حادثه عاشورا را میتوان یکی از بارزترین عرصههای جنگ شناختی و روایی دانست، به این دلیل که قبل از وقوع، دشمن با تمام قوا و توان خویش و با استفاده از تمام امکانات رسانهای و تبلیغی آن زمان سعی داشت چهره حق و حقیقت امام حسین(ع) و قیام آن حضرت را به گونهای دیگر جلوه دهد تا جایی که نه تنها رأی و نظر افکار عمومی را به نفع خویش اقناع کند، بلکه خود را حق جلوه دهد.
جنگ شناختی امویان و یزیدیان با شدت و حدت بر مردم آن دوران ساری و جاری بود و بسیاری از خواص، نخبگان، بزرگان و تصمیمگیران در این جنگ شناختی از مسیر رستگاری منحرف شدند. در قیام عاشورا، اقدام سیاسی مهمترین مرحله دشمنان برای حذف فیزیکی امام حسین(ع) و یارانش بود؛ بدین معنا که با تشکیل گروهها و تشکیلات خاص و همچنین با استفاده از هزینههای فراوان در آن دوره، توانستند موفق شوند. این مسئله به صراحت و زیبایی در زیارت عاشورا و با عبارت «لَعَنَ اللهُ اُمَّهً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ» اینگونه بیان شده است که «خدا لعنت کند آن مجموعههایی که هدف مشترکی دارند و مؤسسههایی را تأسیس و افرادی را تربیت میکنند که ظلم را توسعه دهند».
تغییر نگرش مردم دومین مرحله دشمنان برای حذف فیزیکی امام حسین(ع) بود، عبارت «َلَعَنَ اللهُ اُمَّهً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَ اَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ» در زیارت عاشورا اشاره به این موضوع داشته و این بخش از زیارتنامه عاشورا که خدا لعنت میکند کسانی که مقام امامت و ولایت را پایین میآورند. این موضوع در عصر حاضر نیز مصداق عینی دارد و دشمن با هدف تغییر افکار عمومی و نگرشهای مردم با استفاده از روزنامهها، سایتها، فضای مجازی و حقیقی سعی در حذف مقام ولایت در جامعه اسلامی و همچنین تخریب انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن دارد.
تهمت و تحریف؛ ابزارهای اصلی جنگ شناختی
از روشهای متفاوتی از جنگ شناختی در قیام عاشورا استفاده میشد. در حادثه کربلا و دوره اسارت بازماندگان عاشورا، یکی از مهمترین اقدامهای دستگاه یزیدی، موج تهمتها، تحریفها، تخریبها و ترورهای شخصیتی علیه سپاه اسلام و یاران راستین امام حسین(ع) بود که با شعارها و تیترهای گفتاری و نوشتاری یزیدیان بدینگونه به افکار عمومی القاء میشد: «اینها (امام حسین(ع) و یارانش) خارجی هستند؛ اینها(اسیران)، خارجی هستند؛ هذه زینب اُختالخارجی: نام این زن، زینب است خواهر همان شورشگر؛ این، سر(سر مبارک اباعبدالله الحسین) خارجی است و...».
یزیدیان به واسطه زبان و قلم خائنان عناوینی چون: خلیفه پیامبر، خلیفه مسلمانان، اولی الامر و امیرمؤمنان را برای خود تثبیت کردند و مخالفان خود را نیز با نشان «خارجی» و «از دین برگشته» مورد سنگینترین هجمههای تبلیغی قرار میدادند. جاى شگفتى نیست اگر در مقاتل مىخوانیم: به هنگام آمدن اسیران کربلا به دمشق، مردى در برابر امام زینالعابدین(ع) ایستاد و گفت: «سپاس خدایى را که شما را کشت و نابود ساخت و مردمان را از شرّتان آسوده کرد!» حضرت کمى صبر کرد تا شامى هر چه در دل داشت، بیرون ریخت، سپس با تلاوت آیاتى مانند: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» فرمود: «این آیات در حق ما نازل شده است». پس از آن بود که مرد فهمید آنچه درباره این اسیران شنیده، درست نیست. آنان خارجى نیستند، بلکه فرزندان پیامبر هستند.
در عصر حاضر نیز، دشمنان به کرّات از ابزار تهمت و تحریف برای تخریب یاران انقلاب اسلامی استفاده ابزاری میکنند. دشمنان انقلاب اسلامی ایران با تولید اخبار تحریفآمیز و اتهامآمیز سعی دارند مدافعان مردم ایران اسلامی و انقلاب را ترور شخصیتی کرده و از گود خارج کنند تا بتوانند خلاء شخصیت بارز انقلابی، ایجاد کنند و در نتیجه بر جامعۀ مسلمین مسلط شوند. در طول عمر 43 ساله انقلاب اسلامی، شخصیتها و انسانهای والامقام و برخی ارگانها و سازمانها و... آماج این حملات تخریبی و افترایی دشمنان شدند.
نکته جالب این است که هر چقدر انقلابیون دقیقتر منافع دشمن را هدف میگیرند هجمههای رسانهای و تبلیغی علیه آنها نیز بیشتر میشود؛ از جمله اینکه وقتی اینگونه افراد انقلابی علیه آموزههای انحرافی مکاتب لیبرالیستی، کاپیتالیستی و اومانیستی و... افشاگری میکنند، عملیات روانی و رسانهای دشمنان ضد آنها بیشتر میشود. از سوی دیگر، نظام سلطه و تزویر جهانی که از روند پیشرفتها و اقتدار روزافزون ملت ایران مستأصل شدهاند، با لجنپراکنی و تبلیغات رسانهای امروز، بیشترین تلاش خصمانه خود را مصروف آن میکنند تا نظام اسلامی را در اندیشه و عمل، متهم به ناکارآمدی کنند.
هدف جنگ شناختی؛ تغییر در نگرشهای ذهنی
در جنگ شناختی یکی از مهمترین گزارهها، تغییر در ارزشها و اعتقادات بوده که به تغییر در نگرشهای ذهنی منجر میگردد. در جنگ شناختی هدف اصلی اثر گذاشتن بر نظام شناخت نه از طریق ایجاد تغییرات مبتنی بر واقعیت، بلکه از طریق تحریف واقعیت و کاشتن نوعی شبهتفکر به جای تفکر واقعی و اصیل است. تغییر نگرشها و ارزشهای اجتماعی در صدر اسلام به گونهای بود که امت اسلام در سال ۱۱ هجری هنگامی که پیامبر گرامی اسلام مشغول وضو گرفتن است، تلاش میکنند از آب وضوی ایشان برای خود تبرک بگیرند ولی همین امت پنج دهه بعد قربة الی الله سر امام حسین (ع) را از تن جدا میکنند و یا به شکرانه کشته شدن امام حسین(ع) در کوفه مسجدی تأسیس میکنند!
یزید و یزدیان با تلاش و فریب مردم، پول و طلا را به عنوان ارزش جامعه اسلامی جا انداختند به گونهای که در مقتل محرم میخوانیم که غروب روز عاشورا یکی از لشکریان یزید وقتی میخواست گوشواره از گوش دختران امام حسین(ع) بکشد، گریه میکرد و میگفت من خاندان شما را میشناسم ولی چه کنم اگر من گوشواره را نکشم دیگری خواهد کشید؛ اینگونه میبینیم که در آن امت، ارزش حقیقی به مادیات تبدیل و کاسته شده بود نه این که آنها ندانند به جنگ چه کسی رفتهاند.
امروزه هم قدرت اصلی دشمن و تمرکز اصلی آنها به منظور تغییر در ارزشها و نگرشهای جامعه ایرانی است. در این جنگ شناختی، راهبرد اصلی دشمن که بر اساس آن به دنبال نتیجه گرفتن از سایر اقدامات خود است، تغییرات هویتی یا تغییرات بنیادی در ارزشهای اصیل جامعه و در نتیجه استحاله نگرشهای مردم ایران اسلامی است.
در این رابطه، یکی از مهمترین ابزارهای دشمنان در جنگ شناختی با جمهوری اسلامی ایران، بهرهبرداری از فضای سایبر است؛ تا آنجا که جوزف نای، فضای سایبر را کلید قدرت در قرن 21 میداند، قدرتی که به دارندگان آن این امکان را میدهد تا با اقناع، جذب، مدیریت ادراک و در نهایت با فریب مخاطبان، خواستههای خویش را با کمترین هزینه تأمین کنند. صاحبان این قدرت حتی میتوانند کشورهای مخالف را با تغییر نگرش باورها، عواطف و ذائقههای آحاد جامعه، بدون جنگ و فقط با تغییر در رفتار و تفکرات، به زانو در آورند.
در این میدان یکی از نقاط هدفی که آماج جنگ شناختی انقلاب اسلامی است، دستاوردها و پیشرفتهای بومی ایران است که همواره از سوی دشمنان مورد تأکید بوده است. راهکار مقابله با این ابزار نیز عمل کردن به حکم جهاد عظیم تبیین میباشد، راهکاری که رهبر معظم انقلاب بارها و در دیدارهای مختلف بر آن تأکید و عنوان کردند: «جهاد تبیین یک فریضه است: یک فریضه فوری یک فریضه قطعی.»
116