دولت ائتلافی آلمان پیشتر نیز اعلام کرده بود خواستار تقویت «حاکمیت استراتژیک» این اتحادیه است چراکه افزایش تنشها میان قدرتهای جهانی یعنی آمریکا، چین و روسیه بر اتحادیه اروپا تأثیر منفی میگذارد.
امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه نیز که مدتهاست که از ایجاد یک اتحادیه اروپا قویتر سخن میگوید ، اعلام کرده که قصد دارد این اتحادیه را در دوره شش ماهه ریاست فرانسه که از اول ژانویه آغاز میشود، «در جهان قدرتمندتر» کند.
تاکید دو کشور بزرگ اتحادیه اروپا یعنی آلمان و فرانسه بر تقویت و به اصطلاح قدرتمند تر کردن این اتحادیه با توجه به چالش های بزرگ داخلی و خارجی فرا روی این نهاد اروپایی معنا پیدا می کند. در بعد داخلی، روند همگرایی اروپایی به ویژه پس از بحران اقتصادی 2008 که ضربات بزرگ اقتصادی و مالی متوجه بسیاری از کشورهای این اتحادیه نمود و موجب بروز اختلاف بین اعضای آن در زمینه سیاست های مالی و اقتصادی شد دچار اختلال جدی شده است.
از سوی دیگر بحران پناهجویان که از سال 2014 گریبانگیر کشورهای اروپایی شد ضربه بزرگ دیگری بر اقتدار اتحادیه اروپا به دلیل اختلاف نظر شدید اعضای آن در این زمینه وارد کرد. کشورهای شرق اروپا مانند لهستان و جمهوری چک و مجارستان بشدت مخالف سیاست های بروکسل درباره پذیرش سهیمه بندی شده پناهجویان بوده و بر خلاف تصمیمات آن رفتار کردند.
از سوی دیگر مساله جدیدی یعنی رحجان قوانین داخلی بر قوانین و تصمیم های اتحادیه اروپا از سوی لهستان و مخالفت مستمر دولت راست گرای مجارستان با اقدامات اتحادیه اروپا ،ضربه بزرگی را متوجه موقعیت و جایگاه این اتحادیه کرده است.
دولت ائتلافی جدید آلمان که صدراعظم آن «اولوف شولتز» سوسیال دموکرات است خواهان تقویت و قدرتمندشدن هر چه بیشتر اتحادیه اروپا است و به همین دلیل بر برخورد جدی با کشورهایی که موجب تضعیف آن می شوند تاکید دارد.
اکنون پاریس نیز که گمان می کند دولتی با دیدگاه های مشترک با آن در برلین روی کار آمده در صدد آن است که در دوره ریاست خود بر اتحادیه اروپا به اصطلاح قدرتمندتر کند. با این حال غلبه بر مخالفت های داخلی در اتحادیه اروپا کاری بسیار سخت و پر چالش است.
چالش مهم دیگری که اتحادیه اروپا با آن مواجه است باز تعریف جایگاه و نقش این اتحادیه در سطح جهانی است. با روی کار آمدن جو بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا ، دولت بایدن رویکردی سخت و تهاجمی درقبال رقبای سرسخت بین المللی خود یعنی روسیه و چین اتخاذ کرده است.
بایدن که مدعی احیای همگرایی فرا آتلانتیکی است انتظار دارد که اروپا کاملا در کنار آمریکا و درمقابل رقبای جهانی آن بایستد. با این حال بایدن در عمل اروپایی ها را در عرصه تصمیم گیری های مهم مانند مساله خروج نظامیان آمریکا و ناتو از افغانستان کنارگذاشت.
«ناتالی توچی Nathalie Tocci» کارشناس سیاسی می گوید: در پی خروج آمریکا از افغانستان، رهبران اروپایی خشم خود را از سیاست خارجی بایدن رئیسجمهور آمریکا پنهان نکردند.
در حالی که از منظر مهمترین کشورهای این اتحادیه یعنی آلمان و فرانسه ، اروپا منافع خاص و مشخص خود را در عرصه جهانی داشته و هر چند که تا حدودی با واشنگتن در مقابله با مسکو و پکن هم داستان هستند اما اولویت آنها تقویت به اصطلاح «حاکمیت استراتژیک»اتحادیه اروپا است.
بدین ترتیب برلین و پاریس خواهان آن هستند تا در بازی قدرت جهانی ، اروپا نیز ضمن اینکه دارای جایگاه خاص خود بوده و صرفا از سوی واشنگتن به منزله ابزاری علیه رقبای آن مورد استفاده قرار نگیرد.با این حال رسیدن به این هدف با دشواری ها و موانع زیادی روبرو است.
نویسنده: سيدرضا مير طاهر
112
بیشتر بخوانید:
مرگ و بیم پناهجویان در راه اروپا