شهر دالاهو که به عنوان شهر ملی ساخت تنبور ثبت شده، با حدود ۳۶ هزارجمعیت در ۱۰۰ کیلومتری غرب کرمانشاه واقع شده است. در اسناد تاریخی این منطقه به عنوان یکی از خاستگاه های اصلی ساز تنبور در جهان مطرح شده و از دیرباز بسیاری از ساکنان این شهر به ساخت و نواختن ساز تنبور مشغول بودند.
تنبورهای دستساز هنرمندان این منطقه، در زمره بهترین و مرغوب ترین تنبورهاست که در موزههای جهان جای دارد.
آمارها می گوید که بیش از ۲۵ هزار هنرمند در حوزه صنایع دستی استان کرمانشاه مشغول به کار هستند و تنها در شهر کرمانشاه ۲۸۸ کارگاه فعال صنایع دستی دایر است که در آنها حدود ۱۲ هزار نفر مشغول به کار هستند.
آمار بالای کارگاه های تنبور فعال در استان، فعالیت خانه تنبور و برگزاری جشنوارههای مختلف تنبورنوازی در دالاهو، از جمله دلایل مهم ثبت این شهر به عنوان شهر ملی تنبور است.
خانه تنبور، مرکزی فرهنگی و غیر دولتی است که با هدف آموزش موسیقی و حفظ موسیقی و ساز تنبور در این شهر تاسیس شده است.
اکنون ۱۱۰ کارگاه ساخت تنبور شامل ۳۵ کارگاه بزرگ و ۷۵ کارگاه کوچک در این شهرستان فعالیت می کنند و ۱۸۳ هنرمند و صنعتگر در حوزه ساخت ساز تنبور مشغول هستند. همچنین در این شهر کارگاهی با قدمت ۷۰۰ سال کماکان به ساخت تنبور مشغول است.
تنبور یکی از قدیمیترین سازهای ایران است که جنبه عرفانی و مقامی دارد.
این ساز از ۱۳ تا ۱۴ پرده تشکیل شده است و کاسه و صفحه آن از چوب توت و دستهاش از چوب گردو ساخته می شود. تنبور، از سازهای زهیِ زخمهای دسته بلند است که در میان سازهای سنتی از لحاظ قدمت، گستردگی و گوناگونی در شکل و اندازه ، بسیار قابل توجه است.
قدیم ترین یافته ها سه مجسمه سفالین به دست آمده در شوش متعلق به ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد است که در دست یکی از آنها سازی شبیه تنبور دیده می شود.
همچنین تصویری نقش شده بر تخته سنگ یافته شده در جنوب غربی ایران، متعلق به حدود 3200 سال قبل ، نوازندگانی تنبور به دست را نشان میدهد.
صرف نظر از این یافته ها، از کاربرد واژه تنبور در متون فارسی میانه و پهلوی مانند منظومه درخت آسوریک، رساله بندهشن و کارنامه اردشیر بابکان معلوم میشود که نواختن این ساز دست کم در اواخر دوره اشکانیان و سرتاسر دوران ساسانیان در ایران رواج داشته است.
تنبور از طریق حیره، به جزیره العرب راه یافت و در قرنهای نخستین اسلامی از آنجا به کشورهای اروپایی رفت. این ساز که در حیره به "طُنبوره" شهرت یافت، دریونان " تامپوراس" نام گرفت و از آنجا به آلبانی رفت و "تامپورا" خوانده شد.
در روسیه به "دومرا"، در سیبری و مغولستان "دومبره" یا "دمبوره"، در روم شرقی "باندورا" یا "پاندورا" نام گرفت و سایر اقوام اروپایی، صورت هایی دیگر کلمه پاندورا را بر آن نهادند.
نام این ساز در چین، "تنپولا" است که تفاوت چندانی با نام آن در سایر مناطق جهان ندارد.
در دوره اسلامی و از همان اوایل خلافت عباسی، تنبور جایگاهی ویژه یافت. این ساز با اینکه بر پایه گزارشهای "ابوالفرج اصفهانی" قابلیت همراهی با آواز را داشته ، بیشتر در تکنوازی از آن استفاده میشده است.
یکی از منابع اصلی تنبور شناسی در سده های سوم و چهارم هجری ، کتاب "الموسیقی الکبیر" تالیف ابونصر فارابی است. او در این کتاب فصلی بلند را به معرفی تنبور و نحوه دستان بندی و بیان فاصلههای آن اختصاص داده است. او دو نوع تنبور را که در ساختمان و اندازه و نظام پردهبندی با یکدیگر تفاوت و در روزگار او رواج داشته اند، معرفی کرده است.
دو سه قرن بعد، "عبدالقادر مراغه ای" آثاری پدید آورد که حاوی اطلاعات تازه و منحصر به فرد درباره تنبور است. به گفته او تنبور شروانیان، که اهل تبریز آن را مینوازند، کاسهای عمیق به شکل نیم گلابی با دو تار دارد و بر روی آن دو وتر با فاصلۀ طنینی (دوم بزرگ) بسته میشده است.
امروزه ساز تنبور در سرتاسر ایران رواج دارد اما کانون اصلی این ساز همچنان کرمانشاه، کردستان و نواحی شمالی لرستان است.
تنبور سازی است که دستهای بلند و کاسهای گلابی شکل دارد. کاسه آن به دو صورت یک تکه (کاسهای) که از قدیم مرسوم بوده و چند تکهای (ترکهای یا چمنی) است که به تقلید از کاسه سه تار در دهههای اخیر ساخته می شود. طول این ساز بین ۷۰ تا ۸۰ سانتیمتر و دارای سه سیم است.
تنبور را با چهار انگشت دست راست و بدون استفاده از مضراب مصنوعی مینوازند و تکنیکهای دست چپ آن شبیه دیگر سازهای زهی دسته دار مانند تار و سه تار است.
موسیقی تنبور دارای حالات و جنبههای متفاوتی است و برای هر جنبه و حالت مقام خاصی وجود دارد.
بر این اساس، میتوان آنها را به این صورت دستهبندی کرد:
مقامهایی که جنبه دعا و مناجات و عبادت دارند، مقامهای حماسی، اسطورهای، عاشقانه، عرفانی، مقامهایی که در مراسم عزاداری نواخته میشوند، و مقامهایی که جنبه سرور و خوشامدگویی و شادمانی دارند.
از سازندگان معروف تنبور، ابتدا از نریمان (سازنده آسوری تبار) و سپس از اسداللّه گهواره (سازنده کرمانشاهی الاصل) باید نام برد. سازندگان دیگری نیز به سبب رواج و رونق تنبور در سالهای اخیر، هر کدام تنبورهایی با صدای خاص خود را ساختهاند ولی هیچکدام از سنّت قدیمی تنبورنوازی خارج نشده اند.
موسیقی تنبور یکی از کهنترین انواع موسیقی ایرانی است که از لحاظ گردش ملودیک و فواصل و نغمات و اوزان بهکاررفته ، بسیار غنی و دارای کیفیت منحصر به فرد و مقامهای زیبا است.
دالاهو کجاست؟
اما شهر دالاهو که به عنوان پایتخت ساخت تنبور و نواختن آن نام گذاری شده است، شهری زیبا در غرب ایران و یکی از شهرستان های استان کرمانشاه است. دالاهو در واقع نام کوهی است که در آن عقاب و آهوان بسیاری زندگی میکردند. جالب است بدانید عقاب در گویش کردی "دال" خوانده میشود و از تلفیق واژه های دال و آهو، نام این کوه به دست آمده است.
شهرستان دالاهو با جنگل ها و سراب های فراوان، آب و هوایی بهاری، رودهای پرآب و کوه های مرتفع یکی از مناطق بکر و زیبای غرب ایران به شمار می رود که جاذبه های طبیعی و زیبایی خدادادی، پیشینه تاریخی باشکوه، صفای باطن و ظاهر و مهمان نوازی مردمان خون گرم آن سبب شده این منطقه به عنوان یکی از قطب های مهم گردشگری استان کرمانشاه، همه ساله پذیرای گردشگران بسیاری باشد.
براساس مطالعات و پژوهش های باستان شناسی، سابقه سکونت در شهرستان دالاهو به عصر پارینه سنگی میانی و حدود 30 هزار سال پیش می رسد. زمانی که نخستین ساکنان زمین در پناه غارها و جان پناه های سنگی به شکار و گردآوری غذا از دامان طبیعت می پرداخته اند.
پس از آن و از حدود هفت هزار سال پیش در دشت "کرند"، شواهدی از کشاورزی و دامداری اولیه در روستاهای دوران نوسنگی در برخی تپه های تاریخی مشاهده شده که نشانگر نوعی تغییر در شیوه زندگی و افزایش جمعیت است.
قرارگیری بر سر راه جاده ابریشم به عنوان مسیر ارتباطی شرق و غرب جهان باستان و تسلط بر تنگه مهم و حیاتی "پاتاق"، به عنوان دروازه ورود به فلات ایران، سبب توجه همیشگی به این منطقه شده است.
دالاهو با توجه به شرایط جغرافیایی خاصی که دارد، در طول زمان چون سدی در راه نفوذ مهاجمان و نقطه ثباتی در خاطر مدافعان مرزهای این سرزمین بوده است.
مقاومت و جانفشانی این مردم در کنار دیگر ایلات و عشایر منطقه در مقابل هجوم نیروهای بیگانه و حماسه آنان در جنگ جهانی اول و بویژه تقدیم 315 شهید و 480 جانباز، طی دوران دفاع مقدس در تاریخ ماندگار خواهد بود.
روز 31 تیر ماه به بهانه سالگرد بمباران شیمیایی روستای زرده در نزدیکی دالاهو، در تقویم ایران به عنوان روز ملی دالاهو تعیین شده است.
در آثار شاعران بزرگ فارسیزبان از جمله فردوسی، مولوی، منوچهری دامغانی، نظامی گنجوی، حافظ، بیدل دهلوی و وفا کرمانشاهی به دفعات از ساز تنبور سخن به میان آمده است. اما معرفی این ساز در روزگار کنونی، گذشته از نوازندگان محلی در استان کرمانشاه، مدیون زحمات موسیقیدانان با تجربه دو سه دهه اخیر از قبیل شهرام ناظری، کیخسرو پور ناظری، علیاکبر مرادی و دیگران است که هم کرد هستند و هم با اجرای کنسرتهای متعدد در داخل و خارج از ایران و انتشار آثار متنوع و جذاب، این ساز را به جهانیان معرفی کردند.
و سخن پایانی اینکه ثبت دالاهو به عنوان شهر ملی تنبور، افتخاری بزرگ برای غرب کشور و استان کرمانشاه است و تلاش ها برای ثبت جهانی این شهر و این ساز با عنوان بینالمللی "شهر خلاق هنر و موسیقی"، آغاز شده است .
تنبور نوازی و آواز استاد علی اکبر مرادی در مدح امام علی(ع)