بسیاری از شهروندان این کشورها با استقبال از تغییرات سیاسی در کشورشان از دولت های جدید حمایت کرده و خواستار قطع روابط با فرانسه و حتی اخراج سفیر این کشور شده اند.
در این شرایط، "کاترین کولونا" وزیر خارجه فرانسه رسما اذعان کرد که دوران استعمارگری این کشور در آفریقا از مدت ها پیش به سر آمده و موج مردمی ضد فرانسوی در آفریقا به راه افتاده است.
فرانسه سده ها است که در کشورهای مختلف آفریقا به بهانه های مختلف حضور دارد. جنایات تاریخی فرانسه در الجزایر، از جمله کشتار مبارزان و انجام آزمایش های هسته ای بر روی ساکنان مناطقی از الجزایر، فراموش شدنی نیست.
اگرچه شهروندان کشورهای مختلف این قاره با مبارزات بسیار موفق شدند خود را از زیر یوغ استعمار آشکار فرانسه نجات دهند، اما ثروت و موقعیت این قاره موضوعی نبود که فرانسویان بتوانند از آن چشم پوشی کنند.
داشتن معادن غنی اورانیوم، طلا و الماس و موقعیت ژئوپلتیک بسیاری از کشورهای آفریقا به ویژه کشورهای ناحیه ساحل سبب شده است تا فرانسه طی دهه های اخیر با بازتعریفی از شیوه استعمارگری و اتخاد سیاست های جدید بار دیگر درعرصه سیاسی و اقتصادی این کشورها حضور یابد.
دفاع از امنیت و مبارزه با گروه های تروریستی، کمک به شرایط اقتصادی در قالب اهدای وام های بلندمدت، ایجاد پایگاه های نظامی و آموزش نظامی به نظامیان کشورهای مختلف آفریقا و همچنین حمایت های پشت پرده سیاسی از مقامات کشورهای مختلف این قاره از جمله سیاست هایی است که فرانسه طی دهه های اخیر اخذ کرده و سبب شده است تا این کشور در افریقا حضوری فعال وعلنی داشته باشد.
گزارش های منتشر شده نشان می دهد بخش عمده ای از سوخت اورانیوم مورد نیاز نیروگاه های هسته ای فرانسه از معادن اورانیوم کشورهایی همچون نیجر تامین می شود. همچنین شرکت های فرانسوی سهامدار بسیاری از بنگاه های اقتصادی در کشورهای مختلف آفریقا هستند.
در واقع فرانسه بخشی از طلای مورد نیاز خود را از گینه، اورانیوم را از نیجر، نفت را از گابن، آهن خودروها را از موریتانی، کاکائو را از ساحل عاج، چوب را از کنگو و حتی ورزشکاران مدال آور خود را از کشورهای تحت استعمار سابق وارد می کند.
«اسکات ریتر» یک افسر اطلاعاتی سابق آمریکا در این زمینه می گوید: کودتاها تهدیدی حیاتی برای فرانسه به شمار می روند. فرانسه روابط گستردهای با کشورهای آفریقایی دارد و قطع این روابط تاثیری به شدت منفی بر اقتصاد فرانسه خواهد داشت. به نظر می رسد پاریس به خاطر خشم آفریقا از سیاست پسااستعماری فرانسه، باید منتظر آیندهای فاجعه بار باشد.
گزارش «مرکز مطالعات استراتژیک آفریقا» چندی پیش درباره تبعات مداخله گری خارجی ها در قاره آفریقا نیز حاکی از آن است که با حضور نظامیان فرانسوی در آفریقا، نه فقط تروریسم در این قاره کنترل نشده است، بلکه 70 درصد نیز بر میزان آن افزوده شده است.
به نظر می رسد نسل جدیدی در کشورهای آفریقایی رشد کرده اند که بار دیگر آگاهانه علیه استعمار جدید فرانسه به پا خواسته و مطالبات خود را بر اساس همکاری های منطقه ای و باور به توان خود تعریف کرده اند. آنان دیگر حضور مقامات وابسته را بر نمی تابند و خواستار استقلال و خود باوری هستند.
در این راستا، پس از شروع به کار حکومت نظامیان در نیجر، مردم این کشور رسما از آنان حمایت کرده و حتی در برابر تهدید به مداخله نظامی از سوی غرب باز ننشستند. در گابن نیز اکنون شورای نظامی تشکیل شده و تاکید بر استقلال کشور از فرانسه اولین وعده آنها است.
اگرچه به نظر نمی رسد فرانسه تسلیم خواست مردم آفریقا شود، اما خیزش کنونی را می توان یک نه بزرگ علیه اقدامات و سیاست های پاریس در آفریقا دانست. به عبارت دیگر، آفریقا دیگر حیاط خلوت فرانسه نخواهد بود.
نویسنده: آتوسا دینیاریان
112