ملی شدن صنعت نفت ایران حاصل یک خیزش تاریخی ومبارزه ای سخت و پر چالش بود. برای درک اهمیت این روز تاریخ ساز باید نگاهی به گذشته کرد؛ روزهایی که نفت یعنی همان ثروت بزرگ ملت ایران مورد طمع قدرت های سلطه گر و غارتگر قرار گرفت.
کاشفان نفت به خوبی میدانستند که نفت یعنی طلای سیاه و این ماده حیاتی برای سال ها و بلکه قرن ها تضمین کننده سلطه گریی و منشا اقتدار اقتصادی و صنعتی آنان بر جهان خواهد بود.
براین مبنا در یک سوی این جریان دارندگان نفت قرارگرفتند و در سوی دیگر جهان صنعتی که تشنه نفت بود.
استعمارنفتی از زمانی آغاز شد که چرخ های صنعت در غرب به حرکت در آمد و کشورهای تازه به صنعت رسیده دریافتند که برای استمرار و پیشرفت صنعت به شدت وابسته به نفت هستند و اگر نتوانند دستیابی به نفت را برای خود تضمین کنند باید برای همیشه محتاج به دارندگان این ثروت عظیم باشند.
به همین علت ان ها با انواع و اقسام روش ها از اشغالگری تا رویکرد به قراردادهای استثماری و تسلط بر مراحل تولید نفت از استخراج تا فروش این ماده ارزشمند تلاش کردند بر نفت و همه جنبه های ان تسلط یابند.
تاریخ نشان می دهد که چگونه شرکت های خارجی با تحمیل قرار دادهای استثمار گونه سال ها منابع متعلق به ملت ایران را به تاراج بردند و دولتهای وقت ایران هیچ گونه تلاش و توجهی برای احقاق حقوق مردم انجام ندادند.
شرایط بین المللی در این دوره، به نحوی بود که کشورهای مختلف به ویژه روسیه، انگلیس و آمریکا با پیشنهادهایی به دولت ایران، خواستار کسب امتیاز نفتی بودند و از آنجا که انگلیس، امتیاز بهره برداری از منابع نفت جنوب کشور را در اختیار داشت، روسها درصدد کسب امتیاز منابع نفتی شمال و آمریکایی ها نیز به دنبال امتیاز نفت، در ایران بودند.
یکی دیگر نمونه های این نوع قراردادهای ننگین؛ که به قرارداد "گس - گلشاییان" معروف است در سال 1933 امضا شد. این قرارداد با اعتراض شدید افراد آگاه جامعه بویژه آیت الله کاشانی از روحانیون مبارز ایران در مجلس مواجه شد.
آیت الله کاشانى در ان برهه حساس به مبارزه با حکومت برخاست و درباره وضع اختناق آمیز آن روز و بى اعتبارى مصوبات مجلس وقت و قراردادهاى نفت با کنسرسیوم، به سازمان ملل نامه اى نوشت.
ایشان دراعلامیه اى ضمن اعتراض شدید به اقدامات شرکت نفت انگلیس همراه با شمار دیگری از نمایندگان مجلس طرح لغو قرارداد با کنسرسیوم نفتی انگلیس را به مجلس داد. با توصیه دولت انگلیس به حکومت شاه، رژیم وقت در اقدامی سرکوبگرانه اقدام به دستگیری آیت الله کاشانى و سپس تبعید ایشان کرد.
مصدق در دوارن مبارزات خود برای ملی کردن صنعت نفت، بارها بر این نکته تاکید داشت که ایرانیان باید خود منابع نفتی کشورشان را اداره و بهره برداری کنند. وی برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، قانونی را در این دوره مجلس به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند، منع میشد.
همایون کاتوزیان استاد حقوق بین الملل در گفتوگو با «دیپلماسی ایرانی» می گوید: نهضت ملی کردن صنعت نفت اساسا به قصد تامین کامل استقلال ایران آغاز شد تا استقرار یک دموکراسی پایدار ممکن شود.
با تصویب ملی شدن صنعت نفت ایران در مجلس؛ شرکت نفت ایران و انگلیس خلع ید و صنعت نفت ایران ملی اعلام شد. اما خصومت ورزی ها پس از ملی شدن صنعت نفت اغاز شد. انگلیسی ها که با تصویب این قانون منافع خود را در خطر می دید، برای جلوگیری از به ثمر نشستن حرکت ملی شدن صنعت نفت، نفت ایران را تحریم کردند و به تمام خریداران نفت خام ایران فشار وارد کردند تا از خرید نفت ایران خود داری کنند. این درس تاریخی اکنون با نقش آفرینی امریکا در حال باز تکرار شدن است.
تکیه بر نفت؛ به عنوان تنها منبع درآمد و طمع ورزی بیگانگان در ان دوران تاریک سبب شد ایران در عرصه سیاسی و اقتصادی از سوی قدرتهای زورگو در معرض تهدید قرار داشته باشد.
پس از آنکه دولت محمد مصدق نخست وزیر وقت ایران اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت را در آوریل 1951 در سرلوحه برنامه دولت قرار داد کارشکنی ها و توطئه ها پر رنگترشد. وقوع کودتای امریکایی - انگلیسی در اوت 1953 علیه دولت مصدق نخست وزیر وقت ایران از جمله این توطئه ها بود.
پس ازاین کودتا؛ حضور شرکت های نفتی از جمله بریتیش پترولیوم کمپانی، شل پترولیوم ان.وی، گلف اویل کورپوریشن، موبیل اویل کورپوریشن، استاندارد اویل کمپانی اوکالیفرنیا وتگزاکو؛ وارد عرصه تاراج نفت ایران شدند و کنسرسیوم جدیدی را تشکیل دادند.
وابستگی به نفت چه در سالهای دور و چه در زمان کنونی که نفت بعنوان یک ابزارفشار برایران مورد تحریم قرار گفت؛ به زیان منافع ملی تمام شده است.
کاهش وابستگی به صنعت نفت از الزاماتی است که رهبر معظم انقلاب در تبیین شاخص های اقتصاد مقاومتى؛ بارها بدان اشاره و تصریح کرده اند: "... این وابستگى، میراث شوم صد سالهى ماست "
ایشان به تحریم ها از همین زاویه نکاه کرده اند و همواره تاکید داشته اند که از این فرصت باید استفاده و تلاش کرد تا نفت را با فعالیتهاى اقتصادىِ درآمدزاى دیگرى جایگزین کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای از همان روزهای آغازین رهبری، در بیاناتی گفتند: «من برخلاف بعضی از تحلیلها، احتمال میدهم که دشمن برای اینکه مردم را از ادامهی این راه و این حضور مأیوس و پشیمان کند، حتی مشکلات جدید اقتصادی را بر ما تحمیل نماید.
هیچ بعید نیست مشکلاتی را برای فروش نفت، تهیهی مواد اولیه و کالاهای ضروری به وجود آورد، تا فشار را بر مردم زیاد کند. دولت و مجلس و مسئولان باید دست به دست هم دهند و بهترین راهها و موفقترین شیوهها را جستجو کنند، تا مشکلات اقتصادی مردم کم شود.»
رهبر معظم انقلاب در آغازدهه 90 ضرورت شکل گیری اقتصاد مقاومتی ورویکرد به اقتصاد بدون اتکا به نفت را مطرح کردند.
ایشان دراین زمینه بارها تصریح کرده اند که یکی از سختترین آسیبهای اقتصادی ایران وابستگی به نفت است.
ایشان برهمین اساس با انتقاد از خام فروشی؛ تکیهی بر استفادهی حداقلی از فروش نفت خام را؛ مورد تاکید قرار داده اند.
آنچه که امروز نیز در هجمه به صنعت نفت شاهد هستیم یک جنگ اقتصادی تمام عیار است.
نفت قلب تپنده اقتصاد ایران است و وزارت خزانه داری آمریکا با وزارت نفت ایران در خط مقدم این جنگ قرار دارند. دولت ترامپ شدیدترین تحریمهای بین المللی را بر صادرات نفت ایران اعمال کرده و هر روزنهای که بیابد سریعا مسدود میکند.
«معاونت تروریسم و اطلاعات مالی» خزانهداری آمریکا را شاید بتوان قلب اتاق جنگ اقتصادیای دانست که در چند سال اخیر به شدت بر موضوع تحریم نفت متمرکز شده است. این معاونت در سال 2004 و به بهانه هماهنگی ابعاد اقتصادی «جنگ با تروریسم» در دولت «جورج بوش» پسر تاسیس شد و اکنون تقریبا تمام مسئولیت امور تحریمی را برعهده دارد. تعداد کارشناسانی که مستقیما روی پرونده ایران کار میکنند دست کم 400 نفر است.
«مارک دوبوویتز» مدیر اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها (افدیدی) که رابطه بسیار نزدیکی با دولت ترامپ دارد، سال گذشته در مقالهای با عنوان «جنگ ریال» به نقل مهم خزانهداری آمریکا در فشار به ایران اشاره کرد. او به خزانهداری توصیه کرده میزان استفاده از ابزار تحریم را به میزان بیسابقهای افزایش دهد و حتی مقامها و بانکداران اروپایی همکار با ایران را تحریم کند.
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اگرچه تلاشهای زیادی صورت گرفت تا با استفاده از اهرم تحریم؛ توسعه صنعت نفت ایران متوقف شود، اما نهتنها توسعه صنعت نفت ایران متوقف نشده بلکه شاهد بهره برداری از پروژههای متعدد در صنعت نفت و گاز کشور بوده ایم.
ایران سرزمینی غنی و سرشار از استعداد و خلاقیت و منابع ارزشمند واز نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کمنظیر است.
بیژن زنگنه وزیر نفت؛ ماه سپتامبر گذشته در آیین امضای قرارداد توسعه میدان مشترک گازی بلال، بر ادامه حرکت روبه جلوی صنعت نفت ایران با اتکا به امید و تلاش تاکید کرد و گفت : ما میخواهیم با جهان تعامل داشته باشیم، اما اگر بخواهند ما را متوقف کنند، ما متوقفشدنی نیستیم و تمام تلاش و قدرت خلاقه خود را به کار میگیریم تا بر مشکلات فائق شویم.
زنگنه با اشاره به گذشت 22 سال از آغاز فرایند توسعه در پارس جنوبی قطب انرژی جهان افزود : 22 سال گذشت و این عمر در خدمت به جمهوری اسلامی، خدمت به ملت ایران و در راه سرافرازی ملت سپری شد.
اکنون با همت متخصصان ایرانی ، تمام پالایشگاههای پارس جنوبی در مدار قرار دارد و سکوها در 27 فاز نصب و همه ظی رفیت ها بخش دریایی عملیاتی شده است.
زنگنه با اشاره به جبران عقب ماندگی ایران در برداشت از میدانهای مشترک هم گفت : اکنون در پارس جنوبی از همسایه عقب نیستیم و حتی در تولید روزانه جلوتر هم هستیم؛ درغرب کارون هم چنین است، بنابراین با وجود تحریمهایی که به ما اعمال می شود، قطار توسعه صنعت نفت متوقف نشده و عملکرد وزارت نفت از مصادیق بارز اقتصاد مقاومتی است.
وزیر نفت این روند را نشانگر جریانی دانست که حاکی از کار در اوج تحریمهاست و اضافه کرد: تحریمها ما را متوقف نکرده است؛ ما زندهایم؛ ما فعالیم و برای صنعت نفت ایران در تلاشیم.
زنگنه، ثبت رکوردهای بزرگ در بخش پالایشی و موفقیتهای صنعت پتروشیمی را از مصادیق دیگری از تحرک و کار در صنعت نفت دانست و افزود: اکنون درآستانه جهش دوم پتروشیمی هستیم که با تحقق آن، تولید محصولات پتروشیمی به بالای 100 میلیون تن در سال می رسد و با جهش سوم این شاخص به 140 میلیون تن خواهد رسید.
استمرار این حرکت روبه جلو نشان می دهد صنعت نفت ایران در مسیر تازه ای قرار گرفته است که متوقف نخواهد شد.
هدف راهبردی در این حرکت ارتقای سطح فناوری ملی و تثبیت نقش نفت در زیر ساخت اقتصادی مقاوم و پایدار است.118
نویسنده: مهرداد هاشمی
بیشتر بخوانید:
29 اسفند روز ملی شدن صنعت نفت