همین جملات ساده برای معرفی «زیبا عزیزی» چهارمین بانوی برتر روستایی دنیا به اعلام سازمان ملل کافی است؛ بانوی38 ساله ای که زاده روستای «عزیزآباد» از توابع «گهجن» شهرستان قصرقند در استان سیستان و بلوچستان است استانی در جنوب شرقی ایران.
این معلم فداکار فعالیت های فرهنگی و هنری را محور کار خود قرار داده است. از یکسو به آموزش و هدایت دختران روستایی، آگاهی دادن در خصوص مسائلی چون ازدواج کودکان ساکن در نواحی روستایی و جلوگیری از این ازدواج های نادرست، فراهم نمودن امکانات آموزشی در برخی از مدارس می پردازد و از سوی دیگر، در جهت احیای صنایع دستی روستایی و درآمد زایی برای زنان با سطح مالی بسیار ضعیف، سوزن دوزی را آموزش می دهد.
نورا برندی از ترکیب سوزن دوزی با هنر مدرن
او با ترکیب این هنر بومی با هنرهای مدرن، برندی خاص تحت عنوان «نورا» را ایجاد کرده است.
در میان تمامی خدمت های انسان دوستانه خانم عزیزی برای روستای عزیز آباد، تاسیس مرکز آموزشی توانبخشی روانی – اجتماعی، از برجسته ترین هاست.
او در مرکز «خان علم» به کودکانی که فرصت تحصیل در مدرسه را نداشته اند، آموزش داده و برای تمامی دختران و پسران این منطقه امکاناتی را به وجود آورده که بتوانند به صورت یکسان و برابر به تحصیل بپردازند. در برنامه امروز مجموعه برنامه «بانویی از ایران زمین» با این بانوی فعال بیشتر آشنا می شویم.
از دوران کودکی "زیبا" به خوبی می دانست فقط یک معجزه می تواند آرزوهایش را محقق کند ولی به هیج وجه نمی توانست لحظه ای از تلاش هایش دست بردارد.
ذهن کنجکاو او درگیر محدودیت ها و قانون های نانوشته ای شد که مانع پیشرفت دختران منطقه بود؛ از اینکه می دید یک پسر می تواند بدون هیچ دغدغه ای درس بخواند و دختران همه در سن کم، راهی خانه شوهر می شوند یا بیسواد می مانند، دلش می گرفت.
به همین دلیل با وجود همه سختی ها و مشکلات یک تنه در برابر خانواده اش ایستاد تا رضایتشان را برای درس خواندن جلب کند: «من باید درس می خواندم و به همه ثابت می کردم که دختران هم حق درس خواندن دارند. در روستای ما نه مدرسهای بود و نه جایی که معلمها شب را آنجا بمانند.»
اما یک اتفاق دریچه یا شاید یک فرصت را در زندگی زیبا خانم به وجود آورد. یک روز رسید که اولین بار چند معلم به روستا آمدند تا به بچههای آن روستا و روستاهای اطراف درس بدهند اما کجا باید کارشان را انجام می دادند.
موضوع به گوش پدربزرگ زیبا می رسد که ریش سفید و گره گشای روستا محسوب می شود. پدربزرگ خانه ای قدیمی را که درست روبه روی منزل خودش بود برای برگزاری کلاس آماده می کند: «هربار می دیدم درست روبه روی خانه ما مدرسه هست حسرت می خوردم. احساس می کردم آن چیزی که می خواهم در چند قدمی ام قرار دارد ولی نمی توانم آن را به دست بیاورم. تا اینکه با هزار سختی نظر پدربزرگم را برای ادامه تحصیل جلب کردم و با کمک او توانستم مادرم را هم متقاعد کنم.»
کلاسهای نهضت؛ نقطه امید زندگی دختران و زنان روستایی
او پس از گذراندن روزهای سخت درس خواندن و کار کردن، توانست دیپلم بگیرد. وی می گوید: «وقتی دپیلم گرفتم امیدوار تر شدم؛ چون کار بزرگی انجام داده بودم و راحتتر می توانستم به روستاهای مختلف بروم. من باخودم عهد بسته بودم که زمینه تحصیل را برای تمام دختران ساکن در مناطق محروم فراهم کنم. این کار خیلی سختی بود. خیلی از این روستاها اصلاً جاده نداشتند و ما برای رساندن خود به روستا باید مسیر طولانی را سوار ماشین های باری می شدیم یا فاصله دو روستا را پیاده طی می کردیم تا کلاسهای نهضت سوادآموزی تعطیل نشود. خیلی از زنان و دختران روستایی در این کلاسها توانستند به حداقل سواد دست پیدا کنند.» زیبا همان سالی که دیپلم می گیرد در دانشگاه تربیت معلم پذیرفته می شود اما از آنجا که دیر در جریان قرار می گیرد نمی تواند ثبت نام کند دوباره تلاش می کند و سال بعد در دانشگاه پذیرفته می شود.
اما رفتن به دانشگاه مانع از فعالیتش در نهضت سوادآموزی اش نمی شود: «کلاسهای نهضت من نقطه امید در زندگی برای خیلی از دختران و زنان روستایی بود. و همیشه دوست داشتم بعد از دانشگاه به آموزش و پرورش بروم و این آموزشها را تخصصی تر و علمی تر برای دختران منطقه ادامه دهم.«
تدریس خانم عزیزی در روستا تنها به کار معلمی خلاصه نمی شود؛ او در کنار معلمی، مددکار روستا هم می شود. او می گوید: «مناطق روستایی ما هم محروم بود. به خاطر همین با گروه خیران ارتباط داشتیم و در راستای همین فعالیت ها با جمعیت امام علی(ع) آشنا شدیم. و این زمینه ای برای تأسیس خانه ایرانی قصر قند در سال ۱۳۹۶شد. با افتتاح این خانه ما توانستیم زمینه ادامه تحصیل برای ۲۸ کودک بازمانده از تحصیل را فراهم کنیم. بچه هایی که جذب مدرسه شدند، هم در کلاسهای درس شرکت می کردند و هم در کلاسهای حرفه آموزی. چون علت عقب ماندن خیلی از آنها از درس و مدرسه فقر بود. به همین دلیل من تلاش کردم با آموزش مهارتهای بومی به بچه ها زمینه کسب درآمد برای آنها را فراهم کنم. محصولاتی را که بچه ها تولید می کردند در خانه های جمعیت به فروش می رساندیم و این انگیزه بچه ها و خانواده هایشان را بیشتر می کرد.»
در مسیر پر پیچ و خم زندگی خانم عزیزی، حتی ازدواج هم نتوانست مانعی برای مسیری شود که او برای آرزوهایش در نظر گرفته بود: «اولین شرط ازدواج من همراهی همسرم در این فعالیت ها بود. فعالیت هایی که اگر همراهی و همدلی کنارش نباشد به نتیجه ای نمی رسد.»
زیبا هرکاری بتواند انجام می دهد تا ریشه فقر را در زادگاهش از جا بکند. حتی دست به کارآفرینی می زند. وی می گوید: «امروز۲۰ خانوار در قصر قند کار سفارشهای موردی و شخصی را در رشته سوزن دوزی برعهده دارند و درآمد کسب می کنند و ۲۰ خانوار هم در سرباز در زمینه تولید محصولات شرکتی ما فعالیت دارند. راه برای ارتباطم با افراد نیکوکار باز شده بود. تا به امروز به کمک خیرین بیشتر از ۲۰۰ مدرسه در این منطقه ساخته و تعمیر شده است. کتابخانههای متعددی راهاندازی شد و برای رفع مشکل آب آشامیدنی چندین مخزن نگهداری آب آشامیدنی ساخته شد؛ خانوادههای نیازمند شناسایی شدند و بستههای مواد غذایی و لوازم تحریر در میان اهالی و دانشآموزان منطقه توزیع شد. مهمتر اینکه نگاههای سختگیرانه و تبعیضآمیز تا حد زیادی کمرنگ شده و بسیاری از جوانان روستای من و روستاهای اطراف به آینده امیدوار شدهاند.»
جایزه ای برای تلاشهای گسترده در زمینه آموزش و آگاهیبخشی به خانوادهها
خانم زیبا عزیزی در سال ۲۰۱۸ از سوی بنیاد جهانی زنان (WWSF) سازمان ملل متحد، به عنوان چهارمین زن خلاق در روستا در جهان انتخاب شد.
این انتخاب به دلیل تلاشهای گسترده او در زمینه آموزش و آگاهیبخشی به خانوادهها - بهویژه زنان و دختران روستاهای این منطقه - صورت گرفت.
بنیاد جهانی زنان که یکی از بازوان مشورتی سازمان ملل در امور زنان است با توجه به فعالیت های این بانوی کارآفرین جایزه خلاقیت زنان در زندگی روستایی را به زیبا عزیزی اعطا کرد.
وی می گوید: «من همیشه باور داشتم می توانم راهی متمایز از سایر همسن و سالانم طی کنم اما وقتی به عنوان چهارمین زن برگزیده جهان و اولین بانوی ایرانی موفق به کسب این عنوان شدم فهمیدم در راهی سخت قدم برداشته ام و در برابر تمام دختران و بانوان ساکن در روستاهای دورافتاده ایران مسئولم. بعد از آن در برابر زنان و دختران مناطق محروم در دیگر کشورها. خیلی از دوستان من خوشحال بودند که زحمات و فعالیت های شبانه روزی ام به ثمر نشسته است. من هم همه شادمانیام این است که انگیزه اهالی روستای عزیزآباد و شهرستان قصر قند دوچندان شده و روحیه تلاش را درجوانهای این منطقه زنده کرده است.»
فعالیت در حوزه صنایع دستی هنوز جزو شغلهایی است که نه تنها مشتریان داخلی که در بازارهای جهانی هم علاقهمندان بسیاری دارد.
سوزن دوزی، یکی از این صنایع دستی است که به آن بی توجهی شده بود اما در دو سال اخیر با تلاشهای شبانهروزی خانم «عزیزی» انگار جان تازهای در آن دمیده شده است. خودش در این باره میگوید: «سوزن دوزی هنری بود که در آن فعالیت داشتم و در نوجوانی و جوانی، به خصوص در تابستانها به این کار مشغول می شدم.
بعد از پایان دانشگاه با خود گفتم چرا این هنر نباید بیشتر و بیشتر دیده شود؟ هنری که مخصوص من و مردم روستایمان است و مردم جاهای دیگر، آشنایی با آن ندارند. بعد از مدتی، خوشبختانه چندین خیر را پیدا کردم که با پیشنهاد من برای به کار گرفتن زنان روستایی و رونق هنر سوزن دوزی موافقت کردند.
البته گروهی از دانشجویان خیر هم، خیلی حمایت کردند تا صنایع حصیری را در سیستان و بلوچستان رونق بدهم. هم اکنون، بیش از 30 زن به طور ثابت با ما کار میکنند. در روستای خودم هم حدود ٢٠ نفر همکاری میکنند؛ یعنی حدود 51 زن با این کار و حقوق آن، نان درمیآورند.«
زیبا عزیزی، یکی از هزاران بانوی ایرانی است، که با تلاش و پشتکارش توانست افق هایی از امید و زندگی را در دل روستائیان روشن کند.