خط زیبا خاک را زر می کند
کار مولا و پیمبر می کند
هرکه خطش خوب، خلقش خوب تر
می شود مخلوق را محبوب تر
گر چه عاشق در زمان ما کم است
لیک خط عشقبازی محکم است
خط اگر با روح شد جان پرورد
آدمی را مثل قرآن پرورد
هیچ خطاطی بدون نور نیست
کاتب قرآن به محشر کور نیست
خط بی تقوی می آلوده است
گر چه می نوشی نخواهی گشت مست
خط بی دینان نمی ماند به دهر
می شود در کام جان مانند زهر
هان! صفا و شان را غافل مشو
مرغ پروازی، اسیر گل مشو
خوشنویسان از قدیم و از الست
می شدند از باده توحید مست
آه، آه از کاتبان بی نماز
از ریا کاران بی سوز و گداز
گر نداند کاتبی سر سحر
می کند کلک و مدادش را هدر
کفر را، سوز سحر دین می کند
با دعا اکسیر آمین می کند
هم صریر کلک خطاطان ناب
خفته را بیدار گرداند ز خواب
وحشی و انسی به وحدت می رسند
تا زبان خامه گردد دلپسند
لا تفرق خوشنویسان بزرگ
افتراقت می برد در چنگ گرگ
گرگ باشد جهل و آهو وحدت است
اتحاد ای دوستان، خود دولت است
دولت عاشق همین بی کینه گی است
عشقبازان را هنر آئینه گی است
عاشقان مشق وفاداری کنید
تا بماند نامتان کاری کنید
پادشاه ملک خطی تاکه هست
گر کنی کلک خیال انگیز مست
کرده ای تسخیر دل، گل نیستی
می نمایی راه، منزل نیستی
خط همان جاده است منزل دیگر است
منزل ما مقصد پیغمبر است
خط خوش مشق صلاح است و سلام
گفتنی ها گفته شد دیگر تمام
116/110