سابقه پیادهروی اربعین مربوط به سالهای اخیر نیست بلکه پیادهروی به سوی کربلا در ایام اربعین از زمان اهل بیت (ع) در بین شیعیان رواج داشته است و حتی در اوج خفقان و استبداد حکومتهای بنی امیه و بنی عباس نیز شیعیان این پیادهروی را انجام میدادند.
امروز پیادهروی اربعین به رخدادی جهانی و گردهمایی بینظیر در جهان تبدیل شده است. روزنامه آمریکایی «هافینگتون پست» درباره بزرگی و عظمت این مراسم نوشت: "فقیرانی که طعام میدهند، معلولینی که دهها کیلومتر راهپیمایی میکنند، حدود 700 میلیون وعده غذایی که توسط مردم عادی و عمدتاً فقیری که تمام سال پس انداز میکنند تا به زائران اباعبدالله الحسین(ع) اطعام کنند." علاوه بر این، شاخصههایی مانند تواضع، فروتنی، سخاوت، ایثار و گذشت، مهربانی، عزتمداری و ... در میان زائران و موکبداران و مردم عراق در ایام اربعین برجسته است."
یکی از ظرفیتهای مهم پیادهروی اربعین، نشان دادن «وحدت در عین تنوع» است. اربعین حسینی خیل عظیمی از انسانهای مختلف از فرهنگهای متفاوت با دین، زبان، رنگ و نژاد گوناگون را با جاذبهای مغناطیسی به سمت خود میکشاند.
مسلمانان معتقد به راه امام حسین(ع) و نهضت ایشان وارد پیادهروی اربعین میشوند و باب گفت وگو را با جهانیان باز میکنند، چرا که اربعین به محلی برای گفت وگو تبدیل شده است که محور آن پیام امام حسین(ع) است که برای عدالتخواهی و استقرار صلح و آرامش شهید شد.
در این گردهمایی افراد با زبانها و گرایشات مختلف با هم راه میروند در صورتی که هیچ شناختی از هم ندارند. هرچند اربعین مشخصاً یک مراسم شیعی است، اما سنیها و حتی مسیحیان، ایزدیها، زرتشتیها و... نیز هم به عنوان زائر و هم به عنوان خادم زائران در این مراسم شرکت میکنند.
در حالی که جمعیت اصلی زائرین اربعین حسینی از کشور عراق میباشد، مقامات عراق حضور زائرین از 80 کشور جهان در این مراسم عظیم را تأیید نمودهاند. مردم - فارغ از رنگ و نژاد - حسین بن علی(ع) را نماد فراگیر، بیحد و مرز و فرامذهبی از آزادی و ایثار میدانند.
بنابراین اربعین یک آیین فرادینی، فرامذهبی و فراملیتی میباشد که مرزهای هویتی را پشت سرگذاشته است و مجموعهای از اشتراکات اعتقادی و فرهنگی را در یک قالب همگن به منصه ظهور گذاشته است که همین امر خود باعث رشد و بلوغ فکری و معنوی زائرین میشود. بنابراین، اجتماع عظیم و میلیونی پیادهروی اربعین را باید به عنوان نمادی از امت اسلام در نظر گرفت.
واقعیت این است که جنس راهپیمایی اربعین متفاوت است. راهپیمایی اربعین، حرکتی انقلابی نیست، اما پویایی در ذات آن است. جنس این پویایی، زنده بودن دین مبین اسلام و عاشورای حسینی و زنده بودن عنصر معنویت و دینگرایی در شیعیان به خصوص مردم مسلمان ایران است.
خداوند برابر وعدههای حقی که به حقجویان و حقگرایان داده، نصرت و امداد خود را در قالب معجره یا جز آن شامل حال اهل حق میکند و اربعین نیز چه در وجه عبادی و زیارتی آن و چه در وجه مناسکی آن میتواند از این امدادهای معجزهوار الهی قلمداد شود که در زمانهای نادر و شاید نایاب از نظر شدت و حجم هجمههای جبهه کفر و استکبار علیه جبهه حق و حقجو، زایشی نو یافت و خود را از دل سنت و تاریخ رها ساخت و در بستر زمان و مکان جاری شد تا جایی که دلها را فراتر از مرزهای زمینی و زمانی، به عقلانیت سرخ حسینی پیوند زده و آنها را در برابر توفانهای بنیانبرانداز و سهمگین دشمنان، بههم نزدیک مینماید بهگونهای که عمدتا به همدلی و همذاتپنداری میرسند و وحدت و اتحاد آگاهانه و برخاسته از تجربهای زیسته را تجربه میکنند.
نویسنده: سیدرضی عمادی
117