ریچارد هاس پس از دو دهه حضور در معروفترین سازمان خصوصی آمریکا در حوزه روابط بین الملل یعنی شورای روابط خارجی به این جمع بندی مهم رسیده است.
وی در آخرین روز کاری خود به عنوان رئیس شورای روابط خارجی طی مصاحبهای گفت: "وضعیت سیاسی داخلی ما نه تنها وضعیتی است که دیگران نمی خواهند از آن الگوبرداری کنند، بلکه من فکر میکنم درجه ای از غیرقابل پیشبینی بودن و فقدان قابلیت اطمینان را نشان داده که واقعا زیانبار است. از نظر توانایی آمریکا برای عملکرد موفقیت آمیز در جهان، این وابستگی دوستانمان به ما را بسیار سخت می کند."
هاس پیش از این نیز یعنی پس از حادثه حمله به کنگره آمریکا در 6 ژانویه 2021 درباره افول آمریکا در عرصه جهانی با توجه به روندهای داخلی آن هشدار داده بود.
به گفته هاس، ایالات متحده به جای اینکه « قابل اعتمادترین لنگر در یک دنیای ناآرام باشد»، به «عمیقترین منبع بیثباتی و نمونهای غیرقابل اطمینان از دموکراسی» تبدیل شده است.
آغاز عصر پساآمریکا در پی حمله حامیان ترامپ کنگره
ریچارد هاس معتقد است: "اگر عصر پساآمریکا آغازی داشته باشد، قطعا همان روزی است که حامیان «دونالد ترامپ» کنگره را مورد یورش قرار دادند."
هاس نگرانی خود را از پیامدهای حادثه کنگره بر وجهه بین المللی آمریکا اینگونه بیان کرد: "بعید است کسی در جهان دیگر به همان شکل (قبل) ما را ببیند، احترام بگذارد، بترسد یا به ما وابسته باشد. اگر عصر پساآمریکا سرآغازی داشته باشد، مطمئناً امروز است."
اذعان رئیس مهمترین اندیشکده سیاست خارجی آمریکا بر آغاز عصر پساآمریکا در واقع اعتراف به افول روز افزون این کشور در عرصه های مختلف است.
در عین حال نگاهی به عملکرد ایالات متحده در دوره پسا جنگ سرد نشان می دهد که واشنگتن بیشترین نقش را در ایجاد بی ثباتی و ناامنی در جهان ایفا نموده است.
پس از حادثه 11 سپتامبر «جورج دبلیو بوش» رئیس جمهوری وقت آمریکا به بهانه مبارزه جهانی با تروریسم، رویکردی تهاجمی در پیش گرفته و اقدام به حمله به افغانستان و عراق نمود.
در این باصطلاح جنگ جهانی علیه تروریسم، بیش از یک میلیون انسان در عراق، افغانستان، سوریه، لیبی و یمن جان باختند. اشغال عراق و تبعات آن در نهایت منجر به شکل گیری گروههای تروریستی مانند داعش شد که جنایات زیادی در عراق و سوریه آفریدند.
با این حال ایالات متحده از این لشگرکشی ها هیچ نتیجه ای کسب نکرد و با ناکامی کامل از افغانستان در سال 2021 خارج شد، هر چند که هنوز حضور نظامی خود در عراق و سوریه را حفظ کرده است.
این جنگ ها علاوه بر اینکه موجب کشته و مجروح شدن هزاران نظامی آمریکایی شد هزینه های هنگفتی را نیز بر بودجه این کشور تحمیل کرد که به ادعای «دونالد ترامپ» رئیس جمهور پیشین آمریکا به هفت تریلیون دلار بالغ می شود.
در عین حال سود برندگان اصلی از اقدامات نظامی آمریکا پس از واقعه 11 سپتامبر شرکت های تسلیحاتی این کشور بوده اند.
در عین حال دولت کنونی آمریکا یعنی دولت «جو بایدن» نیز رویکردی چالشی در قبال دو قدرت بین المللی رقیب واشنگتن یعنی چین و روسیه در پیش گرفته و در این راستا ضمن تشدید تنش ها در منطقه آسیا پاسیفیک علیه چین، با ارسال سیل کمکهای تسلیحاتی و نظامی به اوکراین زمینه تداوم جنگ روسیه و اوکراین را فراهم نموده است.
مقامات ارشد روسیه بارها درباره نقش مخرب غرب به سرکردگی آمریکا در ایجاد زمینه های لازم برای وقوع جنگ اوکراین سخن گفته اند.
در واقع جنگ اوکراین را می توان حاصل سوء نیت و رفتار تهاجمی غرب به ویژه آمریکا در قبال روسیه دانست. در واکنش به اقدامات خصمانه ایالات متحده، روسیه و چین به عنوان دو قدرت بین المللی مهم در سال های اخیر گام های مهمی برای گسترش همکاری ها ونیز اتخاذ مواضع واحد علیه سیاست ها و اقدامات یک جانبه گرایانه آمریکا برداشته و خواهان اتخاذ رویکرد چند جانبه گرایی به عنوان مبنای نظم بین المللی جدید هستند.
مسکو و پکن معتقد هستند که تحولات بین المللی و واقعیات نظام جهانی موید گذار به سوی نظام چند قطبی است، در حالی که آمریکا با تلاش برای ایفای نقش رهبری جهانی به دنبال اهداف و خواسته های خود از طریق یکجانبه گرایی بوده است.
نویسنده: سیدرضا میرطاهر
117