی میشود که ماهیت و کارکرد آنها، یکسان است و ضد منافع ایران و مردم آن گام بر میدارند.
نویسنده: سيدرضی عمادی
117