به گزارش روز دوشنبه ایران پرس، روزنامه الأخبار لبنان، به سندی سری که از وزارت خارجه سعودی صادر شده، دست یافته است.
این سند، همان نامه «عادل الجبیر» وزیر خارجه سعودی خطاب به «محمد بن سلمان» ولیعهد این کشور است.
در این نامه، خلاصهای از مباحث و توصیهها درباره پروژه برقراری روابط بین عربستان و اسرائیل با تکیه بر آنچه توافق همکاری استراتژیک با آمریکا نامیده شده، ذکر شده است.
این سند که برای اولین بار از آن پرده برداشته شده است، همه آنچه را که از زمان سفر «ترامپ» به عربستان درباره تلاشهای آمریکا برای امضای پیمان صلح بین عربستان و اسرائیل به بیرون درزیافته بود، ثابت میکند.
به نوشته الأخبار، این سند همچنین سفرهای دوجانبه مقامات سعودی و صهیونیستی به تلآویو و ریاض را که مهمترین آن سفر محمد بن سلمان ولیعهد به سرزمینهای اشغالی بود، ثابت میکند.
متن این نامه به شرح ذیل است:
بسیار فوری و فوق سری
جناب محمد بن سلمان ولیعهد عربستان
مفتخرم طرح از سرگیری روابط بین عربستان و اسرائیل را با تکیه بر توافق همکاری استراتژیک با آمریکا که درباره آن با وزیر خارجه آمریکا بر اساس رهنمودهای جنابعالی بحث و تبادل نظر شد، به استحضار برسانم.
عربستان سرزمین وحی و حرمین شریفین است و بیش از 1.6 میلیارد مسلمان، روزانه 5 بار در نمازهایشان رو به مکه مکرمه قرار میگیرند و عربستان درای قدرت دیپلماتیک و تاثیر زیادی در تلاشها برای برقراری صلح است.
مقابله با ایران از طریق افزایش تحریمهای مربوط به موشکهای بالستیک و تجدید نظر در توافق هستهای
عربستان در توافق شراکت استراتژیک با دونالد ترامپ متعهد شده است که هرگونه تلاش مشترک آمریکا و عربستان، کلیدموفقیت باشد. زیرا عربستان نمونهترین دولت در جهان عرب و اسلام برای برقراری اتحاد بین دیگران در خصوص رسیدن به راه حل است و هیچ راه حلی برای مسأله فلسطین، در صورتی که عربستان به عنوان قبله مسلمانان از آن حمایت نکند، نمیتواند مشروعیت کسب کند.
نزدیکی عربستان با اسرائیل متضمن خطر پذیری از سوی عربستان در قبال ملتهای اسلامی است، زیرا مسأله فلسطین از جایگاه معنوی، تاریخی و دینی نزد آنها برخوردار است، بنابراین عربستان به این خطرپذیری روی نمیآورد مگر اینکه احساس کند آمریکا در دشمنی با ایران صادق است.
الجبیر در این نامه ضمن متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم و دخالت در امور دیگران، مینویسد که هرگونه طرح صلح پیشنهادی از سوی عربستان مبتنی بر موارد ذیل است:
1.هرگونه نزدیکی بین عربستان و اسرائیل در گروی برابر شدن روابط بین آن دو است. در سطح نظامی، اسرائیل تنها طرفی در خاورمیانه است که از سلاح هستهای در منطقه خاورمیانه برخوردار است و این برای اسرائیل در موازنه بین قدرتها در سطح منطقه، عامل برتری به شمار میرود. بر این اساس، عربستان یا باید این فاکتورهای بازدارنده را در اختیار داشته باشد یا اسرائیل را از آن خلع کند.
2.عربستان تمام امکانات دیپلماتیک و روابط سیاسی خود با تشکیلات خودگردان فلسطین و کشورهای عربی و اسلامی را برای تسهیل یافتن راهحلهای معقول و مقبول و خلاقانه در خصوص اختلاف بر سر برخی بندهای طرح صلح عربی به کار میبندند و آمریکا نیز برخی راه حلهای ابتکاری برای دو مسأله اصلی که همان شهر قدس و آوارگان فلسطینی است، ارائه میکند که این راهحلها مانند موارد ذیل است:
- قرار گرفتن شهر قدس تحت قیمومیت بینالمللی از طریق پیشبرد طرح سال 1937 میلادی و طرح سازمان ملل در سال 1947 میلادی درباره قدس. بر اساس این دو طرح، قدس نباید پایتخت دولت یهودی و عربی که تشکیل آن پیشنهاد شده، باشد و هیچ کدام از این دو دولت حق ندارند که قدس را ضمیمه خود کنند.
- اما درباره مسأله آوارگان فلسطینی، عربستان تلاش میکند که آنها را در هر جایی که هستند، اقامت دهد. ممکن است که عربستان از طریق ارائه پیشنهادهای خلاقانه و جسورانه نقش بیشتری در حل موضوع آوارگان ایفا کند:
-- لغو توصیه اتحادیه عرب مبنی بر عدم اعطای تابعیت کشورهای عربی به شهروندان فلسطینی است که به این توصیه از دهه پنجاه قرن 20 تاکنون، عمل شده است.
-- تلاش برای توزیع آوارگان فلسطینی در کشورهای عربی و دادن تابعیت این کشورها به آنها.
3.عربستان در توافق شراکت با دونالد ترامپ، این پیشنهاد را داده است که عربستان و آمریکا نیازمند رسیدن به توافق بر سر اصول اصلی حل نهایی هستند و به دنبال آن باید نشست وزیران خارجه کشورهای منطقه به دعوت آمریکا برگزار شود تا همه طرفها با این اصول موافقت کنند. سپس دونالد ترامپ از سران منطقه میخواهد که این اصول را تصویب کنند و بعد از آن مذاکرات برای رسیدن به توافق نهایی، آغاز میشود.
4.نقش فعالانه تر عربستان این است که دیگران را به سوی راه حلی که دوره جدیدی از صلح و شکوفایی بین اسرائیل و کشورهای عربی و اسلامی را محقق میکند، هدایت کند.
در آغاز عادیسازی روابط با اسرائیل، این امر برای افکار عمومی در جهان عرب، قابل قبول نخواهد بود. اما عربستان معتقد است که انسجام تکنولوژیهای اسرائیلی با امکانات اقتصادی کشورهای عربی خلیج فارس و ظرفیت بازارهای این کشورها و منابع انسانی عربی، تواناییهای نهفته خاورمیانه را آزاد کرده و شکوفایی و ثبات و صلح را برقرار میکند.
5.درگیری بین اسرائیل و فلسطین طولانیترین درگیری در منطقه است و تندروها برای توجیه رفتارهای خود از آن بهره برداری میکنند. این در حالی است که طرفهای تاثیرگذار در منطقه بر خطر اصلی برای منطقه یعنی ایران تمرکز نمیکنند. حل این درگیری زمینه را برای همکاری امنیتی و بازرگانی و سرمایهگذاری و همکاری فعالانهتر در مقابله با ایران ایجاد میکند و دو طرف سعودی و اسرائیلی باید بر سر موارد زیر توافق داشته باشند:
1.همکاری برای مقابله با هرگونه فعالیتهایی که به سیاستهای خصمانه ایران در خاورمیانه کمک میکند.
2.افزایش تحریمهای آمریکایی و بینالمللی مربوط به موشکهای بالستیک ایران.
3.افزایش تحریمهای مربوط به حمایت ایران از تروریسم در جهان.
4.تجدید نظر گروه 1+5 در توافق هستهای با ایران برای تضمین شروط آن.
5.جلوگیری از رسیدن ایران به درآمدهای بلوکه شده خود و بهره برداری از اوضاع بد اقتصادی این کشور در جهت افزایش فشار بر نظام ایران.
6.همکاری اقتصادی گسترده در مبارزه با جرایم سازماندهی شده و قاچاق مواد مخدر که از سوی ایران و حزبالله حمایت میشود.
عادل الجبیر وزیر خارجه
133/110
بیشتر بخوانید:
یاوه گویی جدید عادل الجبیر ضد ایران
فرافکنی «عادل الجُبیر» درباره روابط عربستان و ایران
قاسمی: ادعای ضد ایرانی «عادل الجبیر» مضحک و بیاساس است
ادعای تکراری و ضد ایرانی عادل الجُبَیر
همسویی عربستان و اسراییل علیه لبنان/ ویدئو
همنوایی عربستان با امریکا و اسراییل در ناامنسازی منطقه/ تحلیل