ایران پرس: بانوان  آتش نشان  چند‌ین سال است  در عملیات‌های مختلف شرکت می‌کنند. حریق، آوار و تصادف هیچ فرقی برایشان ندارند. آنها هیجان را دوست دارند، برای کمک‌کردن به همنوع آن هم در شرایط سخت و اضطراری سر از پا نمی‌شناسند. کاری که برای به دست‌آوردنش سال‌ها تلاش کردند.

آتش‌نشانی در گذشته حرفه‌ای کاملا مردانه بود. امروزه درحالی‌که حوزه‌های حرفه‌ای و داوطلبانه در این رشته تحت‌سلطه مردان قرار دارد، زنانی هم وجود دارند که با همتایان مرد خود رقابت می‌کنند.

درواقع این جریان به سمت‌وسویی رفته است که درحال حاضر زنان در این حوزه در کشورهای مختلف دنیا فعالیت می‌کنند. 

در ایران نیز چندین سال است که بانوان آتش‌نشان داوطلب همراه مردان آتش‌نشان، حریق را مانند مومی در دست کنترل می‌کنند و به زعم خودشان، حس خوب نجات یک فرد برای آن‌ها همچون آبی روی آتش کلافگی از گرما و برافروختگی‌شان بعد از عملیات است.

آتش که زبانه می کشد چشم امید مردم به قهرمانانی است که از شعله های سرکش نمی هراسند، پیش می روند و در هجوم وحشیِ آتش و دود، روزنه های امید می گشایند. حالا چندین ایستگاه آتش نشانی در ایران با حضور این بانوان فعالیت می کند.

ایستگاهی در انحصار بانوان

ایستگاه آتش نشانی 117 کرج، اولین ایستگاه آتش نشانی زنان در خاورمیانه است، هیچ جای دنیا ایستگاه ویژه خانم وجود ندارد و عملاً ترکیبی از خانم و آقا هستند اما ایستگاه آتش نشانی کرج از استقلال کامل برخوردار بوده و ایستگاه بانوان کرج تنها و قدیمی ترین ایستگاه آتش نشانی بانوان ایران هم هست.

فعالیت این ایستگاه از بهمن ماه سال1381 ( فوریه2003)استارت خورده و از فروردین 1382(مارس 2003) هم این تیم با ۱۱نفر به صورت رسمی فعالیت خود را شروع کردند.

بیش از  19 سال از این ماجرا می گذرد و امروز ۱۶ زن در قالب ۳ شیفت ۵ نفره و یک مسئول به مردم خدمت می کنند.

 ایستگاه آتش نشانی 117 کرج

الهام خلجی بانوی 36ساله،  فرمانده شیفت ایستگاه 117 کرج است. او همراه چهار زن دیگر 24ساعت در آماده‌باش کامل است تا به استقبال خطر برود. از حریق و آوار گرفته تا تصادفات جاده‌ای، حوادث ریز و درشتی که هرکدامش می‌تواند سوژه یک فیلم یا داستان هیجان‌انگیز باشد.

الهام به خاطر همین هیجان تصمیم گرفت وارد این حرفه شود، با اینکه خانواده‌اش با تصمیم او چندان موافق نبودند: «پدر و مادرم ابتدا مخالفت زیادی داشتند. الان هم که 6‌سال و 2ماهه است که وارد این حرفه شدم، هنوز هم نگرانند.»

از نوجوانی عاشق هیجان بود. اینکه با سرعت و دقت کاری را انجام دهد که هر لحظه‌اش سرشار از دلهره و ترس باشد. با اینکه در دبیرستان رشته ریاضی فیزیک را انتخاب کرد و بعد هم در رشته مهندسی عمران قبول شد، اما باز هم ذره‌ای از علاقه‌اش به آتش‌نشانی کاسته نشد. آتش‌نشان باید همیشه آمادگی بدنی خوبی داشته باشد. الهام قبل از این که آتش‌نشان شود، ورزش می‌کرد: «من چند رشته رزمی کار کردم. چند مقام استانی و کشوری به دست آوردم. وقتی هم که در آزمون عملی شرکت کردم، نمره خیلی خوبی به‌ دست آوردم.» الهام هنوز هم آمادگی بدنی‌اش را حفظ کرده، خودش می‌گوید روزی چندساعت تمرین می‌کند و هر 6ماه یک‌بار در تست‌های بدنی دوره‌ای شرکت می‌کند.

الهام خلجی؛ آتش نشان

 

خطر با آتش‌نشان همراه است. هر عملیاتی شرایط خاص خودش را دارد. این ایستگاه به عنوان تنها ایستگاه بانوان در کرج فعالیتهای مختلفی اعم از اطفاء حریق امداد و نجات، آموزش های ایمنی و آتش نشانی برای قشرهای مختلف  و... انجام می دهد.

خانم خلجی در انتها بیان می کند: «علاوه بر حریق، ماموریت های نجات، تصادفات جاده ای، آسانسور، ریزش چاه، آوار داریم وتا امروز قریب به ۸۰۰ ماموریت داشته ام. آتش نشانی با خطر عجین است اما از انتخاب آن پشیمان نیستم و از آن لذت می برم.» 

مریم غنی متولد فروردین ۱۳۶۳ است. از کودکی عاشق معلمی بود و همین موضوع هم باعث شد با مدرک کارشناسی ارشد تربیت‌بدنی و مدیریت استراتژیک، مدرس دانشگاه شود.

مریم هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد روزی آتش‌نشان شود. اما حالا نایب‌رئیس کمیته آتش‌نشانان و امدادگران خراسان رضوی است. آشنایی مریم با شغل آتش‌نشانی بانوان به ابتدای دهه ۹۰ برمی‌گردد که به طور خیلی اتفاقی اطلاعیه دوره آموزشی آتش‌نشانان داوطلب را در یکی از ایستگاه‌های آتش‌نشانی دید.

او می‌گوید: «تا پیش از اینکه وارد آتش‌نشانی شوم مانند سایر شهروندان اطلاعات کمی از این شغل داشتم، اما به دلیل روحیه امدادگری که همیشه با من بود آموزش‌های مقدماتی و عملی را که بین ۳ تا ۶ ماه طول کشید پشت سر گذاشتم.» 

پس از گذراندن این دوره‌ها حدود ۷۰ نفر از بانوان به صورت داوطلبی جذب سازمان آتش‌نشانی شدند، ۷۰ بانوی آتش‌نشانی که برای غلبه بر آتش و نجات جان آدم‌ها دل به دریا زدند.

مریم غنی در خصوص دوره های گذرانده شده می گوید: «به یاد دارم در تمرینات عملیاتی که داشتیم برج‌های دوازده‌طبقه را با دستگاه سنگین تنفسی بالا می‌رفتیم. آن تمرینات یا برای این بود که توان هوازی‌مان مشخص شود یا مانوری بود و باید شیلنگ‌کشی می‌کردیم. شاید ۲ یا ۳ مرتبه در یک روز این کار‌ها را انجام می‌دادیم. با اینکه لباس‌های ضدحریق به اندازه کافی گرم است و درون آن خیس از عرق هستیم، حتی در گرمای وحشتناک تابستان هم این تمرینات را انجام می‌دادیم. بیشتر برج‌ها را برای انجام مانور رفتیم، حتی ساختمان‌هایی که هنوز نیمه‌کاره بودند و نه حفاظی داشتند و نه حتی پله‌های درست و حسابی. چندین ساعت مداوم تمرین می‌کردیم، اما با وجود خستگی، حس خیلی خوبی را تجربه می‌کردیم.» 


مریم غنی و فاطمه پیلتن، ۲ بانوی آتش‌نشان مشهدی

 

خانم غنی از سال 1392 تا 1398 مسئول تربیت‌بدنی بانوان آتش‌نشان هم بوده است. بانوان آتش‌نشان چه در هنگام آموزش و چه در حین خدمت، آموزش‌ها و دوره‌های عملیاتی سختی را پشت سر می‌گذارند. به همین دلیل، همیشه در سطح بالایی از آمادگی قرار دارند. 

این بانوی آتش نشان بیان می کند: «وزن لباس‌های آتش‌نشانی با توجه به لایه‌بندی آن‌ها بین ۷ تا ۱۱ کیلوگرم متغیر است و با تجهیزات عملیاتی مانند دستگاه تنفسی، دستگاه هیدرولیک، برش، شلنگ و کپسول آتش‌نشانی این وزن تا ۲۱ کیلوگرم هم می‌رسد. علاوه بر این‌ها زمانی که حادثه‌ای رخ می‌دهد باید در کمتر از یک دقیقه لباس‌هایمان را بپوشیم. ضمن اینکه عملیا‌ت‌ها سنگین و استرس‌آور است.» اما مریم تحمل تمام این سختی‌ها را با یک جمله ممکن می‌داند که «اگر عاشق کارت باشی، تحمل می‌کنی».

او می‌گوید: «۳ منطقه برای بانوان آتش‌نشان در نظر گرفته شده است. من جزو منطقه یک هستم و هر ۴ روز یک بار باید برای شیفت اعلام آمادگی کنم. در هر شیفت بین ۸ تا ۱۰ بانوی آتش‌نشان حضور دارند که از ۸ صبح تا ۸ صبح روز بعد در ایستگاه می‌مانند. باید روز‌های دیگر هفته را هم در منزل یا محدوده نزدیک منزل باشم تا اگر زمانی حادثه‌ای رخ داد و نیاز به بانوی آتش‌نشان بود، در محل حاضر شوم.» 

 

خانم مریم غنی، شمارعملیات‌هایی که تا به حال انجام داده، از دستش در رفته است؛ او از طریق شغل آتش‌نشانی با نکات ایمنی و آموزشی آشنا شده است و آن‌ها را در اختیار خانواده، فامیل و دوستان می‌گذارد و حتی در مکان‌های عمومی آن‌ها را به دیگران گوشزد می‌کند. وی می گوید: «یک مرتبه مهمانی بودیم و در گلوی بچه یکی از دوستانم چیزی گیر کرد. به دلیل اینکه دوره‌های امداد و نجات و همین‌طور مدیریت بحران را یاد گرفته‌ام، طی چشم‌به‌هم‌زدنی، آن شیء را از گلوی بچه خارج کردم. مادر و اطرافیان هول کرده بودند و تا به خودشان آمدند، بچه سالم و سرحال بود و این حس خیلی خوبی برایم داشت. پیش از من، کسی در فامیل سابقه شغل آتش‌نشانی نداشت و بعد از اینکه من آتش‌نشان شدم، برای همه‌شان جالب و هیجان‌انگیز بود. بعد از آن هم فامیل، آشنا و غریبه از من برای شغل آتش‌نشانی و نحوه ورود پرس‌و‌جو می‌کردند.»

مریم هنوز هم بعد از ۸ سال، ساعت را کوک می‌کند تا روز قبل از شیفت، رأس ساعت اعلام آمادگی کند و به قول خودش، هر ۴ روز یک بار، با عشق، روزی را که شیفت است در تقویم خط می‌کشد.

می‌گوید: بعد از ۸ سال هنوز هم حس خوب این کار با من هست و اصلاً پیشیمان نیستم که وارد دنیای آتش‌نشانی شده‌ام. حیفم می‌آید بعد از اینکه ۸ سال عمر و انرژی‌ام را پای این کار گذاشته و صبر کرده‌ام، حالا آن را ترک کنم.

 ایستگاه آتش نشانی 117 کرج<br>
الهام خلجی؛ آتش نشان<br>
<br>
مریم غنی و فاطمه پیلتن، ۲ بانوی آتش‌نشان مشهدی