فرهنگ و معارف- محمد علی کشاورز متولد فروردین 1309 در اصفهان بود، شهری با سابقه طولانی در زمینه هنرهای گوناگون و مردمی که اغلب با ترانههای محلی و اجتماعی و اشعار شاعران بزرگ زبان فارسی، خو گرفته اند.
او در مورد دوران کودکی اش می گفت: "شبهای طولانی زمستان مینشستیم و شاهنامه میخواندیم و همیشه بحث «نقالی» داغ بود. به دیدن تئاترهایی می رفتم که از همان زمان برایم اثرگذار بود. من بسیار تحت تاثیر فضای بسیار زیبا و قشنگ اصفهان بودم. به خصوص کاشیکاریهای مساجد که هنوز هم بعد از گذشت صدها سال پا برجاست و کسی نتوانسته مثل آنها کار کند. آن زمان نه تلویزیون بود و نه رادیو و من حدود 12 سال داشتم که کمکم سینما آمد که در آن روزگار پدیده جدید محسوب میشد."
پدرش اهل شعر و موسیقی بود و در هر هفته جلسات مولانا خوانی در خانه آنها برگزار میشد.
کشاورز در دوران دبیرستان تئاتر و موسیقی کار کرد و علاقه به هنر بهقدری در او زیاد بود که با وجود اینکه در رشته پزشکی پذیرفته شد، آن را ادامه نداد چراکه می گفت با روحیاتش سازگار نیست.
اینگونه بود که از این رشته انصراف داد و راه هنر را در پیش گرفت.
خانواده اش هم هیچ مخالفتی برای وارد شدن به کارهای هنری نداشتند. به این ترتیب او به تهران رفت و دوره سه ساله ای را در هنرستان هنرپیشگی گذراند.
محمدعلی کشاورز از سال 1327 با نمایش «هیاهوی بسیار برای هیچ» فعالیت بازیگریش را آغاز کرد و در نمایش های موفقی حضور داشت که با استقبال زیاد مردم همراه میشد، به طوری که بلیطها از یک ماه قبل رزرو می شد و از قشرهای مختلف برای تماشا میآمدند.
از جمله نمایشهایی که این بازیگر در آنها شرکت داشت؛ میتوان به "پستخانه"، "اشباح"، "دشمنان"،"دوزخ"،"سیاوش برباد"، "چند لحظه تا مرگ" و "مترسک شب" اشاره کرد.
از سال 1343 کم کم موج نوی سینمای ایران شکل گرفت و کشاورز که بازیگر مطرح و چهره شناخته شدهای بود، به بازی در فیلم های سینمایی این موج پرداخت اما اوج شکوفایی و فعالیت هنری درخشان محمد علی کشاورز در سالهای بعد از انقلاب اسلامی بود.
او در حدود 50 فیلم سینمایی، بیش از 30 سریال تلویزیونی و دهها تئاتر و تلهتئاتر ایفای نقش کرد که از جمله آثار ماندگار او به مجموعههای تلویزیونی "آتش بدون دود" ، "هزاردستان" ، "سربداران" ، "افسانه سلطان و شبان" ، "پدرسالار" و "گرگها " میتوان اشاره کرد.
این هنرمند ایفاگر نقشهای ماندگاری در تاریخ سینما بوده که از جمله آنها بازی در فیلمهای «خشت و آینه»، «آقای هالو»، «رگبار»، «کمالالملک»، «کفشهای میرزا نوروز»، «مادر»، «پول خارجی»، «دلشدگان»، «روز واقعه»، «ناصرالدین شاه اکتورسینما»، «خسوف»، «زیردرختان زیتون» و «غزال» بوده است.
او با بازی در آثار مرحوم علی حاتمی – کارگردان نامدار سینمای ایران – به چهره ای شناخته شده نزد مردم بدل شد و همگان بازی های او در این آثار را تحسین کردند.
فیلمهایی همچون "دلشدگان"، "مادر"، "کمال الملک" و مجموعه تلویزیونی "هزاردستان".
خودش هم معتقد بود که از میان فیلمهایش، کارهایی را که با علی حاتمی کرده، بیشتر دوست دارد.
بازی در نقش یک بیخانمان که کارش جمع کردن استخوان حیوانات بود (شعبون استخونی) از جذاب ترین نقش هایی بود که محمد علی کشاورز در سریال "هزاردستان " بازی کرد.
فردی که کمکم به سیستمی مخوف وارد می شود و بسیاری از قتلها و دعواها و درگیریها را به راه انداخته و دست به تصفیه حساب های خونین می زند.
علاوه بر آن مونولوگهای خوشآوا و پراصطلاح فیلم "مادر" و نقش محمدابراهیم با بازی محمدعلی کشاورز٬ این فیلم علی حاتمی را به یکی محبوبترین فیلمهای دهه شصت خورشیدی ایران تبدیل کرد.
او در این اثر دیدنی نقش فرزند اول خانوادهای پرجمعیت را بازی میکند که رابطه ای توام با کینه و محبت با دیگران دارد.
گریم متفاوت و دیالوگهایش، نقش او را در مقایسه با شخصیتهای دیگر فیلم برجستهتر میکند.
کشاورز، اولین بازیگر حرفهای بود که با عباس کیارستمی کار کرد و در فیلم "زیر درختان زیتون" تجربه ای به یاد ماندنی و بازی حرفه ای ارائه کرد. کشاورز در این فیلم نقش کارگردانی را بازی کرد که برای فیلمبرداری یک اثر سینمایی، پس از زلزله رودبار به منطقه زلزلهزده میرود.
کشاورز، بازیگر متین و حرفهای با آن چهره آرام و ریشهای سفید، کاریزمای یک کارگردان را حفظ کرد و در میان درختان زیتون، آوارهای زلزله و نابازیگران حاضر در فیلم، خوش درخشید. این نقش آفرینی به اندازهای درخشان است که " آکیرا کوروساوا " – کارگردان فقید ژاپنی - درباره آن گفته ؛ این بهترین بازی در نقش یک کارگردان در سینما است.
کشاورز سالها پیش در گفتگویی درباره بازی در این فیلم گفت: "متاسفانه در سینمای ما خیلی از کارگردانها ریتم را نمیشناسند. بازیگر سینما ریتم بازیگری را نمیداند. هر بازیگر برای خودش ریتم خاصی دارد. بازیگر باید ریتم کلی فیلم را دریابد و ریتم بازیاش را با آن هماهنگ کند. ریتم بازی در "زیر درختان زیتون" با فیلمی مثل "مادر" زمین تا آسمان فرق دارد. در فیلم زیر درختان زیتون به کیارستمی گفتم که این نقشها را خیلی راحت بازی میکنم. او از تواناترین کارگردانها بود و دقیقا میدانست که چه میخواهد. او رهبری فوق العاده خوبی در کار داشت."
کیارستمی هم از کار با کشاورز بسیار راضی بود و می گفت: "بهترین خاطره ای که از او در ذهن دارم، انضباط یک آدم حرفه ای و تطابقی است که با فیلم پیدا کرد. او میل نداشت شبیه او بازی کنند و فهمید که خودش را باید به نابازیگران فیلم نزدیک کند و به نظر من خیلی موفق بود."
گوینده:
یکی از درخشانترین آثار محمدعلی کشاورز، ایفای نقش در سریال تلویزیونی "پدر سالار بود"، به گونهای که لقب "پدر سالار" برای همیشه با نام محمد علی کشاورز پیوند خورد.
داستان فیلم درباره پدری مهربان و خانوادهدوست و در عین حال سختگیر و پرصلابت است. به باور او همه پسرانش پس از ازدواج باید در خانه بسیار بزرگ او زندگی کنند.
داستان فیلم با ازدواج پسر آخر او آغاز میشود که همسرش زندگی در خانه پدرشوهر را منطقی نمیداند و شروعِ یک زندگی کاملاً مستقل و به دور از دخالتهای دیگران را طلب میکند.
او به شدت پای این خواستهاش میایستد و از طرف دیگر پدر هم موافقت با خواسته او را نوعی شکست و ضعف تعبیر کرده و از سوءاستفاده احتمالیِ فرزندان دیگرش در آینده نگران است.
این فیلم و بازی محمد علی کشاورز، یکی از ماندگارترین نقش های این بازیگر پیش کسوت در تاریخ تلویزیون ایران و سریال های آنست که هنوز هم بیننده و طرفداران خاص خود را دارد.
محمد علی کشاورز چند سالی بود که به دلیل بیماری و کهولت سن ، فعالیت هنری نداشت اما در گفتگویی بیان کرده بود که : بیشتر وقتم به مطالعه میگذرد و گاهی به نمایشگاههای نقاشی سر میزنم و اگر کنسرت موسیقی مناسبی باشد ، حضور پیدا میکنم. من بیننده خوب نقاشی و شنونده خوب موسیقی هستم. فیلمهایی هم که خاص باشند در سینما تماشا میکنم
او در مورد هنر معتقد بود که ویژگی مثبتی است که خداوند به یکسری از بندگان خاص خودش داده است و باید شکرگذار بود و آن را شکوفا کرد.
در فروردین ماه گذشته همزمان با سالروز 90 سالگی محمدعلی کشاورز، این هنرمند، جوایز و یادگاریهایش را به موزه سینمای ایران اهدا کرد.
محمدعلی کشاورز در پیام خود برای مردمی که این روزها با کرونا دست و پنجه نرم میکنند، خواهان سلامتی شده و نوشت:
"سپاس بیپایان ایزد منان را که تاکنون فرصت زیست در نود رستاخیز زیبای طبیعت را سهم من از این روزگار کرده است. نود سال شکست و پیروزی، غم و شادی، سختی و آرامش .
و اما این روزها، روزهای سختی است. روزهای سخت برای مردمی که سالیان درازی است شادی آنها شادی من و غمشان غم من است؛ مردمی که نفسم به نفسشان بند است. آنچه در این روزهای سخت امید و لبخند را زنده نگه میدارد، صحنههای ماندگاری است از انسانیت، محبت و همدلی. صحنههایی که در گوشه گوشه این کشور رقم میخورد و روح انسان را به پرواز در میآورد. این همدلی، این همراهی، این محبت ما را از این گذرگاه سخت نیز عبور خواهد داد. فردا روزهای بهتری است.
عزیزانم یادمان بماند که این بلای همهگیر چه به ما می آموزد؟ این شرایط سخت، تلنگری است برای تمام انسانها. تمام انسانهای فراموشکار! برای ما که عزیزترین و زیباترین لحظههای زندگی را در کنار خود داریم و قدر نمیدانیم."
محمد علی کشاورز را چند نسل از ایرانیان بر پرده سینما و صفحه تلویزیون دیدند و از هنرش لذت بردند. بازیگری که با اکثر کارگردانان مهم سینمای ایران چون داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، علی حاتمی و حتی عباس کیارستمی– که معمولا اعتقادی به استفاده از بازیگر حرفه ای در فیلم هایش نداشت - همکاری داشته و لحظات درخشانی را در تاریخ سینمای ایران رقم زده است.
او هنرمندی است که دیگر نمی بینیمش اما از دل میلیونها ایرانی نخواهد رفت چون نام و هنرش را بر دل و یاد مردم این سرزمین ثبت کرده و حتی مرگ هم نمی تواند لحظه های ماندگاری را که برای ما ساخته محو کند. ادای احترام می کنیم به او و هم نسلانش؛ ماندگان و رفتگان نسلی که از صحنه های تئاتر به دنیای تلویزیون و سینما راه یافتند و همگی درخشان و تاثیرگذار و صاحب سبک شدند . روحش شاد .
نسرین مقدم
بیشتر بخوانید:
سالار هنر ایران در خانه ابدی آرام گرفت
روحانی: محمدعلی کشاورز خاطرهای فراموشنشدنی در دفتر زرین هنر ایران است
محمدعلی کشاورز درگذشت