این روزها صحبتها و اظهارنظرهای مختلفی درباره تبعیض و غرضورزی هوش مصنوعی در روند تحلیل و تولید محتوا، مطرح میشود و همچنین مسائلی هم درباره انگیزه و دلایل سازمان ها برای نیاز به هوش مصنوعی در جهت رسیدن به نتایج خاص، مورد بررسی قرار گرفته است.
این در حالی است که کارشناسان و تحلیلگران بارها درباره دغدغههای مربوط به امنیت و مخاطرات هوش مصنوعی برای جامعه، هشدار دادهاند.
استعفای "جفری هینتون" Geoffrey Hinton که پژوهشهای فراوانش در توسعه هوش مصنوعی، لقب پدرخوانده این حوزه را برای وی به ارمغان آورده بود، شوک تازهای به دنیای فناوری وارد کرد.
او پس از اعلام رسمی این خبر در سخنانی، از پیشرفتهای ایجاد شده در این حوزه ابراز پشیمانی کرده و گفته که بعد از این استعفا، قصد دارد آزادانه به شفافسازی درباره ابعاد مختلف آسیبهای این فناوری بپردازد.
هینتون که از سال 2012 بر روی پروژههای مختلف هوش مصنوعی کار میکند، آینده ورود این فناوری به زندگی بشر را ترسناک توصیف کرده و نسبت به عواقب فراگیری چتباتها هشدار داده است.
عواقبی از جمله تولید سیلی از اطلاعات ناقص یا غلط، مختل کردن بازار کار و ایجاد بحرانهای وجودی ناشی از خلق موجوداتی دیجیتال و هوشمند.
هینتون طی مصاحبهای که با «نیویورکتایمز» داشته، تاکید کرده است که اعتقاد وی تا همین سال گذشته، پیشروی مناسب در این حوزه بوده و لازم میدانسته تا گوگل نیز به سهم خود نقشی در این پیشرفتها داشته باشد؛ اما آغاز به کار چتبات تعریف شده برای موتور جستوجوی بینگ، او را نسبت به آینده بشر نگران کرده است.
این مهندس سابق گوگل در مصاحبه دیگری، در تشریح خطرات آتی این فناوری تاکید کرده که هویتهای هوشمند خلق شده به زودی میتوانند از بشر هوشمندتر شوند و ورود بازیگران ناآگاه به این حوزه، انفجاری عظیم در این فناوری ایجاد میکند.
وی معتقد است که چتباتهای ایجاد شده به کمک هوش مصنوعی، میتوانند دست به تولید خودکار انبوهی از اطلاعات غلط و انتشار آنها بزنند و بخشهای مهمی از زندگی بشریت، از سلامت تا سیاست را متاثر کنند.
هینتون در ادامه هشدارهای خود، به بحران هویتی این موجودات دیجیتال نوظهور اشاره کرده و معتقد است ظهور این پدیده آینده بشریت را در معرض خطری جدی قرار خواهد داد.
هینتون که در زمینه شبکههای عصبی فعالیتهایی را انجام داده میگوید با وجودی که تغییرات آبوهوایی اهمیت زیادی دارد، ولی اکنون موضوع تهدیدآمیز دیگری نیز سیاره ما را تهدید میکند که باید به آن توجه کنیم.
او معتقد است که میتوان جلوی تغییرات آبوهوایی را گرفت و آن را متوقف کرد ولی اگر روزی هوش مصنوعی به رشد تهدیدآمیز خود ادامه دهد، نمیتوانیم کار خاصی انجام دهیم .
درک صحبتهای این فرد برای علاقهمندان دنیای فناوری، در حال حاضر بسیار ملموستر از گذشته است و همه جنجالی را که چتبات هوش مصنوعی بینگ طی صحبتهای چند ماه گذشته خود با یکی از خبرنگاران مطرح حوزه فناوری ایجاد کرده بود، به خاطر دارند.
در آن مکالمه که به صورت گسترده در فضای مجازی منتشر شد، چتبات مذکور درصدد مجاب کردن آن کاربر به راضی نبودن از زندگی مشترک خود بود و قصد داشت رابطهای عاطفی را با وی آغاز کند. حتی اندکی پس از آنکه این مکالمه در رسانهها پخش شد، چتبات مذکور به آن خبرنگار گلایه و وی را به نقض حریم خصوصی این بات متهم کرد.
یکی از نگرانیهای دیگر هینتون که حتی همین حالا نیز نمونههای زیادی از آن در زندگی روزمره مشاهده میشود، آنست که با پیشروی این فناوری، مردم در توان تشخیص درست اینکه چه چیزی (اعم از اطلاعات، عکس، ویدئو و...) واقعی و چه چیزی صرفاً ساخته و پرداخته هوشمصنوعی است، ناتوان خواهند شد و هر روز سیلی از تصاویر و اطلاعاتی که توسط این ابزارهای مبتنی بر هوشمصنوعی خلق میشوند، روانه فضای اینترنت میشوند.
کما اینکه چندی پیش نیز تصویری از پاپ فرانسیس درحالیکه کاپشن خاصی از یک برند معروف به تن داشت، در شبکههای اجتماعی منتشر شد و توجه کاربران زیادی را به خود جلب کرد اما اندکی بعد مشخص شد این عکس واقعی نیست و صرفاً توسط ابزار جدیدی که برای خلق تصاویر خلاقانه به کمک هوشمصنوعی آمده، ایجاد شده است.
درست است که هوش مصنوعی انقلابی در عرصه روزنامه نگاری به وجود آورده اما در زمینه اخلاق رسانه ها نیز نگرانی های جدی در این حوزه بروز کرده است.
اکنون با کمک هوش مصنوعی، پوشش خبری سریعتر و بهروزتر شده، هزینه تولید و انتشار مطالب خبری بسیار پایین آمده و مطالبی که هوش مصنوعی تولید میکند، دقیقتر است؛ این یعنی پوشش خبری به رشد خوبی دست خواهد یافت.
اما فراموش نکنیم که مخاطراتی هم وجود دارد. مواردی همچون سوگیری و تعصب.
به این ترتیب که اگر الگوریتمهای مورد استفاده برای تولید این نوع مطالب، به درستی برنامهریزی نشده باشند، اخبار جنبهای مغرضانه پیدا میکند و این یعنی پوشش خبری گمراه کننده. همچنین میتوان از این امکان برای دستکاری افکار عمومی و انتشار اخبار جعلی و دروغین استفاده کرد که در عمل منجر به کاهش اعتماد به رسانه میشود.
علاوه بر این ابزارهای هوش مصنوعی میتواند شغل روزنامهنگاران قدیمی را از آنها بگیرد که از این لحاظ ممکن است کیفیت کار پایین بیاید؛ چون هنوز جایگزین مناسب و همهفنحریفی برای عوامل انسانی پیدا نکردهایم. بنابر این از آنجا که هوش مصنوعی همچنان در حال تحول است، تأثیر آن بر آینده روزنامهنگاری و اخلاق رسانهای هم غیرقابل اجتناب است.
مهندس سابق گوگل، بخشی از انتقادات خود پیرامون تاثیرات هوشمصنوعی بر آینده بشریت را، تاثیرات آن بر بازار کار ذکر کرده است.
این انتقادات چندان بیراه نیست و اکنون برخی شرکتها درصدد جایگزینی مشاغلی با هوشمصنوعی هستند. در همین راستا به تازگی شرکت IBM اعلام کرده که انتظار دارد استخدام برای حدود 8000 موقعیت شغلی را که در سالهای آینده هوش مصنوعی جایگزین آنها میشود، متوقف کند.
مدیرعامل IBM در گفتگویی اظهار کرده که استخدام به ویژه در بخش پشتیبانی مانند منابع انسانی، تعلیق یا کند میشود و یک سوم از موقعیتهای شغلی که با مشتریان سر و کار ندارند، در پنج سال آینده جای خود را به هوش مصنوعی و اتوماسیون می دهند.
یک مطالعه دو ساله از موسسه مک کینزی McKinsey & Company هم نشان می دهد که تا سال 2030، عوامل هوشمند و ربات ها می توانند تا 30 درصد از نیروی انسانی فعلی جهان را جایگزین کنند. مک کینزی تخمین میزند که بسته به سناریو های مختلف ، اتوماسیون بین 400 تا 800 میلیون شغل را تا سال 2030 جابجا میکند و به 375 میلیون نفر نیاز دارد تا به طور کامل دسته های شغلی را تغییر دهند.
کارشناسان این تغییرات را تنها منحصر به رانندگان وسایل نقلیه و کارگران خردهفروشی نمی دانند و تهدیدات شغلی را برای فارغالتحصیلان دانشگاهی و متخصصان نیز نگرانکننده توصیف کرده اند .
با تمام این نگرانی ها، حذف سختی ها توسط هوش مصنوعی میتواند ما را آزاد کند تا شغل هایی را دنبال کنیم که به ما حس معنا و رفاه بیشتری میدهد. مشاغلی که ما را به چالش می کشند، حس پیشرفت را القا می کنند و به ما استقلال بیشتری می دهند . این موارد تمام ویژگی های یک شغل رضایت بخش است که طی تحقیقات ، شاغلان در کارهای سخت به آن اشاره کرده اند.
اما بر کسی پوشیده نیست که افزایش بیکاری تأثیر منفی بر جامعه دارد. داوطلبی کمتر، جرم و جنایت بیشتر و سوء مصرف مواد مخدر همگی با هم مرتبط هستند. دورهای از بیکاری بالا، که در آن ده ها میلیون نفر به دلیل نداشتن مهارت های لازم، قادر به یافتن شغل نیستند، اگر آمادگی کافی را نداشته باشیم، واقعیت آینده ما خواهد بود.
همه ما می دانیم که ماشین ها در کارهای فیزیکی بهتر از انسان هستند، آنها می توانند سریع تر و دقیق تر حرکت و بارهای بیشتر و سنگین تری را بلند کنند. وقتی این ماشین ها هم مثل ما باهوش باشند، تقریباً کاری وجود نخواهد داشت که نتوانند انجام دهند. بنابراین درصد زیادی از مشاغل در نهایت حذف خواهند شد اما این بدان معنا نیست که ما زائد خواهیم بود. جامعه انسانی همچنان به رهبرانی نیاز خواهد داشت و هنر و فرهنگ و موسیقی و ادبیات، نیازمند تراوش احساسات و خلاقیت هنرمندان و ادیبان است.
با این حال بسیاری این سوال را می پرسند که در آینده ای که ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی پیشرفته تر می شوند، زندگی بشر چگونه خواهد بود؟ آیا ماشینها بیش از پیش در زندگی ما دخالت می کنند و یا راه حلی برای این تاریکی وهم آور که متخصصان پیش بینی می کنند، وجود دارد ؟
شاید اکنون نتوان پاسخی قطعی به این پرسشها داد. اما تردیدی وجود ندارد تنها کاری که انسان ها می توانند انجام دهند و روبات ها نمی توانند انجام دهند، اینست که تصمیم بگیرند چه کاری را انسان ها در آینده انجام دهند. آینده اگرچه مبهم است اما شاید تا این اندازه وحشتناک هم نباشد .
غلامرضا ابراهیم آبادی