سوریه در مارس 2011 مانند بقیه کشورهای عربی درگیر اعتراضهای مردمی شد، اما تفاوت بارز تحولات سوریه این است که خیلی زود به بحرانی بینالمللی تبدیل شد.
سوریه از جمله کشورهای نزدیک به محور مقاومت در منطقه است. بنابراین، تغییر نظام سوریه و شکل دادن به نظامی همسو با جریان سازش در غرب آسیا از درون تحولات سوریه در دستور کار قرار گرفت.
برای نیل به این هدف، اعتراضهای داخلی سوریه به جنگ نظام این کشور با گروههای تروریستی مورد حمایت محور عربی/ عبری / غربی / ترکی تبدیل شد. در واقع، هدف این بود که با سقوط چهار دیکتاتور تونس، مصر، لیبی و یمن، موازنه قدرت در منطقه به نفع محور مقاومت دچار دگردیسی نشود.
با گذشت یک دهه از آغاز اعتراضها و جنگ داخلی سوریه، نظام دمشق همچنان پا بر جا است. محور مقاومت قدرت خود را برای مقابله با گروههای تروریستی که اعضای آنرا اتباع بیش از 80 کشور جهان تشکیل میدادند، نشان داد.
بیش از 90 درصد جغرافیای سوریه از اشغال گروههای تروریستی آزاد شد. تحرکات سالهای اخیر آمریکا و ترکیه و حمایت آنها از برخی گروههای تروریستی و قاچاق منابع انرژی سوریه، اهداف واقعی شان را از ایجاد بحران در سوریه نشان داد.
با این حال، مهمترین بعد این جنگ بینالمللی، ابعاد ملموس انسانی آن است. بحران سوریه به شکلگیری یک فاجعه انسانی تمامعیار تبدیل شد. طی 10 سال در سوریه 380 هزار نفر کشته، صدها هزار نفر زخمی و بیش از 12 میلیون نفر آواره شدند. «فابریزیو کاربونی»، از مدیران منطقهای صلیب سرخ در این خصوص گفت: «یکی از مسائل تکان دهنده تحقیق این بود که فهمیدیم از هر 6 سوری، والدین یک نفر یا کشته یا زخمی شدند.
همچنین نیمی از سوریها یکی از اعضای خانواده یا دوستانش را از دست دادهاند. حدود 12هزار کودک از زمان آغاز جنگ کشته یا زخمی شدهاند.» بعد غیرملموس این فاجعه بروز دردهای روحی شدیدی است که برای خانوادههای قربانی رخ داده است.
کودکان بزرگترین قربانیان این جنگ بودند. «کریستیان اشنایدر»، مدیرکل یونیسف در آلمان در این خصوص گفت، «پس از تقریباً یک دهه خشونت، وضعیت کودکان در سوریه از هر زمان دیگری بدتر شده است. بسیاری از کودکان مجبور هستند برای زنده ماندن کار کنند.»
«تد چایبان»، مدیر محلی یونیسف در خاورمیانه و آفریقای شمالی نیز گفت: «تقریباً ۹۰ درصد از کودکان سوری به کمکهای انسان دوستانه نیازمند هستند. افزون براین، مناقشه سوریه باعث ایجاد یکی از بدترین فجایع در زمینه تحصیل و آموزش در تاریخ معاصر شده است. تقریباً 2.5 میلیون کودک در سوریه و 750 هزار دختر و پسر مهاجر در کشورهای همسایه نمیتوانند در حال حاضر به مدرسه بروند.» براساس ارزیابیها، تقریباً 500 هزار کودک سوری از سوءتغذیه مزمن رنج میبردند.
علاوه بر این، ساختار زندگی مردم در سوریه در اثر این جنگ از بین رفته است. کسب و کار مردم از بین رفته، تورم و بیکاری و فقر افزایش یافته و یک سوم از جمعیت سوریه قادر به تأمین نیازهای اساسی خود نیستند.
«خالد هبوتی»، رئیس جمعیت هلال احمر سوریه درباره این جنگ میگوید: «درگیریهای مستمر، وضعیت اقتصادی نامساعد، بحران پناهجویان و همهگیری کووید-19 همگی حاکی از آن هستند که مردم سوریه در رنج و عذاب به سر میبرند. بیش از 13 میلیون نفر از مردم حداقل نیازمند یک نوع کمک هستند و حدود 8 میلیون نفر دیگر هم قادر به برآورد نیازهای اساسی خود نیستند.
ناامنی غذایی شدیدی برای مردم سوریه به وجود آمده است. حدود 12.4 میلیون نفر یعنی 60 درصد جمعیت سوریه دسترسی منظم به مواد غذایی کافی ندارند و برآوردها میگوید که بیش از 90 درصد جمعیت این کشور زیر خطر فقر زندگی میکنند.»
این ماحصل جنگی با مشارکت گروههای تروریستی و با حمایت آمریکا، برخی کشورهای اروپایی، عربستان سعودی، امارات، ترکیه و رژیم صهیونیستی است. حضور این قدرتها دلیل کافی برای این بود که سازمان ملل متحد نتواند و یا حتی نخواهد هیچ اقدامی برای پایان دادن، یا کاستن از بحران سوریه انجام دهد.
نویسنده: سید رضی عمادی
112
بیشتر بخوانید:
برگزاری نشست وزرای خارجه روسیه، قطر و ترکیه در دوحه درباره سوریه