ایران پرس- سیزدهم شهریور مصادف با 4 سپتامبر، سالروز ولادت دانشمند شهیر ایرانی، ابوریجان محمد بن احمد بیرونی خوارزمی است.

دانشمندی که علم و تخصص گسترده او نه تنها درجهان اسلام، بلکه در سراسر گیتی کم نظیر است. پرفسور ادوارد زاخائو (Eduard Sachau) دانشمند نامور آلمانی، در وصف این دانشمند بزرگ می گوید: "ابوریحان بیرونی بزرگترین خردمند متفکری است که تاریخ او را می شناسد."

ابوریحان بیرونی در سوم ذیحجه سال 362 هجری قمری برابر با 4 سپتامبر سال 933 میلادی پابه عرصه حیات گذاشت. او مانند همه دانشمندان بزرگ جهان اسلام، تحصیلات خود را از یادگیری قرآن شروع کرد. اصولا همه دانش پژوهان کشورهای اسلامی تحصیلات اولیه خود را با یادگیری قرآن وخط شروع می کردند و به دنبال آن، مقدمات ادبیات و علوم را فرا می گرفتند. پس از یاد گیری مقدمات، تحصیلات دقیق و عمیق خود را در رشته مورد علاقه خود آغاز می کردند، که سالیان درازی به طول می انجامید.

نکته جالب در مورد دانشمندان قدیم این است که علاقه و توجه به یک رشته، آنان را از سایر رشته ها برکنار نمی کرد. از همین روست که اکثر دانشمندان بزرگ اسلام، تالیفات متعددی در رشته های گوناگون علوم و ادبیات دارند. ابوریحان بیرونی نیز یکی از همین دانشمندان بزرگ است.

ابوریحان در ریاضیات و نجوم و هیئت، پیشوای زمانه خود است. در تاریخ و جغرافیا هم پایه محققان طراز اول این رشته هاست و در پزشکی وعلوم طبیعی و سنگ شناسی سرآمد دانشمندان دوران خویش است. همچنین در ادبیات و فلسفه نیز از جمله صاحب نظران بوده است. اما آنچه او را دانشمندی منحصر به فرد می کند، اهمیت قابل توجه او در روش علمی، تحقیقی و تجربی دقیقی است که به کار می گرفته است. او بدون وسایل کارآمد امروزی به نتایجی دست یافته که امروز نیز جز بهترین نتایح حاصله از تحقیقات دانشمندان دنیای قدیم بشمار می آید.

آثار

آثار ابوریحان بیرونی بسیار متعدد و متنوع است. وسعت اطلاعات وهمچنین تسلط به زبان های مختلف، منابع بیشتری را دراختیار او می گذاشت، همین امر موجب تنوع و تعدد آثار او می باشد. تعداد تالیفات او به 180 عنوان می رسد.

ابوریحان بیرونی در رساله ای با عنوان «فهرست»، که در سال 427 هجری نوشت، از 113 کتاب و رساله تالیفی خود نام می برد. جالب است بدانیم که ابوریحان در کلیه آثار خود، از نقل قول و ذکر مثال و آوردن نمونه و یا ساده کردن مطالب علمی به نحوی که از عمق آنها کاسته شود،خودداری می کرده است. از ویژگی های کتاب های او، این است که اثری از عبارات زائد در آنها دیده نمی شود. چرا که بر این عقیده بود که خواننده برای درک مطالب باید اهل کوشش و اجتهاد باشد، ضمن اینکه او عموم آثارش را برای متخصصان و اهل فن نگارش می کرد.

یکی از آثار بی نظیر او کتاب "آثار الباقیه عن القرون الخالیه" است. موضوع اصلی کتاب، گاه شماری و گاه شناسی ملت های باستانی است. اما در ضمن آن، به نکات و مطالب ارزشمندی درباره مسائل نجومی، جشن ها و اعیاد اقوام گوناگون، مراسم فرقه های مذهبی، گزارشی راجع به مدعیان نبوت و مطالبی بدیع در تاریخ ایران و بابل و روم و آثار مقدس دین یهود، زردشتی، مانوی، صائبی، مزدک و ... پرداخته شده است. همچنین در تمام مباحث این کتاب ارزشمند، بحث های ریاضی، محاسبات و اَشکال و جدول ها وارد شده است. "آثار الباقیه" در سال ۳۹۰ تا ۳۹۱ هجری به پایان رسید و جزء نخستین آثار بیرونی است که تقریباً در بیست سالگی او توسط دربار "قابوس بن وشمگیر" پادشاه گرگان گردآوری شد.

این کتاب کم نظیر را نخستین بار پروفسور ادوارد زاخائو در سال 1878با مقدمه ای بسیار عالمانه در آلمان به چاپ رسانید. زاخائو در سال بعد یعنی در سال 1879 این کتاب را به زبان انگلیسی تحت عنوان "chronology of Arcient Nations" ترجمه و منتشر کرد.

ماللهند نخستین اثر تطبیقی در حوزه مردم شناسی

ابوریحان برای آشنایی با افکاری که در تمدن های مختلف حاکم بود، از خبر و نقل قول با واسطه پرهیزکرده و خود با فراگرفتن زبان های مورد نیازش از منابعِ اصلی بی واسطه استفاده می کرد. به همین سبب او زبان سریانی، عبری و سانسکریت را فرا گرفت. کتاب بسیار مهم دیگر ابوریحان بیرونی «ماللهند» است.

کتاب ماللهند علاوه بر توضیحات دقیقی که درباره جغرافیای طبیعی و انسانی هند دارد، مسایل فلسفی، قوانین دینی و اجتماعی اهل هند را نیز در برمی گیرد. به عقیده بسیاری از خاورشناسان نامدار، تحقیق ماللهند ابوریحان، نخستین اثر درباره هندشناسی، مردم شناسی و دین شناسی تطبیقی است که همواره به عنوان یکی از مهم ترین مآخذ تاریخ فرهنگ و تمدن هند بهره برداری شده است.

ابوریحان بیرونی برای تکمیل اطلاعات خود درباره هند و مردمان آن، به مطالعه کُتب مختلف هندوان در زمینه های مختلف پرداخت و با اکثر دانشمندان بزرگ و افراد شاخص هند معاشرت و مباحثه و مذاکره کرد. نکته قابل توجه این است که اکثر این بزرگان در بیان اطلاعات حتی به هم کیشان هندی خود نیز بخل می ورزیدند، چرا که دانش را منحصربه خود (هندوان) می دانستند و باقی مردم را نادان و جاهل می پنداشتند. ابوریحان با اصرار و سماجتی که داشت همچون شاگردی در خدمت استاد، با خصوع تمام در مقابل آنان می ایستاد، تا مطلبی از آنان بیاموزد.

کتاب «قانون مسعودی» یکی دیگر از آثار ابوریحان بیرونی است. این کتاب نیز از بهترین کتاب های تمدن اسلامی بشمار می آید. بسیاری از اندیشمندان، این کتاب را گوهر تابانی بر تارک آثار بیرونی خوانده‌اند. این کتاب نیز به منزله دایره المعارفیِ بزرگ ازعلوم ریاضی و هئیت و نجوم است، و بیرونی در آن کوشیده تا جنبش پیچیده‌ی سیاره‌ها را بررسی کند. قانون مسعودی، ساده‌ترین و روانترین اثر علمی ابوریحان بیرونی است.

ابوریحان این کتاب را به درخواست سلطان مسعود، پسر سلطان محمود غزنوی، در سال 421 هجری تالیف و به او هدیه کرد. در تاریخ نقل شده که سلطان مسعود از دیدن این کتاب چندان به وجد آمد که حجم بسیار زیادی از نقره به عنوان جایزه برای ابوریحان فرستاد. اما ابوریحان آن را به خزانه سلطان مسعود فرستاد وگفت من از آن بی نیازم . عمری در قناعت زندگی کرده ام و ترک عادت نخواهم کرد.

التفهیم تنها اثر فارسی بیرونی

«التفهیم»، تنها کتاب فارسی موجود از ابوریحان بیرونی است. بنا به نقل تاریخی، بیرونی این کتاب را به سال 420 هجری در غزنین به درخواست "ریحانه" دختر حسین خوارزمی، به زبان فارسی تالیف کرد. او در این کتاب تلاش کرده مقدمات علوم ریاضی و نجوم را به زبان ساده‌ای (ساده، نسبت به آثار دیگرش)، بیان کند. مخاطبین او نیز نوجوانانی هستند که با این علوم آشنایی چندانی ندارند. کتاب التفهیم از ۵۳۰ پرسش و پاسخ تشکیل شده و شامل چهار بخش ،هندسه، حساب، نجوم (صورت عالم)، و احکام آن است. ابوریحان یک سال بعد،خود این کتاب را به زبان عربی با نام"التفهیم لاوایل مناعه التنجیم" ترجمه کرد. نسخه عربی این کتاب را رمزی رایت (R. Ramsay Wright) در سال 1934 به زبان انگلیسی ترجمه کرده و به چاپ رسانید. این کتاب در فهرست میراث مستند برنامه حافظه جهانی یونسکو ثبت شده است.

تحقیقات و پژوهش های ابوریحان بیرونی عاری از هرگونه جانبداری و تعصب است. او نسبت به مذهب و ملیت خود هیچ گونه تعصبی نشان نمی داد. گواه این مطالب، وسعت دایره تحقیقات بی طرفانه او نسبت به عقاید و آداب و عادات اجتماعی و دینی ملت های گوناگون است. بر همین اساس نیز توانست درباره مبانی و اصول اعتقادی ادیان مختلف تحقیق کند و به مقایسه ادیان بپردازد. کاری که تا آن زمان هیچ یک از علمای اسلامی به آن توجهی نشان نداده بودند. چرا که مقایسه ادیان تنها از کسانی که برمی آید که اولا از بند تعصبات جاهلانه آزاد باشند و دیگر با مطالعه وسیع به زبان های مختلف، قدرت کسب اطلاعات گوناگون از اصول و مبانی اعتقادات اقوام گوناگون را داشته باشند. ابوریحان بیرونی هر دو خصوصیت را داشت. البته عدم تعصب و جابنداری ابوریحان در اعتقادات دینی را نباید به منزله عدم اعتقاد مذهبی او محسوب کرد.

در اکثر آثار ابوریحان بیرونی اعتقادش به اسلام و پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت گرامی او کاملا آشکار است.

در بعضی از تالیفاتش مانند "آثار الباقیه" تمایل وی به تشیع و حقانیت آل رسول به عنوان "پیشوایان هدایت و حق" (ائمه الهدی و الحق) کاملا روشن است.

ابوریحان بیرونی همه عمر خود را به تحصیل و تحقیق ومطالعه و تالیف سپری کرد. در شرح حال او نوشته اند که در تمام ایام سال دست به قلم داشته و چشم از کتاب برنمی داشته است. مداومت در کار و خستگی نایافتن از ادامه تحقیقات و مطالعات و کسب اطلاعات جدید در تمام مراحل عمر تا پایان زندگی از ویژگی های شخصی اوست.

یکی از دانشمندان معاصر او (ابوالحسن علی بن عیسی الولوالجی/ درکتاب معجم الادبا) نقل می کند که هنگامی که بیرونی در بستر مرگ افتاده بود به دیدنش رفتم وی درحالی که نفش هایش به سختی از تنگنای سینه اش برمی آمد از من درباره یک مسئله فقهی سوال کرد و گفت یکبار این مساله را برایم شرح داده بودی، دوباره بگوی که چگونه بود. گفتم اکنون چه جای این پرسش است؟ گفت کدام یک از این امر بهتر است بدانم و بمیرم و یا ندانسته؟ من آن مسئله را دوباره شرح دادم و او خوب فرا گرفت. از نزد وی بازگشتم هنوز چند قدمی نرفته بودم که صدای شیون از خانه او بلند شد و فهیمدم به دیار باقی سفرکرد.

این اتفاق در روز جمعه، دوم ماه رجب سال 440 هجری قمری رخ داد و ابوریحان هفتاد و هشتمین سال زندگی خود را طی می کرد.