رهبر معظم انقلاب اسلامی در بخشی از این بیانیه متذکر شدند: "انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطهی صفر آغاز شد؛ اما به رغم همهی مشکلات طاقتفرسا، جمهوری اسلامی روز به روز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفتآور در ایران اسلامی است.
عظمت پیشرفتهای چهلسالهی ملّت ایران آنگاه بدرستی دیده میشود که این مدّت، با مدّتهای مشابه در انقلابهای بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریّتهای جهادی الهام گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همهی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همهی عرصهها رسانید".
توسعه اقتصادی پایدار مستلزم ثبات سیاسی، امنیت ملی و سیاست خارجی مناسب است. از سوی دیگر، تأمین امنیت ملی مستلزم اقتصاد نیرومند وکارآمد است، لذا راهبرد امنیت ملی هر کشور میبایست متضمن منافع اقتصادی آن و منطبق با تواناییهای اقتصادی آن باشد.
از آنجا که امنیت ملی و اقتصاد متقابلاً به یکدیگر وابسته هستند، ضعف هر یک موجب تضعیف دیگری و در نهایت موجب تضعیف کشور میگردد.
نقش عوامل فراملی بر اقتصاد کشورهای در حال توسعه
در جهان امروز، عوامل فراملی به ویژه در عرصه فعالیتهای اقتصادی بر ساختار اقتصادی کشورهای در حال توسعه تاثیرگذار هستند، زیرا اقتصاد اغلب این دسته از کشورها در برابر عوامل نامطلوب داخلی ضربه پذیر است.
کینز-Keynes اقتصاددان مشهور در کتاب "نظریه عمومی اشتغال بهره و پول مینویسد: "اگر وضعی پیش آید که پول رایج یک کشور (پول ملی) خاصیت نقدینگی خود را از دست بدهد، جانشینهای فراوانی پای خود را در کفش پول میکنند، مثل بدهیهای کوتاه مدت، پول خارجی، جواهرات، انواع فلزات گرانبها و جریانات اعتباری."
«احسان خاندوزی» کارشناس اقتصادی؛ با تاکید بر این واقعیت که ایران از نظر منابع و ظرفیتهای اقتصادی بالقوه توانمند است اما به این نکته هم اشاره دارد که این اقتصاد تحت تاثیر عوامل بیرونی شکننده است.
وی درباره منشا شکنندگی اقتصاد می گوید: "به جای چشم داشتن به درآمد خام فروشی باید به دنبال منابع درونزای پایدار باشیم. اگر بخواهیم تغییر در این جهت ایجاد کنیم باید کاهش وابستگی را در دستور قرار دهیم.
تنها با تن دادن به دشواریهای اقتصاد سیاسی مقاومتی است که فرامین اقتصاد مقاومتی به واقع تحقق مییابد. زمینه انفعال درعرصه بینالمللی جای خود را به زمینه اقتدار خواهد داد. بدون این اصلاح و بدون مقاومسازی اقتصاد، اقتدار سیاسی نیز تداوم نخواهد یافت."
جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهایی است که در طول حیات خود کم و بیش به طور مستقیم یا غیرمستقیم از تحولات جهانی تأثیر پذیرفته است. از این حیث در مقاطع مختلف، مراحلی از چالشهای ناشی از جریانات اقتصاد جهانی را درفرآیند تولید و تجارت تجربه کرده است.
این تجربه نشان میدهد که توسعه اقتصادی و دستیابی به الگویی از توسعه که بتواند ضمن دارا بودن ظرفیت بکارگیری امکانات اقتصاد جهانی، متناسب با ارزشها و ساختار فرهنگی- اجتماعی کشور نیز باشد، نیازمند برنامهریزی و اقدامات چند جانبه است.
استرنج (strange) از متفکران و نظریه پردازان در حوزه مسایل اقتصادی و سیاسی در این زمینه میگوید: امروز بازیگرانی موفق قلمداد میشوند و به لحاظ ردهبندی قدرت در رأس سلسله مراتب جهانی قرار میگیرند که شاخصههایی چون درآمد سرانه شهروندان، میانگین عمر، حجم سرمایه گذاری، ارزش پول ملی، سطح پیچیدگی تولیدات آنها، میزان حضور شرکتها و نهادهای پولی- مالی در این کشور و حجم مبادلات بین المللی آنها بیشتر از دیگران باشد.
تجربه کشورهای موفق نشان می دهد؛ جهانی شدن با ایجاد تحول در ماهیت کار و تلاش برای تولید و حمایت از تولید داخلی ایجاد شده است. جمهوری اسلامی ایران اکنون در حالی وارد دهه پنجاه از حیات خود شده است که فرصتهای منحصر بفردی را در چشم انداز توسعه و پیشرفت در پیش رو دارد. ایران از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کمنظیر است.
رهبر معظم انقلاب در بیانیه راهبردی «گام دوم انقلاب» پس از چهل سالگی؛ تاکید کردند: "اقتصاد یک نقطهی کلیدیِ تعیینکننده است. اقتصاد قوی، نقطهی قوّت و عامل مهمّ سلطهناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطهی ضعف و زمینهساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادّیات و معنویّات بشر، اثر میگذارد.
اقتصاد البتّه هدف جامعهی اسلامی نیست، امّا وسیلهای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید. تأکید بر تقویت اقتصاد مستقلّ کشور که مبتنی بر تولید انبوه و با کیفیّت و توزیع عدالتمحور، و مصرف به اندازه و بی اسراف و مناسبات مدیریّتی خردمندانه است و در سالهای اخیر از سوی اینجانب بارها تکرار و بر آن تأکید شده، به خاطر همین تأثیر شگرفی است که اقتصاد میتواند بر زندگی امروز و فردای جامعه بگذارد".
موقعیت بینظیر ایران در منطقه
ایران با دارا بودن یک درصد جمعیّت جهان، دارای 7 درصد ذخایر معدنی جهان است. منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّی، بازار بزرگ منطقهای با داشتن 15 همسایه با 600 میلیون جمعیّت، سواحل دریایی طولانی، حاصلخیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوع، بخشهایی از ظرفیّتهای کشور است؛ بسیاری از ظرفیّتها دستنخورده مانده است.
این شاخصها اقتضا میکند در دههی دوّم چشمانداز، زمان تمرکز بر بهرهبرداری از دستاوردهای گذشته و نیز ظرفیّتهای استفاده نشده باشد و پیشرفت کشور از جمله در بخش تولید و اقتصاد ملّی ارتقاء یابد.
رهبر معظم انقلاب این نکته را یادآور شدند که انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است.
چالش بیرونی، تحریم و وسوسههای دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کماثر و حتّی بیاثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است.
آنگونه که رهبر معظم انقلاب خاطر نشان کردند؛ "راهحلّ این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرائی برای همهی بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود.
درونزایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانشبنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت، برونگرایی با استفاده از ظرفیّتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهمّ این راهحلها است. بیگمان یک مجموعهی جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانستههای اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشِ رو باید میدان فعّالیّت چنین مجموعهای باشد.
اینکه کسی گمان کند مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علت تحریم هم مقاومت ضداستکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است ،پس راهحل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسهزدن بر پنجهی گرگ است، خطائی نابخشودنی است". 142/118
بیشتر بخوانید:
سال 97؛ پایان چهل سالگی/ آغاز گام دوم انقلاب