ایران پرس: در سال های اخیر آثار سینمایی متفاوتی از نظر تکنولوژی یا فن آوری های جدید در پرده سینما به تصویر کشیده شده که تاثیر زیادی بر روند تغییر و تحولات در صنعت فیلمسازی گذاشته است.

فیلم دو قسمتی و البته بسیار پرهزینه آواتار Avatar یکی از این آثار سینمایی است.

«جیمز کامرون» کارگردان سرشناس هالیوودی که چند فیلم پرهزینه ازجمله ترمیناتور The Terminator یا نابودگر و همچنین تایتانیک را در کارنامه سینمایی اش دارد، کارگردان دو قسمت آواتار این اثر سینمایی پرهزینه و پرتبلیغات مورد حمایت دستگاه پروپاگاندای رسانه ها و مطبوعات غربی است که بویژه در زمان ساخت قسمت اول در سال 2009 میلادی فضای خبری - تبلیغی گسترده ای را برای تبلیغ این فیلم به راه انداختند.

آواتار البته به علت استفاده از تکنیک های جدید فیلمسازی و داستانی متفاوت بسیار مورد تفسیر و توجه قرار گرفت، اما بدون شک بخش قابل توجهی از موفقیت فیلم، به تبلیغات رسانه ای ارتباط پیدا می کرد که از چندماه قبل از ساخت قسمت اول در شبکه های خبری و روزنامه ها مطرح شد و این موضوع توجه گسترده افکار عمومی در سراسر جهان را به این فیلم جلب کرد.

دهه 1990 و زمان ساخت تایتانیک، که این فیلم هم یکی از آثار پرهزینه سینما و یا به عبارتی بهتر، پرهزینه ترین فیلم تاریخ سینما در زمان ساخت آن بود نیز رسانه های خبری و بنگاههای تبلیغاتی در آمریکا و اروپا به شکل گسترده ای در مورد این فیلم تبلیغ کردند که البته در فروش میلیاردی آن بی تاثیر نبود.

تایتانیک، نیز به علت هزینه های گزاف و پرخرج بودن ساختش بین 3 تا 4 سال زمان برد و این فرصت خوبی برای سازندگان آن بود که فرصت کافی برای تبلیغ فیلم خود داشته باشند.

گویا جیمز کامرون و تیم تبلیغاتی او در هالیوود به خوبی از اهمیت نقش رسانه ها در تبلیغات و فروش آن آگاهی دارند که از همین روش برای دو قسمت فیلم آواتار نیز استفاده کردند.

به بهانه ساخته شدن قسمت دوم آواتار، با عنوان «آواتار راه آب» در سال 2022 و قرار گرفتن آن به عنوان یکی از پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینما، به داستان هر دو قسمت پرداخته خواهد شد.

آواتار، نبرد خیر و شر برای تصاحب «پاندورا»، «جیک سالی» نظامی معلول، با بازی «سام ورثینگتون» Sam Worthington با گروهی در ارتش آشنا می شود که برای نفوذ به قمر فراخورشیدی ناشناخته پاندورا تلاش می کنند.

جیک، در برنامه ای که شرکتی با نام «آر دی ای» در سال 2154 اتفاق می افتد جایگزین برادر خود می شود که پیشتر به عنوان یک آواتار تغییر ماهیت داده بوده اما در عملیات نظامی کشته شده است.

«دکتر گریس» با بازی «سیگورنی ویور» Sigourney Weaver رهبر این گروه نظامی است که باید به پاندورا نفوذ کنند و ماده حیاتی «آنابتانیوم» Unobtainium ماده معدنی و کمیاب را از پاندورا استخراج کنند.

جیک و سایر اعضای گروه با یک ماشین زمان تغییر ماهیت می دهند و به آواتارهای ناشناخته تبدیل می شوند. او در یکی از سفرها به پاندورا از گروه جدا می شود و در جنگل های وسیع و بزرگ این مکان ناشناخته سرگردان می شود.

درحالیکه جیک با حمله حیوانات عجیب الخلقه مواجه می شود، «نایتری» با بازی «زو سالدانا» Zoe Saldana دختر رئیس قبیله او را نجات می دهد. جیک به قبیله و بین ناوی ها می رود که بومی پاندورا هستند و پس از پذیرفته شدن بین آنها قرار می شود آموزش ببیند.

در شرایطی که فرماندهان نظامی شرکت «آر دی ای» برای تسلط بر پاندورا و تصاحب آن نقشه می کشند، اما جیک با اعضای قبیله آشنا می شود که فرهنگی انسانی و بسیار اخلاقگرا دارند.

مردم ناوی با موهای بلند خود با حیوانات و طبیعت، ارتباط برقرار می کنند و پاندورا نه جایی برای زندگی بلکه بخشی از وجود آنها است. جیک برنامه ها و نقشه های فرماندهان خود را می داند اینکه هدف آنها نابود کردن طبیعت کل پاندورا و کشتار مردم قبیله ناوی است.

هرچند به خاطر نگفتن این راز از قبیله طرد می شود، اما سرانجام با کمک هم گروهی ها و دکتر گریس، او و اعضای قبیله ناوی پس از نبردی طولانی بر مهاجمان پیروز می شوند و پاندورا حفظ می شود درحالیکه آنها (مهاجمان) سلاحهایی پیشرفته دارند.

جیک با نایتری ازدواج می کند و به عنوان رئیس قبیله انتخاب می شود، درحالیکه کالبد انسانی او نیز نابود شده و خود او نیز از این پس به عنوان یک ناوی یا بومی شناخته می شود.

داستان آواتار بی شباهت به رفتار غیرانسانی سفید پوست ها، بویژه در قرن 19 آمریکا برای نابودی و از بین بردن زندگی سرخ پوست ها نیست.

برخی کارشناسان حوزه جمعیت شناسی، نفوذ سفیدپوست ها در قرن 19 و نابود کردن قلمرو و قبائل سرخ پوستی در آمریکا را بزرگترین نسل کشی تاریخ بشریت می دانند.

تسلط بر منابع طبیعی سرشار قبایل سرخپوستی، سفیدپوستان را برای انجام هر عمل بی رحمانه ای تشویق می کرد به گونه ای که برای تسلط بر آب و خاک و قلمرو آنها به هر حیله ای متوسل می شدند.

داستان آواتار و نوع رفتار و زندگی قبیله و البته ناوی ها بی شباهت به سبک زندگی، و عقاید یک قبیله بومی در قاره آمریکا نیست. نحوه حمله و نفوذ در آواتار نیز هرچند با سلاح های مدرن و پیشرفته است اما یادآور رفتار و اقدامات غیرانسانی سفید پوست ها علیه سرخپوست ها در آمریکا است.

«آواتار راه آب» Avatar: The Way of Water فرزندان دریا و جنگل مقابل اسلحه های پیشرفته دومین سری از مجموعه فیلم های آواتار با نام «آواتار راه آب» سال 2022 به پرده سینماهای جهان آمد.

در قسمت دوم از این فیلم که مانند قسمت اول بسیار پرهزینه بود، جیک سالی که این بار در قلمرو خود در پاندورا به عنوان رهبر قبیله «اوماکایا» انتخاب شده پس از ازدواج با «نایتری» صاحب چند فرزند شده شده است.

شرکت «آر دی ای» دوباره تلاش دارد تا با عملیات نظامی به پاندورا نفوذ کند و رهبری این حمله نظامی با سرهنگ «مایلز کواریچ» با بازی «استفان لانگ» Stephen Lang است که خود او و گروهش نیز به شکل یک آواتار درآمده اند.

گروه کواریچ به پاندورا نفوذ می کنند و ابتدا فرزندان جیک سالی را گروگان می گیرند، اما با حمله جیک و نایتری مجبور به عقب نشینی می شوند اما «اسپایدر» با بازی «جک چمپیون» Jack Champion که فرزند خوانده جیک بوده را گروگان می برند.

کواریچ، متوجه می شود که اسپایدر فرزند واقعی خود اوست و از این طریق از او برای آشنا شدن با پاندورا کمک می گیرد. جیک سالی، که متوجه تهدید «آر دی ای» شده رهبری قبیله را به فرد دیگری می سپارد و برای حفظ خانواده اش به شرق پاندورا که منطقه ای ساحلی است می رود و پس از موافقت رئیس قبیله «متکاینا» در آنجا ساکن می شوند.

اگر محل زندگی قبلی جیک سالی و خانواده اش جنگل بوده در سواحل شرقی پاندورا باید با زندگی ساحلی آشنا شوند و فرزندانش با محیط جدید خو بگیرند.

کواریچ، به ماموریت خود ادامه می دهد و سرانجام با ناو جنگی پیشرفته به سواحل شرقی پاندورا حمله می کند و فرزندان جیک سالی را گروگان می گیرد. نبرد نهایی اتحاد جیک سالی و متکاینا علیه کواریچ و گروه اوست که در جنگی طولانی موفق می شوند مهتجمان را شکست دهند.

اسپایدر پدر واقعی خود کواریچ را نجات می دهد، اما حاضر نیست دیگر با او زندگی کند و پیش خانواده جیک سالی بر می گردد. جیک که یکی از پسرانش را در درگیری از دست داده اسپایدر را به عنوان جایگزین فرزند خودش می پذیرد.

رهبر قبیله متکاینا از جیک سالی می خواهد تا دوباره رهبر این قبیله در بخش شرقی پاندورا باشد.

داستان قسمت دوم آواتار، روایت اتحاد طبیعت (جنگل ناوی ها در کنار متکاینا) علیه یک شرکت نظامی پیشرفته است که زندگی آنها را تهدید می کند.

در این نیرد اعضای دو قبیله با استفاده از عناصر طبیعت که از جنگل و دریا گرفته اند بر مهاجمان غلبه می کنند با وجود اینکه اسلحه و تجهیزات نظامی «آر دی ای» بسیار پیشرفته است.

به نوعی داستان قسمت دوم آواتار روایت اقدامات کشورها و یا جهان صنعتی در نابودی طبیعت هم هست.

جلوه های ویژه نماد اصلی آواتار بدون تردید، علت اصلی ساخت و پیشرفت پروژه آواتار توسعه تکنولوژی های رایانه ای و استفاده از آن در سینما بوده است.

جیمز کامرون و گروه نویسندگان آواتار از دهه 1990 میلادی، بدنبال ساخت مجموع فیلم های آواتار بودند، اما پیشرفت فن آوری ها به گونه ای نبود که امکان ساخت این فیلم های پرهزینه فراهم شود. در فیلم آواتار، برای حرکت بخشیدن به پرسوناژها از جلوه های ویژه کامپیوتری استفاده شده تا شخصیت ها در پرده سینما مانند کاراکترهای اصلی در فیلم های سینمایی به نمایش در بیایند.

این فن آوری در عالم سینما و صنعت سرگرمی سازی با عنوان «موشن کپچر» Motion Capture شناخته می شود. در این فن آوری، که استخراج حرکت نیز خوانده می شود افراد یا اشیاء در صحنه به شکل سه بُعدی البته با کیفیت تصویری پویانمایی (انیمیشن) به تصویرکشیده می شوند.

شخصیت های ساخته شده در موشن کپچر کاملا در رایانه ها تغییر ماهیت داده می شوند و به جای شخصیت اصلی در فیلم گنجانده می شوند.

این جلوه های ویژه شبیه دنیای واقعی هستند و حرکت و بازی کاراکترها نیز شبیه دنیای واقعی طراحی شده است.

در فیلم آواتار در واقع تمامی شخصیت ها و مکان ها با هزینه بالا در رایانه طراحی و ساخته شده اند و بخش کمی از فیلم به صورت سینمایی، فیلم برداری شده است.

برای شخصیت های قبیله ناوی یا آواتارها، رنگ آبی انتخاب شده اما قبیله ای که در کنار دریا زندگی می کنند فضا و محیط ترکیبی از رنگ آبی و البته سبز کم رنگ است. فیلم آواتار قسمت اول و دوم، زمانی طولانی دارد به همین خاطر هزینه ساخت بشدت بالا می رود.

اگر چه این دو فیلم بر پرده سینماها فروشی حدود چهار میلیارد دلار داشته اند، اما به تناسب همین فروش هزینه ساخت و تبلیغات فیلم نیز بیش از یک میلیارد دلار برآورد شده است.

کمپانی آمریکایی «قرن بیستم» برای ساخت چهار قسمت با جیمز کامرون قرار داد بسته که تامین کننده هزینه بالای ساخت فیلم و همچنین فن آوری پیشرفته فیلم باشد.

اهمیت و جایگاه طبیعت درشکل گیری داستان آواتار در هردو قسمت این فیلم، نقش مهمی دارد.

ناوی ها یا بومیان پاندورا رابطه نزدیکی با محیط طبیعی دارند که در آن زندگی می کنند و جانوارانی که در این محیط رشد کرده اند هرچند بی شباهت به موجوداتی نیستند که متعلق به هزاره های پیشین هستند اما ارتباط نزدیکی با بومیان دارند.

اسب ها و پرندگان عجیب الخلقه موجودات پاندورا هستند که ناوی ها می توانند با آنها ارتباط برقرار کنند.

جیک سالی در قسمت اول، پس از اینکه موفق می شود با پرنده ای افسانه ای با نام «توروک» پرواز کند به میان قبیله ناوی می آید و به همین علت با نام «توروک ماکتو» به عنوان رهبر قبیله انتخاب می شود.

بخش مهم دیگر داستان، پرداختن به آیین های بومی ها است که در شکل گیری شخصیت ناوی ها و ارتباط آنها از طریق موهای بلندشان با طبیعت امکان پذیر شده است.

جیک سالی زمانی به عنوان عضو قبیله ناوی پذیرفته می شود که بذرهای درخت مقدس که با رنگهایی سفید شبیه قاصدک ها پرواز می کنند تمام کالبد او را می پوشاند.

درخت مقدس «آیوا» نیز در زندگی بومیان ناوی نقشی تاثیر گذار دارد و در پایان فصل اول جیک سالی برای مقابله با مهاجمان و دفاع از پاندورا از درخت مقدس کمک می گیرد تا آنها ار شکست دهد.

عناصرطبیعت، بی تردید شکل دهنده اصلی محتوای داستان هستند تا به نوعی ارتباط نزدیک بومیان ناوی و ساکنان پاندورا را به عنوان عامل برتری بر مهاجمان نشان دهند.

آواتار نمایشی هدفمند از پیامدهای ویرانگر جهان صنعتی برای طبیعت 

بدون تردید، بخش قابل توجهی از آواتار نمایش داستانی است که  منجر به تخریب و از بین رفتن زندگی بومیان در قاره آمریکا و ایلات متحده در قرون 19 و 20 شده است.

هجوم سرمایه داران و کارخانه های صنعتی البته با حمایت ارتش موجب شد زندگی هزاران بومی (سرخپوست) در قاره آمریکا تحت تاثیر قرار بگیرد و به مرور زمان نابود شود.

این روند تا امروز نیز ادامه دارد و شرکت های نفتی و کمپانی های بزرگ در آمریکا و کانادایی به خاطر نصب خطوط لوله نفت زندگی هزارران نفر از بومیان را در معرض خطر قرار داده اند. 

بخش دیگری از داستان که در آواتار به شکلی هدفمند و مستقیما به آن پرداخته نمی شود، فرهنگ هزاران سالانه بومیانی است که به علت نفوذ و تاثیرگذاری اجباری  فرهنگ  غربی در قبیله های سرخپوستی عامدانه از بین رفت و زندگی  چند نسل از آنها را تحت تاثیر قرار داد.

آواتار البته با جلوه های ویژه و داستان سرگرم کننده روایت تراژیک، و غمبار چند نسل از بومیان قاره آمریکا را به نبردی حماسی بین طبیعت و اسلحه های پیشرفته تقلیل می دهد تا تماشاگر به واقعیت های تاریخی توجهی نداشته باشد.

سینمای هالیوود و کارگردانان سرشناس آمریکایی  بیشتر مواقع و در طرح داستان زندگی بومیان در آمریکا تصویری منفی از این مردم ارائه می دادند تا جنگ ها و تخریب محل زندگی آنها توجیه شده باشد. 

نویسنده: احسان شاه ابراهیم 

117