فرازمند می نویسد: ایجاد کریدور تحت نظارت روسیه در مرز ایران و ارمنستان یک موضوع اختلافی است که باید از طریق دیپلماتیک راه حلی برای آن یافت شود. تبدیل کردن این موضوع به یک معضل که بر کلیت روابط همسایگان ولو در سطح رسانهای سایه بیاندازد، خردمندانه نیست.
این دیپلمات در بخش دیگری از پست خود در ایکس نوشت: طی سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ نیز که آنکارا و باکو جلودار ایجاد چنین کریدوری بودند، ابعاد هیجانی و رسانهای آن بر ابتکارات دیپلماتیک پیشی گرفت. نگاه احساسی و اسمگذاریهای تفرقهافکن و قضاوت سفید و سیاه در مورد همسایگان موجب انسداد دیپلماسی میشود.
سفیر سابق ایران در ترکیه افزود: مسیر زنگزور اگر صرفا یک جاده ترانزیتی تحت حاکمیت دولت ارمنستان باشد،مخالفت با آن مبنای حقوقی و بینالمللی ندارد کما اینکه ایروان و تهران نیز در این خصوص تحفظی اعلام نکردهاند. برای حل مساله باید دید چرا برای بازکردن این مسیر ۴۰ کیلومتری مختصاتی اعلام میشود که مغایر با دو اصل بنیادین حقوق بینالمللی یعنی احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور صاحب سرزمین است؟ آیا عدم اعتماد یک طرف به عوامل مرزی و گمرکی کشور صاحب سرزمین دلیل قانع کنندهای برای ایجاد رویه مغایر با حقوق بینالملل است و آیا تحمیل چنین بدعتی به سود ثبات و امنیت منطقه است؟
کریدور مد نظر روسیه تا چه میزان با مختصات ایدهآل جمهوری آذربایجان و ترکیه همپوشانی دارد؟ آیا روسها کریدوری را ایجاد میکنند که دو همسایه دیگر ما آن را کریدور تورانی مینامند؟ آیا تحمیل طرح یکجانبه بجای توافق عادلانه ارمنستان را به سمت خارج از منطقه سوق نخواهد داد؟
فرازمند نوشت: ابتکار شش جانبهای که در سال ۲۰۲۱ همزمان مورد استقبال تهران،مسکو ، آنکارا،ایروان و باکو قرار گرفت،یک سازوکار عالی و ضروری برای بررسی و توافق در خصوص موضوع انسدادهای مواصلاتی در قفقاز است.
وی در پایان این رشته نوشته خود یادآور شد: چه بسا موفقیت این ابتکار در بازکردن گلوگاههای مواصلاتی در جنوب قفقاز بر اساس حقوق شناخته شده بین المللی و منافع جمعی، گرجستان کشورغایب این ابتکار را نیز متقاعد سازد برای انتفاع عادلانه از منافع مسیرهای مواصلاتی در آینده به این سازوکار بپیوندد.