طبق این منابع مراسم فارغ التحصیلی این نیروها به تازگی برگزار شده و تعدادی از آنها در حسکه مستقر شده و قرار است بقیه نیز با نیروهای قسد در مناطق نفت خیز سوریه مستقر شوند تا جلوی پیشروی ارتش سوریه برای بازپس گیری و ازادسازی این مناطق را بگیرند.
فرمانده این نیروها نیز دو هفته پیش سفری به عربستان داشته است. این نیروها که از فراریان ارتش سوریه در سال 2015 تشکیل شده بود یکسال بعد از آن به مرز فروپاشی رسیده بود و تعدادی از آنها نیز از ترس اینکه وجه المصالحه قرار گیرند خود را به نیروهای سوریه تسلیم کرده بودند.
بر این اساس این نیروها حتی اگر بازسازی شوند نمی توانند تغییری در معادلات نظامی در سوریه ایجاد کنند، اما تلاش آمریکا و عربستان برای بازسازی این نیروها حاوی برخی سیگنال ها و پیام هایی است که با رشته تحولات کلان در منطقه و جهان ارتباط پیدا می کند و از این جهت قابل تامل است.
از جمله اینکه بعد از جنگ اوکراین همواره این نگرانی وجود داشته است که اثار و تبعات این جنگ به نحوی به سوریه هم کشیده شود. از این دید تحرکات اخیر امریکا و عربستان از این جهت به بحران اوکراین ارتباط پیدا می کند که ترکیه با توجه به نیازی که غرب و ناتو به نقش این کشور در جنگ اوکراین دارد می خواهد از آن به عنوان اهرم فشاری برای پیشبرد برخی دیگر از خواسته های خود در سوریه استفاده کند و کنترل خود را در مناطق تحت کنترل نیروهای کرد تحت حمایت امریکا موسوم به قسد تقویت کند.
به همین منظور طی روزهای اخیر اخباری دال بر تلاش ترکیه برای ایجاد کمربند امنیتی در سوریه منتشر شده بود. از آنجا که سیاست آمریکا در این مقطع جذب ترکیه و ایجاد آشتی میان آن با رژیم صهیونیستی و عربستان است لذا طبعا نمی خواهد با آن درگیر شود و با استقرار مزدوران جدید موسوم به ارتش کماندوی انقلابی به جای نیروهای قسد می خواهد به دل نگرانی های ترکیه پاسخ دهد.
از دیگر سو از ابتدای جنگ اوکراین این احتمال نیز وجود داشته است که هر یک از طرف های دیگر بخواهند سوریه به عرصه برای انتقام از شکست ها و ناکامی های خود در جنگ اوکراین قرار دهند و برهمین اساس بارها پیام های هشدار آمیزی نیز بین طرف های درگیر بخصوص روسیه، آمریکا و اسرائیل ردو بدل شده است و در این میان هرچند عربستان در مواضع اعلامی خود به گونه ایی وانمود می کرد که انگار سیاست بی طرفی را در جنگ اوکراین در پیش گرفته است اما مجموعه ای از شاخص ها و نشانه ها از سفر بایدن به عربستان و افزایش سقف تولید نفت گرفته تا مشارکت در بازسازی نیروهای مخالف سوری نشان می دهد که به سمت امریکا چرخش می کند.
به نظر می رسد سه عامل دیگر نیز در این رویکرد عربستان موثر بوده است:
نخست اینکه سوریه برخلاف میل و درخواست عربستان در جایگاه خود در محور مقاومت بازنگری نکرد و علیرغم فشارها و جنگ تحمیلی وارده و هزنیه های انسانی و مادی ان در مواضع قبلی خود باقی ماند و دست رد بر سینه مقامات سعودی زد.
دوم اینکه بعد از برقراری اتش بس در یمن تا حدی از فشارهای جنگ یمن رهایی یافت.
سوم اینکه با افزایش بهای نفت و سقف تولیدی درآمدهای نفتی خود را افزایش داد و اکنون به جای درس عبرت از گذشته دوباره به سیاست های مداخله گرانه و تجاوزگرانه روی آورده و با نزدیکی به رژیم صهیونیستی بیش از پیش از سیاست های تجاوزگرانه و آشوب طلبانه این رژیم تاثیر می پذیرد.
با در نظرگرفتن این مسائل تلاش مشترک آمریکا و عربستان برای بازسازی بخشی از مزدوران سوری می تواند نشانه ای از یک پروژه جدید باشد.
نویسنده: احمد کاظم زاده
117
