براساس بیانیه دفتر هماهنگی امور بشر دوستانه ساز مان ملل، تنها در روزهای 12 و 13 نوامبر با آغاز موج جدید خشونت های ارتش میانمار در استان راخین 15 هزار نفرازمسلمانان قوم روهینگیاخانه های خود را به مقصد های نامعلومی ترک کردند.
به ادعای ارتش ودست اندرکاران حاکمیت غیر نظامی میانمار، تروریست ها ی عربستانی، مالزیایی و بنگلادشی درروند خشونت ها دراین ایالت، علیه مسلمانان دخیل بودند.
تردیدی نیست که تروریسم ازآشفتگی سیاسی وهرج و مرج های اجتماعی درهر مکان و یا منطقه ای بسود خود بهری برداری می کند، که در این صورت نیز می توان دولت میانمار و ارتش این کشور را به تعلل، کم کاری ومسامحه متهم کرد. اما به نظر می رسد که دولت میانمار دست به فرافکنی زده وتوپ را به زمین تروریستها که شمارشان درجنوب شرق آسیا کم هم، نیست انداخته است.
قصد دولت از در پیش گرفتن چنین سیاستی، از زیر ضرب خارج کردن تعداد پرشمار بودایی های متعصب، تمامیت خواه و خشونت طلب است.
این روزها برخی دولت های منطقه جنوب شرق آسیا به سیاست حامی پروری برای تثبیت موقعیت خود روی آوردند که دراین زمینه می توان به جنبش زرد پوشان حامی دولت در تایلند و سرخ پوشان حامی دولت در مالزی اشاره کرد که این دولتها به اقتضای شرایط از این جنبش ها بسود خود بهره بر داری می کنند .
اکنون این بر داشت وجود دارد که دولت میانمار هم قصد دارد از جنبش بودیسم افراطی برای تثبیت موقعیت خود بهره بر داری کند.
تردیدی نیست به میزان نیازی که دولت میانمار از این جنبش دارد، تشکیلاتی شدن جنبش بودیسم نیز بتدریج در دستور کاردولت میانمار قرار گیرد.
واقعیت این است که میانمار از زمان استقلال از انگلیس در1947 تا 1962 ازیک دموکراسی متعارف به رهبری اونو (رئیس دولت وقت ) برخوردار بود.
اما با به قدرت رسیدن نظامیان در 1962 تا 1988 هیچ بحثی در مورد تشکل های حامی نظامیان مطرح نبود.
پس از آنکه نظامیان نام شورای صلح و توسعه را بر نظام سیاسی خود گذاشتند، دست برخی محافل سیاسی و بعضامذهبی از جمله بودایی ها برای عرض اندام بازشد.
در 2009 که میانمار به سمت پذیرش اصلاحات خیز برداشت وشاخص ترین جهره مخالف دولت یعنی خانم او آنگ سان سوچی، بعد از 15 سال حبس خانگی توانست پای به عرصه سیاست و فعالیت بگذارد بودیسم نیز بعنوان یک جریان فکری راه نهادینه شدن خود را در پیش گرفت.
در واقع از2009 به این سو، بودیسم خشونت طلب به همکار و شریک دولت به اصطلاح غیر نظامی و صلح طلب تبدیل شد.
آماآنچه دراین سال ها بویژه درایالت راخین رقم خورد چیزی جز زور و خشونت علیه عقیده (مسلمانان قوم روهینگیا ) نبوده است.
درماه های گذشته، ارتش میانمار برخی اقدامات علیه مسلمان را برجسته و از آن بعنوان کامی در جهت تثبیت اوضاع نام برده است، این در حالی است که تعداد پرشماری از مسلمانان بی دفاع بی تردید با همکاری بودایی ها با ارتش، در محل کار و یا مزارع خود کشته، مجروح و دستگیر شدند.
امری که نشان می دهد، سان سوچی به عنوان مشاور عالی و وزیر خارجه میانمار، نقشی در هدایت ارتش ندارد و این ارتش است که با اقدامات خود به هیچ نهادی پاسخگو نیست.