گروهی برای نشان دادن مهر و علاقه خود، عکس پدر را در شناسه های شبکه ها و پیام رسان های خود به نمایش می گذارند؛ فارغ از اینکه اصلا پدر چقدر در تعامل شبکه های اجتماعی حضور دارد و متوجه چنین عرض ارادتی می شود.
برخی با پیامهای طنز جور و واجور و شوخی با هدایای روز پدر محتوای شبکه های اجتماعی را پر می کنند و آنها هم که طبع ذوق و لطیفی دارند با ابیات و اشعار و جملات عاشقانه مقام رفیع پدر را می ستایند.
همه در تکاپو تا بگویند «امروز روز توست نازنین پدرم...»، چه آنها که رفته اند و همنشین فرشته ها شده اند و چه آنها که همچنان سایه بلندشان چتر پرمهر اهل و عیال خانه است.
آنچه اما ناگفته می ماند میان این هیاهوی جشن یکروزه و کادوهای تکراری مردانه، حال و روز امروز مردان سرزمین ماست.
مردانی که نه چون آرش و رستم اسطوره های تاریخی خواهند شد نه نامشان همچون قهرمانان جهاد و شهادت، ماندگار؛ اما این روزها در تکاپوی نان و معاش و حفظ عزت و دین و آبرو، ذره ذره زیر بار گران روزگار استخوان خرد می کنند ، اما قهرمانانه ایستاده اند.
پدران سرزمین من از دیرباز به حکم شأن بی بدیل «پدر سقف بلند خانه و خانواده» همواره در رنج کسب نان و معاش و آبروی عزیزان خود در تلاشی بی وقفه و بی پایان بوده اند.
در نسل های پیش از ما که دیوانسالاری و مشاغل اداری چندان وسعتی در میان توده مردم نداشت حتی بازنشستگی و خانه نشینی و پارک نشینی هم معنا و مفهومی نداشت و همه ما پدران و پدربزرگ های سالمندمان را به خاطر می آوریم که تا آخرین نفس ها و قدم ها همچنان برای حفظ شأن و شغل خود در تلاش بودند.
اگر مردان سرزمین ما روزگاری از سنین مدرسه و دانشگاه ورود به عرصه کار و کسب مال را تجربه می کردند تا جایی که حتی باری از دوش خانواده برمی داشتند، امروز بیکاری و سرگردانی جوانان دختر و پسر حتی با تحصیلات عالیه و تخصص های مختلف و در پی آن بالا رفتن سن ازدواج، بار دیگری بر وظایف پدر خانواده افزوده است؛ در حالی که با تغییر سبک زندگی و خرده فرهنگ های جامعه، دیگر از آن جلال و جبروت تاریخی پدرانه ای که روزگاری شاید مرهمی بر زخم های اجتماعی و اقتصادی بیرون خانه شان بود هم چیزی نمانده است.
نمی دانم کدام مورخ از رنج امروز مردان سرزمین ما برای حفظ شرافت و تامین عزتمدارانه زندگی اهل و عیالشان در تاریخ خواهد نوشت؛ آنچه اما نباید فراموش شود پاسداشت و حفظ حرمت حریم چنین مردانگی ست.
جهاد مردانه امروز پدران ما برای کسب معاش حلال مخصوصا در طبقه متوسط جامعه که تاوان بسیاری از تصمیمات و سیاست های نادرست سیستم را مظلومانه می پردازند؛ نباید در قیل و قال شعارهای مناسبتی و سیاست ورزی های رسانه ای، بیصدا و مهجورتر از این بماند.
کمتر کسی رنج شرم پدری با بالاترین تحصیلات و عالی ترین شان و حرمت فردی و اجتماعی را درک می کند که در برابر خواسته های عادی و روزمره فرزندانش درمانده است.
کاسبان ورشکسته و نخبگان دلشکسته، دور نیست که در خانه به پدرانی حرمت شکسته تبدیل شوند و آن روز چنان زخمی بر پیکر جامعه خواهد نشست که هیچ مرهمی درمان آن نخواهد بود.
آری به احترام تلاش پدران سرزمین من باید ایستاد؛ آنها که هنوز در زمانه ی رنگ و ریا و ربا و اختلاس و ...، دست از مجاهدت و مردانگی نکشیده و جوانمردانه در طریق راست ایستاده اند.
بی شک چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند و فرجام نیک میهن ما بدست چنین مردانی رقم خواهد خورد؛ به اذن پروردگار.
زمانه ی هزار رنگ، هر طور که بگذرد؛ وعده الهی اما به دیدار جوانمردان زمین، صادق است چنانکه باقرالعلوم (ع) فرمود «هر کس که براى بىنیازى از مردم و تلاش براى رفاه خانواده خود برخیزد، روز قیامت در حالى خداى بزرگ را ملاقات مىکند که صورتى همچون ماه شب چهاردهم دارد؛ مَنْ طَلَبَ الرِّزْقَ فِی الدُّنْیَا، اسْتِعْفَافا عَنِ النَّاسِ وَ سَعْیا عَلى أَهْلِه وَ تَعَطُّفاً عَلى جَارِه لَقِیَ اللَّهَ- عَزَّ وَ جَلَّ- یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ وَجْهُهُ مِثْل الْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ.»
نویسنده: مرضیه زائری
/ 114