در تمام سال، ماهی به عظمت ماه پربرکت رمضان نیست؛ زیرا ماهی است که خداوند آن را برای اهدای بالاترین هدیه خود به جهان بشریّت، یعنی «قرآن کریم» برگزیده است.

به گزارش ایران پرس، ماه پربرکت رمضان همچنین ماهی است که شب قدر در آن واقع شده، شبی که مقدّرات یک سال انسان‌ها بر حسب شایستگی‌ها و لیاقت‌هایشان تعیین می‌شود و عبادت آن برتر از عبادت هزار ماه است؛ اینگونه است که در دعای روزانه ماه مبارک رمضان می‌خوانیم: «اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ؛ خدایا در این ماه درک فضیلت شب قدر را روزی‌ام کن».

شب قدر که برتر از هزار ماه است، جلوه‌ای روشن از مهربانی و رأفت بی‌انتهای خدای متعال است، زیرا حضرت حق همیشه برای بخشیدن بندگان خویش از هر بهانه‌ای استفاده می‌کند. چنانکه آمدن ماه مبارک رمضان برای همه ما فرصت آمرزش است و صد البته رسیدن به شب‌های قدر نور علی نور دیگری برای ماست که از این شرایط برای توبه، ترک معصیت و قرب الهی بهره ببریم و به سمت خدا برگردیم.

در روایتی از حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام آمده است: هرکس شب قدر را احیا دارد، گناهان‌ او آمرزیده شود، هرچند زیاد باشد. لذا به بیان مرحوم «علّامه مجلسی»، بهترین اعمال در این شب‌ها طلب آمرزش گناهان‌ و دعا برای امور دنیوی و اخروی است.

شب نوزدهم ماه رمضان، نخستین شب از شب‌های قدر است، شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمی‌رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه. در این شب تقدیر امور در سال مشخص می‌شود و ملائکه به اذن پروردگار به زمین نازل می‌شوند و به خدمت امام زمان(ع) مشرف می‌شوند و آن‌چه را برای هرکس مقدّر شده است بر امام زمان(ع) عرضه می‌کنند.

اعمال شب‌های قدر بر دو نوع است؛ یکی اعمال مشترک و دیگر اعمالی است که مخصوص است به هر شبی.

اعمال مشترک شب‌های قدر(19، 21، 23) به این شرح است:

اوّل: غسل 

علاّمه مجلسی فرموده بهتر است غسل این شب‌ها در هنگام غروب آفتاب انجام گیرد، که نماز شام را با غسل بخواند.

دوّم: دو رکعت نماز

در هر رکعت پس از سوره «حمد»، هفت مرتبه «توحید» خوانده، و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگوید «أَسْتَغْفِرُ اللّه وَ أَتوبُ الَیْهِ». در روایت نبوی است که از جای برنخیزد تا خدا او و پدر و مادرش را بیامرزد.

سوّم

باز کردن قرآن در مقابل خود و گفتن این جملات؛

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ

خدایا از تو خواهم به حق کتاب فرستاده‌شده‌ات

وَ ما فیهِ وَ فیهِ اسْمُکَ الاْکْبَرُ وَاَسْماَّؤُکَ الْحُسْنی

و آن‌چه در آن است که در آن است نام بزرگت و نام‌های نیکویت

وَما یُخافُ وَ یُرْجی اَنْ تَجْعَلَنی مِنْ عُتَقاَّئِکَ مِنَ النّارِ

و آن‌چه بدان‌ها ترس و امید شود که قرارم دهی از زمره آزادشدگانت از دوزخ

"سپس هر حاجت که دارد بخواهد"

چهارم

قرآن کریم را بر سر گذاشته و می‌گوید؛

اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ

خدایا به حق این قرآن

وَ بِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ

و بحق آن کس که او را بدان فرستادی

وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فیهِ

و بحق هر مؤمنی که در این قرآن مدحش کرده‌ای

وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ

و بحقی که تو بر ایشان داری زیرا کسی نیست که حق تو را بهتر از خودت بشناسد

سپس 10 مرتبه بگوید؛ «بِکَ یا اَللّهُ» بحق خودت ای خدا

و 10 مرتبه «بِمُحَمَّدٍ» بحق محمدصلی الله علیه و آله

و 10 مرتبه «بِعَلی» بحق علی علیه السلام

و 10 مرتبه «بِفاطِمَةَ» بحق فاطمه سلام الله علیها

و 10 مرتبه «بِالْحَسَنِ» بحق حسن علیه السلام

و 10 مرتبه «بِالْحُسَیْنِ» بحق حسین علیه السلام

و 10 مرتبه «بِعَلِیّ بْنِ الْحُسَیْنِ» بحق علی بن الحسین علیه السلام

و 10 مرتبه «بُمَحَمَّدِ بْنِ عَلِی» بحق محمد بن علی علیه السلام

و 10 مرتبه «بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ» بحق جعفر بن محمد علیه السلام

و 10 مرتبه «بِمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ» بحق موسی بن جعفرعلیه السلام

و 10 مرتبه «بِعَلِیِّ بْنِ مُوسی» بحق علی بن موسی علیه السلام

و 10 مرتبه «بِمُحَمَّدِبْنِ عَلِی» بحق محمد بن علی علیه السلام

و 10 مرتبه «بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ» بحق علی بن محمدعلیه السلام

و 10 مرتبه «بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِی» بحق حسن بن علی علیه السلام

و 10 مرتبه «بِالْحُجَّةِ» به حق حضرت حجت علیه السلام

"سپس هر حاجت که داری طلب کن"

پنجم: زیارت امام حسین علیه السلام

در روایت آمده: هنگامی که شب قدر می‌شود، مَنادی از آسمان هفتم از پشت عَرْش ندا سر می‌دهد که خدا هرکه را به زیارت مزار امام حسین علیه السّلام آمده آمرزید.

ششم: برپا داشتن احیا

روایت شده هرکه شب قدر را احیا بدارد، گناهانش آمرزیده می‌شود، هرچند به شماره ستارگان آسمان و سنگینی کوه‌ها و پیمانه دریاها باشد.

هفتم: 100 رکعت نماز بخواند که فضیلت بسیار دارد و افضل آن است که در هر رکعت بعد از حمد 10 مرتبه توحید بخواند.

هشتم: این دعا را بخواند،

 اَللّهُمَّ اِنّی اَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً لا اَمْلِکُ لِنَفْسی نَفْعاً وَلا ضَرّاً

خدایا من شام کردم در حالی که بنده خواری هستم که مالک سود و زیانی برای خویشتن نیستم

وَلا اَصْرِفُ عَنْها سُوَّءاً اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلی نَفْسی

و نتوانم از خویشتن پیش آمد ناگواری را بازگردانم و این مطلبی است که من آن را بر خویش گواهی دهم

وَاَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتی وَقِلَّةِ حیلَتی فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ

و به ناتوانی خود و بیچارگی‌ام در برابرت اعتراف دارم، پس درود فرست بر محمد و آل محمد

وَاَنْجِزْ لی ما وَعَدْتَنی وَ جَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ

و وفا کن برایم بدانچه بر من و همه مؤمنین و مؤمنات وعده فرمودی از آمرزش در این شب

وَاَتْمِمْ عَلَیَّ ما اتَیْتَنی فَاِنّی عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ الضَّعیفُ الْفَقیرُ الْمَهینُ

و تمام کن بر من آنچه را به من دادی زیرا که من بنده بینوای مستمند ناتوان تهیدست خوار توام

اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنی ناسِیاً لِذِکْرِکَ فیما اَوْلَیْتَنی

خدایا قرار مده مرا فراموشکار از یاد خویش در آنچه به من انعام فرمودی

وَلا غافِلاً لاِِحْسانِکَ فیما اَعْطَیْتَنی وَلا ایِساً مِنْ اِجابَتِکَ وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّی

و نه غافل از احسانت در آنچه به من عطا کردی و قرارم مده ناامید از اجابت خویش و اگرچه دیرزمانی طول کشد

فی سَرّاَّءَ اَوْ ضَرّاَّءَ اَوْ شِدَّةٍ اَوْ رَخاَّءٍ اَوْ عافِیَةٍ اَوْ بَلاَّءٍ اَوْ بُؤْسٍ اَوْ نَعْماَّءَ

چه در خوشی و چه در سختی در دشواری یا در آسایش در تندرستی یا گرفتاری در تنگدستی یا در نعمت

اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاَّءِ

براستی تو شنوای دعایی

این دعا را کفعمی از امام زین العابدین (ع) روایت کرده که در این شب‌ها، در حال قیام وقعود و رکوع و سجود می‌خواندند، و علاّمه مجلسی نیز گفته: بهترین اعمال در این شب‌ها، درخواست آمرزش و دعا است، برای حوائج دنیا و آخرت خود، و پدر و مادر و خویشان، و برادران و خواهران مؤمن، چه آنان که زنده‌اند، و چه آنان که از دنیا رفته‌اند، و خواندن اذکار، و صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم‌السّلام به هر اندازه که بتواند و در بعضی از روایات وارد شده: دعای جوشن کبیر را در این سه شب بخواند.

در روایتی آمده است که شخصی خدمت رسول خدا (ص) رسید و عرض کرد: اگر شب قدر را درک کردم، ‌چه چیزی را از خداوند طلب کنم؟ که ایشان فرمودند: "عافیت و سلامتی را از خداوند بخواه".

اعمال مخصوص شب نوزدهم

اوّل؛ 100 مرتبه «اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ»

دوّم؛ 100 مرتبه «اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ»

سوّم؛ بخواند دعاء یا ذَاالَّذی کانَ که متن آن به این شرح است:

یا ذَاالَّذی کانَ قَبْلَ کُلِّشَیْءٍ ثُمَّ خَلَقَ کُلَّشَیْءٍ

ای که بوده‌ای پیش از هر چیز و آفرید هر چیز را و

ثُمَّ یَبْقی وَیَفْنی کُلُّشَیْءٍ یا ذَا الَّذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیءٌ

سپس تنها او باقی ماند و هر چه هست فانی شود

وَیا ذَاالَّذی لَیْسَ فِی السَّماواتِ الْعُلی وَلا فِی الاْرَضینَ السُفْلی

ای که نیست مانندش چیزی، ای که معبودی جز او در آسمان‌های بالا و نه در زمین‌های پائین

وَلا فَوقَهُنَّ وَلا تَحْتَهُنَّ وَلا بَیْنَهُنَّ اِلهٌ یُعْبَدُ غَیْرُهُ

و نه فوق آنها و نه زیر آنها و نه در مابین آنها نیست

لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لا یَقْوی عَلی اِحْصاَّئِهِ اِلاّ اَنْتَ

خاص تو است ستایش آن ستایشی که توانایی ندارد بر شماره‌اش کسی جز تو

فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمِّدٍ صَلوةً لا یَقْوی عَلی اِحْصاَّئِها اِلاّ اَنْتَ

درود فرست بر محمد و آل محمد درودی که توانایی نداشته باشد بر شماره‌اش کسی جز تو

چهارم

بخواند: اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ مِنَ الاْمْرِ الْمَحْتُومِ

خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده‌ای از سرنوشت حتمی

وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الاْمْرِ الحَکیمِ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ

و در آنچه جدا کنی از فرمان حکیمانه‌ات در شب قدر و

وَفِی الْقَضاَّءِ الَّذی لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ

در آن قضا و قدری که برگشت و تغییر و تبدیلی ندارد

اَنْ تَکْتُبَنی مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ

که نام مرا در زمره حاجیان خانه محترمت (کعبه) بنویسی

الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ

آنان که حج‌شان مقبول و سعی‌شان مورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده و کردار بدشان بخشوده شده است

وَاجْعَلْ فیما تَقْضی وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْری وَتُوَسِّعَ عَلَیَّ فی رِزْقی

و قرار ده در آنچه مقدر فرموده‌ای که عمر مرا طولانی کرده و روزیم را وسیع گردانی

وَتَفْعَلَ بی کَذا وَکَذا

و درباره‌ام چنین و چنان کنی

و به جای این کلمه حاجت خود را ذکر کند.

117