ایران پرس: استاد مطهری بر این نظرند که هرگز نمونه‌ای از یک مکتب عملی در دنیا پیدا نمی‌ شود که نظیر مکتب حسین بن علی (ع) باشد

استاد شهید مرتضی مطهری، فیلسوف و متفکر شیعی در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان علامه طباطبائی و امام خمینی است. مطهری از افراد تأثیرگذار و از رهبران فکری انقلاب اسلامی ایران به شمار می‌رفت که در اردیبهشت 1358 (1979)با ترور یکی از اعضای گروه فرقان، به شهادت رسید. مجموعه سخنرانی ها و نوشته های ایشان درباره امام حسین (ع) متعدد است که مهمترین آن کتاب حماسه حسینی در دو جلد می باشد. 

توصیف استاد مطهری از حادثه کربلا

استاد مطهری در بررسی قیام تاثیرگذار امام حسین (ع)، حادثه کربلا را در دو بُعد بی نظیر وصف می کند. در نگاه ایشان این حادثه یک صفحه سفید و نورانی دارد و صفحه دیگر تاریکی و سیاهی و ظلمت است.

به اعتقاد استاد مطهری صفحه تاریک آن واقعه، از نظر تنوع جنایت، بی مانند است و حدود بیست و یک نوع پستی و لئامت در آن رخ داده است که حتی در جنگهای صلیبی و آنچه اروپائیها در اندلس مرتکب شدند، به پای آن نمی رسد. در نگاه ایشان اگر فقط به این صفحه نگاه کنیم فقط باید شعر مرثیه بگوییم؛ اما صفحه دیگر آن حماسه، سفیدی و نورانیت و تجلی حقیقت، انسانیت و حق پرستی است و بشریت حق دارد در برابر آن به خود ببالد.»

امام حسین(ع) نمونه بارز یک مکتب فکری و عملی است

استاد مطهری معتقد است که امام حسین (ع) یک مکتب فکری و عملی است و نهضت او نهضتی مقدس است. مطهری در این باره می نویسد: « امام حسین علیه السلام یک مکتب است و پس از مرگش زنده تر می شود، بنی امیه گمان می کرد حسین علیه السلام را کشت و تمام شد، ولی بعد فهمید که مرده حسین مزاحم تر است. تربت او کعبه صاحبدلان است و باز تصمیم گرفتند قبرش را خراب کنند، اما هرگز موفق نشدند نام و یاد و مکتب او را از بین ببرند. از نظر اسلام، شهادت امام حسین علیه السلام از دیدگاه فردی و اجتماعی موفقیت آمیز بود.»

شروط نهضت مقدس از منظر متفکر شیعی

از منظر استاد مطهری اولین شرط یک نهضت مقدس این است که منظور و هدف آن نهضت، شخصی و فردی نباشد بلکه کلی و انسانی باشد. در نگاه ایشان کسانی که در دنیا، حرکات و نهضت‌هایشان به خاطر شخص خودشان و امیال و خواسته های شخصی نبوده است و به خاطر بشریت و انسانیت، برای ایجاد حق و عدالت و مساوات ، و برای توحید و خداشناسی و ایمان قیام کرده اند، محبوب همه افراد بشر هستند همانند امام حسین (ع).

شهید مطهری شرط دوم برای این که قیامی مقدس باشد را در این می دانند که آن قیام با یک بینش و درک و بصیرت قوی توأم باشد و معتقدند که نهضت حسینی، چنین نهضتی است. ایشان در این باره می فرمایند: «امروز ما درست می‌فهمیم یزید یعنی چه، حکومت یزید یعنی چه، معاویه چه کرد، نقشه اموی‌ها چه بود، ولی اکثریت ملت مسلمان در آن روز درک نمی‌کردند، مخصوصاً با نبودن وسایل اطلاعاتی که امروزه موجود است. مردم مدینه درک نمی‌کردند، روزی فهمیدند یزید چه کسی است و خلافت یزید یعنی چه، که حسین بن علی کشته شده بود، بعد تکان خوردند.»

در نگاه شهید مطهری شرط سوم برای این که نهضتی مقدس باشد این است که "منحصربفرد" باشد؛ یعنی همانند نوری باشد که در یک ظلمت کامل بدرخشد، همانند ندایی باشد در میان سکوت ها، حرکتی باشد در میان سکون ‌های مطلق. ایشان در این باره توضیح می دهند: «در یک شرایطی که خفقان به طور کامل حکمفرماست و مردم قدرت حرف زدن ندارند، تاریکی مطلق، یاس مطلق، ناامیدی مطلق، سکوت مطلق، سکون مطلق است، یک مرتبه یک مرد پیدا می‌شود و سکوت را می‌شکند، سکون‌ها را از بین می‌برد، حرکتی می‌کند، نور می‌شود و در میان ظلمت می‌درخشد. آیا نهضت حسین (ع) حسینی این چنین بود یا نه؟»

حماسه کلید واژه عمق نهضت حسینی

از منظر استاد مطهری بهترین واژه ای که بیانگرعمق نهضت حسینی است کلمه حماسه است، نه نهضت یا قیام یا شورش و از این دست. ایشان دراین باره می نویسد: «کلمه حماسه به معنای شدت و صلابت است و نیز به معنای شجاعت و حمیت... امام حسین (ع) یک شخصیت حماسی است، اما حماسه انسانیت و بشریت، نه حماسه قومیت. سخن، عمل و روح امام حسین علیه السلام، هیجان و حماسه و مافوق حماسه هاست و علت شناخته نشدن ایشان نیز همین است. شخصیت امام از نظر شدت حماسی بودن و علو و ارتفاع جنبه انسانی بی نظیر است و ما این حماسه را نشناخته ایم. از این رو کلید شخصیت امام حسین (ع) حماسه است و عظمت و شور و صلابت و شدّت و ایستادگی و حق پرستی. کلمات و اشعاری هم که از آن حضرت نقل شده، حاکی از همین روحیه حماسه و صلابت، خداپرستی و حماسه الهی و انسانی است»

دلایل یاد کردن هر ساله امام حسین(ع) توسط مسلمانان

استاد مطهری بر این نظرند که هرگز نمونه‌ای از یک مکتب عملی در دنیا پیدا نمی‌شود که نظیر مکتب حسین بن علی (ع) باشد و به همین دلیل است که مسلمانان هر سال موظفند یاد حسین بن علی را زنده کنند و با آن امام راستین عهد ببندند. ایشان در این باره می فرمایند: «نظیر آنچه که حسین بن علی در حادثه عاشورا، از ایمان کامل به جهان دیگر، از رضا و تسلیم، از صبر، از مردانگی، از طمأنینه نفس از ثبات و استقامت، از عزت و کرامت نفس، از آزادیخواهی و آزادی طلبی، از این که در فکر انسان باشد، از این که در خدمت انسان باشد، نمونه‌ای در دنیا نیست.»

نویسنده: مریم رادان

113