به گزارش ایران پرس، پایگاه اینترنتی اندیشکده آمریکایی «رند»، یادداشتی به قلم کالین کلارک، با عنوان «حملات علیه روسیه، بیشتر می شود» درباره احتمال افزایش حملات تروریستی در خاک روسیه منتشر کرده است که در ادامه می خوانیم:
زمانی که بعد از ظهر دوشنبه انفجار در مترو سن پترزبورگ روی داد، حامیان داعش در اینترنت جشن گرفته بودند. حامیان داعش عکس های مربوط به این انفجار را در غزوه (Gazwa) یکی از کانال های طرفدار داعش منتشر کردند، با این حال تاکنون هیچ کسی مسئولیت این حمله مرگبار را که حداقل 10 کشته بر جای گذاشته، نپذیرفته است.
البته چندان عجیب نیست که روسیه از طرف گروه های جهادی هدف حمله قرار گرفته است. اندکی بعد از حملات یازده سپتامبر، روسیه همکاری ضد تروریستی خود با آمریکا برای ریشه کن کردن القاعده را در بوق و کرنا کرده بود اما در طول این سال ها، حملات به خاک روسیه بیشتر از جانب گروه های سنی محلی با اهداف مختلف انجام می گرفت؛ با اهدافی متاثر از نگرانی های قومی – ملی گرفته تا آرمان های گسترش قوانین شریعت در تمام قفقاز.
در خلال دهه 1990، گروه های شورشی، بیشتر ایدئولوژی های مذهبی را پذیرفتند، که نوعی چرخش بسیاری از عالمان و پژوهشگران به سمت تاثیر رو به رشد، مبارزان خارجی از خاورمیانه و آسیای میانه شامل گردان ابن الخطاب بود.
با گذشت سال ها، شبه نظامیان اسلامگرا، حملات گسترده بسیاری در خاک روسیه انجام دادند که برخی از آنها به ویژه بر زیرساخت های حمل و نقل مسکو متمرکز بود.
بمب گذاری های انتحاری در مترو مسکو در سال های 2004، 2010، انفجار خط آهن مسکو به سن پترزبورگ در 2007، حملات انتحاری در فرودگاه دوموددوف (Domodedovo Airport) در 2011 و در یک اتوبوس در ولوگوگراد در 2013 از این دست بودند.
در اکثر موارد، واکنش پوتین به این حملات، اعزام نیروهای اطلاعاتی روس به مراکز اصلی جهادی ها مانند داغستان بود.
پوتین و ماشین تبلیغاتی روس ها این حملات را با نشان دادن تمام دشمنان داخلی و خارجی به عنوان بخشی از یک توطئه تروریستی گسترده برجسته می کردند. دولت روسیه تمایل داشت که تصویری از محافظ مردم از خود به نمایش بگذارد.
حالا درگیری های مسکو در خاورمیانه، این کشور را بر ضد سنی ها و منافع آنها در منطقه قرار داده است. در ماه های آینده که حضور روسیه در جنگ داخلی سوریه پررنگ تر می شود، به احتمال زیاد، شبه نظامیان سنی تحرکات ضد روسی رو به رشد خود را شدیدتر خواهند کرد.
از زمان ورود روسیه به جنگ سوریه در سال 2015، به طور روز افزونی همچون پیشقراول تامین منافع شیعیان مشاهده شده است.
ولادمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه تاکنون کمک های نظامی گسترده ای به بشار اسد ارائه کرده است.
بشار اسد، متحد ایران و حزب الله شیعی است که از مخالفان جهادی های سنی محسوب می شوند. یک ویدئوی تبلیغاتی که حاوی تهدیدات تلافی جویانه علیه روسیه بود، تنها دو هفته بعد از سقوط هواپیمای مسافربری روسی 9268 بر فراز صحرای سینا در 2015 منتشر شد.
آن حمله به عنوان یک پیام مرعوب کننده برای پوتین تعبیر شده بود که اقداماتش در سوریه از جمله بمباران پایگاه های شورشیان سنی توسط جنگنده های روسی، بی جواب نخواهد ماند.
ترکیب جمعیتی تروریست های داعش نیز برای روسیه نگران کننده است. هزاران شهروند روسی در کنار داعش می جنگند و از میان آنها بین 5 تا 7 هزار نفر به زبان روسی صحبت می کنند؛ به گونه ای که زبان روسی، دومین زبان رایج در بین داعش (بعد از زبان عربی) محسوب می شود.
این به معنی آن است که گروه های جهادی سنی، نیروهای از قبل آماده شده ای در اختیار دارند که می توانند به کشور خود روسیه برگردند و این افراد به راحتی می توانند در میان شهروندان معمولی زندگی کرده و حملات بعدی خود را طراحی کنند.
اگرچه شاید دلیل اصلی احتمال افزایش حملات سنی ها به روسیه، حواشی مرتبط با گروه های جهادی در قفقاز باشد.
شاخص ترین آنها گروه موسوم به «امارت قفقاز» (Caucasus Emirate) وابسته به القاعده و «ولایت قفقاز» (Wilayat Qawqaz) نماینده رسمی داعش در مناطق پیرامون روسیه هستند. در سال های اخیر بسیاری از جهادی های رده بالای امارت قفقاز از این گروه جدا شده و وفاداری خود را نسبت به ولایت قفقاز اعلام کرده اند.
از نگاه آنها، داعش، مشروع ترین نیروی جهادی است که نماینده واقعی نام «سلفی گری» در میان جهادی ها به ویژه نسل جوان تر آنها محسوب می شود.
شکاف بین این دو گروه در آینده در فرایندی رقابتی نمایان تر خواهد شد. فرایندی که طی آن گروه های جهادی مدعی انجام حملات بزرگتری خواهند شد تا پیروان احتمالی آینده خود را متقاعد کنند که سازمان آنها عزم قوی تری برای جنگ با دشمنان – در اینجا دولت روسیه و نیروهای اطلاعاتی – دارد.
این رقابت ها حتی در میدان جنگ در سوریه نیز گسترش پیدا کرده که تنها اوضاع را پیچیده تر می کند.
بخش زیادی از خشونت هایی که روسیه به آن مبتلا شده، در نهایت ریشه در اقدامات خود آنها دارد.
گفته شده که قبل از المپیک زمستانی سوچی روسیه در 2014، مقامات این کشور، شامل سرویس امنیت فدرال فدراسیون روسیه، شبه نظامیان سمنی را تشویق کردند که روسیه را به قصد سوریه ترک کنند تا در آنجا بتوانند در جهاد علیه رژیم اسد مشارکت کنند اما اکنون با شکست های خلافت داعش، برخی از این شبه نظامیان انتقال یافته، ممکن است که برای بازگشت به وطن خود و ارتباط با جهادی های داغستان، چچن یا دیگر جمهوری های ناآرام روس تلاش کنند.
پوتین نیز درباره بازگشت این شبه نظامیان ابراز نگرانی کرده است. علاوه بر این، رویکرد روسیه به شورش های اعتراض آمیز، اکثرا مبتنی بر صرفا نیروی نظامی بوده است.
به این معنی که وقتی می توان شبه نظامیان را کشت و یا دستگیر کرد، دلایل ریشه ای نارضایتی سیاسی به کلی نادیده گرفته می شود که این موضوع خود خوراکی ایدئولوژیکی برای شبه نظامیان سلفی می شود که به طور نامحدود اقدامات خود را گسترش دهند.
یکی از عوامل کلیدی دیگر در جنگ روسیه علیه جهادی ها، شهرت تازه ای است که برخی از شهروندان جمهوری های شوروی سابق به عنوان رهبران داعش کسب کرده اند.
از جمله این افراد «ترخان باتیراشویلی»، با نام مستعار ابوعمر الشیشانی، یا «عمرِ چچن» است که اخیرا کشته شده است.
شیشانی در بسیاری از ویدئوهای تبلیغاتی داعش حضور داشته و قبل از اینکه در یک حمله هوایی نزدیک شهر شدادی سوریه در مارس 2016 کشته شود، پله های ترقی را تا وزیر جنگ داعش طی کرده بود.
در آگوست 2016، داعش ویدئویی را در یوتیوب منتشر کرد که در آن یک جنجگوی نقاب دار در حالی که مستقیم به دوربین نگاه می کرد میگفت: «پوتین گوش کن، ما به روسیه خواهیم آمد و شما را در خانه هایتان خواهیم کشت.»
هرچند روسیه در مجموع برای مواجهه با موج شبه نظامیان سنی ناآماده نیست.
روسیه در سرکوب شورش های چچن در شمال قفقاز با اکثریت مسلمان پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است. پوتین برای اداره چچن، مرد قدرتمندی همچون رمضان قدیروف بر مسند نشانده که استادانه و به شدت، شورش در منطقه را کاهش داده است.
دلیل دیگری وجود دارد که روسیه همچنان باید نگران حمله به متروی سن پترزبورگ باشد؛ فارغ از اینکه چه کسی مسئولیت آن را بر عهده خواهد گرفت. با وجود همه موفقیت هایی که روسیه در سرکوب شورش های چچن داشته است، اما مبارزه با تروریسم با آن فرق دارد. در حالی که در مقابله با شورش ها می توان با اعزام تعداد زیادی نیروی خشن کار را فیصله داد، اما مبارزه با تروریسم به نظم و انضباط مبتنی بر قانون و هوش و دقت نیاز دارد.
روسیه با تمایل به ایفای نقش پررنگ تر در مسائل بین المللی و با انتخاب نقش تهاجمی تر در خارج از این کشور، خود را در معرض حملات تروریستی در داخل قرار داده است.
شبه نظامیان سنی که نظاره گر اقدامات روسیه در خاورمیانه و شرق اروپا هستند، ممکن است به این نتیجه برسند که با مشغولیت های روسیه، اکنون زمان مناسبی برای ضربه زدن است.
داعش و دیگر گروه های جهادی می توانند خود را آماده کنند که جنگ را به شهرهای اصلی روسیه بکشانند تا بدین وسیله خود را ثابت کنند و نشان دهند که به قول خود عمل کرده اند و پوتین و شرکایش، هزینه اقدامات نادرست خود در سرزمین مسلمانان را می پردازند.
با این حال تمام اینها می تواند محاسبه زیرکانه پوتین باشد که احتمال دارد مبارزه با شبه نظامیان سنی در خانه را هزینه ای اجتناب ناپذیر در مقابل بازیابی هژمونی روسیه در مناطق تحت نفوذ پیشین خود ببیند و روسیه را به جایگاه به حق خود به عنوان یک قدرت جهانی برساند.
*آنچه در این گزارش آمده به معنی تایید محتوای تحلیل نویسنده از سوی «ایران پرس» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی منتشر شده است.
استفاده از این مطلب با ذکر منبع «ایران پرس» بلامانع است.
120/110
بیشتر بخوانید:
مظنون اصلی انفجار «سنپترزبورگ» یک قرقیز است
دستگیری اعضای یک گروه تروریستی در سنپترزبورگ روسیه
انفجار در متروی شهر سن پترزبورگ روسیه / 10کشته + ویدئو