ایران پرس: آمریکا تمدید مجدد و طولانی مدت آتش بس را باز هم در برنامه دارد تا خیالش از صدور انرژی از منطقه خلیج فارس و تنگه استراتژیک باب المندب به بازارهای انرژی و مصرف بخصوص در غرب راحت باشد.

با نزدیک شدن به پایان مهلت دو ماهه آتش بس در یمن در دوم اکتبر برابر با 10 مهرماه، از زمان اجرا در 12 خرداد ماه گذشته دو بار تمدید شده است.

آمریکا علاوه بر«تیموتی لیندرکینگ» فرستاده آمریکا در یمن، هانس گروندبرگ فرستاده ویژه سازمان ملل در امور یمن را نیز بکار گرفته است تا تمدید مجدد و بلکه طولانی مدت آتش بس را فراهم آورد و بدین ترتیب  خیالش را از صدور انرژی از منطقه خلیج فارس و تنگه استراتژیک باب المندب به بازارهای انرژی و مصرف بخصوص در غرب راحت کند همچنین از افزایش بهای انرژی بخصوص با نزدیک شدن به انتخابات میان دوره ای کنگره در آبان ماه جلوگیری کند.

این بدین مفهوم است که هدف و انگیزه امریکا از همان ابتدا برای برقراری آتش بس در یمن نه مسائل انسانی و بشردوستانه بلکه درامان نگه داشتن تاسیسات نفتی عربستان ازحملات موشکی و پهپادی نیروهای مدافع یمنی بوده است  و الا اگر انگیزه انسانی بود امریکا قبل از این  که سایه جنگ اوکراین بر بازارهای انرژی و مصرف در غرب سنگینی کند به مسئله آتش بس در یمن ورود پیدا می کرد و بعد از آن هم با اعمال فشار بر عربستان مانع از نقش مکرر آتش بس از سوی این کشور می شد. اما امریکا بعد از برقراری آتش بس برای اینکه بتواند عربستان را از تعهدات خود در اوپک پلاس که با روسیه داشت دور کند و یا آن را به افزایش تولید وادار کند فشارهای قبلی را نیز از دوش عربستان برداشت و این امر موجب شد عربستان با اطمینان خاطر بیشتری به اهداف نظامی خود در یمن ادامه دهد.

ظهور و ادامه این وضعیت دولت و ملت یمن را به تمدید مجدد آتش بس مردد کرده است؛ چرا که درعمل می بینند هیچ تغییری در رفتار دولت های متجاوز ایجاد نشده است اما در مقابل دست و بال آن ها برای پاسخ به تجاوزات و نقض مکرر آتش بس بسته شده است و بدین ترتیب برقراری آتش بس یا به نفع دولت های متجاوز تمام شده است که به تثبیت حضور نظامی خود در مناطق اشغال شده یمن پرداخته اند و یا به نفع دولت های غربی تمام شده که هم ازمهار افزایش مجدد بهای انرژی منتفع شده اند و هم اینکه به واسطه دولت های متجاوز سعودی و اماراتی و مزدوران آن ها منابع نفت و گاز یمن را به بهای ارزان به واسطه شرکت های نفت و گاز خود به یغما برده اند.

ذخایر نفت یمن حدود ۱۱.۹۵۰ میلیارد بشکه و کل ذخایر گاز حدود ۱۸.۲۸۳ تریلیون فوت مکعب است. وزیر نفت دولت نجات ملی یمن ارزش کل درآمدهای نفتی غارت شده این کشور از سال ۲۰۱۸ تا ژوئیه  سال جاری میلادی را بالغ بر ۹ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار اعلام کرد که با احتساب منابع نفتی غارت شده در قبل و بعد از این تاریخ بی تردید ارزش کل منابع غارت شده از این میزان هم به مراتب بیشتر بوده است.

هرچند تاکنون اماری درباره میزان غارت منابع گازی یمن منتشر نشده اما با توجه به اینکه پروژه گاز طبیعی مایع یکی از بزرگترین پروژه های اقتصادی یمن به شمار می رود که پیش بینی می شد طی ۳۰ سال حدود ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار درآمد عمومی این کشور را تامین کند لذا به نظر می رسد ارزش منابع غارت شده منابع گازی این کشور اگر از منابع نفتی غارت شده بیشتر نباشد کمترهم نیست. با توجه به اینکه یمن پیش از تجاوز نظامی عربستان و امارات هم کشوری فقیر و کمتر توسعه یافته می شد لذا بعد از تجاوز نظامی این دو کشور هم فقیرتر شده و هم اینکه روند توسعه این کشور چند ده سال دیگر به تاخیر افتاده و از همه مهمتر اینکه چند برابر ارزش ذخایر نفتی و گازی خسارت بر این کشور وارد شده مضاف براینکه چند ده هزار کشته و مجروح برجای مانده است.

طبق امارهای منتشره تنها در 7 سال نخست تجاوز نظامی به یمن،604 هزار تأسیسات خدمات رسانی، نزدیک به  600 هزار خانه، 182 مرکزدانشگاهی ، 1612 مسجد ،  375 تأسیسات گردشگری ، 410 بیمارستان و کلینیک پزشکی، 1214 مدرسه و آموزشگاه، 139 ورزشگاه و تأسیسات ورزشی و 9721 مزرعه زراعی در اثر مستقیم حملات هوایی دولت های متجاوز تخریب شده است و با توجه به اینکه همه هواپیماهایی که در این حملات مورد استفاده قرار گرفته اند ساخت امریکا یا اروپا بوده است لذا دولت های غربی نیز در ارتکاب جنایات جنگی ناشی از دولت های متجاوز اماراتی و سعودی سهیم بوده اند. دولت نجات ملی یمن در خلال برقراری آتش بس طی 4 ماه گذشته این فرصت را در اختیار دولت های متجاوز و حامیان غربی ان ها قرار داد که به اصلاح رویکرد خود بپردازند اما با توجه به اینکه چنین تغییر رویکردی را مشاهده نکرده از این رو در تلاش است بار دیگر از حق دفاع خود برخوردار شود.

119

نویسنده: احمد کاظم زاده