امروز در جوامع اسلامی ولوله ای برپاست. همه از امر مهمی خبر می دهند که آینده جهان را تغییر خواهد داد. تغییری همه جانبه که نظم ساخته و پرداخته دست بشر را بر هم خواهد زد و نظم الهی را جایگزین آن خواهد کرد.
فضل یعنی برتری و فزونی، یعنی چیزی را به کسی بخشیدن در حالی که او استحقاق این بخشش را ندارد. فضل خداوند بالاتر از عدالت اوست.
اگر خداوند با عدالتش اعمال ما را محاسبه کند بسیاری از اعمال ما نه تنها پذیرفته نیست بلکه شایسته عقوبت است. اما خداوند از سر رحمتش، بدی ها و کاستی های ما را می بخشید و از سر فضل، آنچه را به آن نیازمندیم به ما عطا می کند، در حالی که شایستگی آن را نداریم.
ده سال از هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه گذشته بود. در روزهای پایانی ماه ذیقعده مسلمانان از راه های دور و نزدیک به مدینه می آمدند تا در کنار پیامبر به طواف خانه خدا بروند.
مراسم حج به پایان رسید و مردم در راه بازگشت بودند که پیامبر خدا در منزلگاهی به نام «غَدیر خُم» توقف کرد و دستور داد همه حاجیان را به آن منزلگاه فرا بخوانند. وقتی همه جمع شدند پیامبر دست علی بن ابیطالب(ع) را گرفت و بر فراز منبر رفت و گفت: "...هر کس من مولای او هستم اکنون این علی مولا و سرپرست اوست..."
ولایت علی ابن ابی طالب (ع) تنها پیام آن روز پیامبر برای مردم نبود. پیامبر خدا، آن روز خبر از سلسله ای از ائمه داد که از نسل علی (ع) هستند و آخرین آنها حضرت مهدی (عج) بود، کسی که گیرنده تمام حق خداوند و بازگرداننده تمام حق غصب شده اهل بیت پیامبر(ص) به ایشان خواهد بود.
پیامبر (ص) پیش از این نیز بارها نام حضرت مهدی (عج) را بر زبان آورده بود. ایشان می فرمود: "جانشینان من و حجّتهای خداوند بر خلق، بعد از من، دوازده نفرند. اولشان برادرم و آخرشان فرزندم است. برادرم «علی ابن ابی طالب» و فرزندم «مهدی» است که جهان را پس از آنکه پر از ظلم و جور شود، پر از عدل خواهد کرد."
دویست و چهل و پنج سال از واقعه غدیر خم گذشته بود که وعده پیامبر محقق شد و آخرین حجت خدا، آخرین امام و جانشین پیامبر (ص) متولد شد.
مردمی که در یک محدوده جغرافیایی زندگی می کنند، ضرورتاً یک «امت» نیستند. حتی آنها که یک زبان مشترک دارند ممکن است یک امت واحد نباشند، حتی فرزندان یک پدر و مادر نیز ممکن است اعضای یک امت واحد نباشند چنانکه پسر نوح از امت پدرش نبود.
او نبوت پدرش را نپذیرفت و او را امام و پیشوای خود قرار نداد و از دستوراتش اطاعت نکرد پس هنگامی که عذاب خدا بر کافران نازل شد، او نیز گرفتار طوفان شد. مردمی که گرد یک امام واحد جمع شده اند، او را در امامت به حق می دانند و به دستوراتش عمل می کنند افراد یک «اُمّت» واحدند. در ارتباط با امام است که مشخص می شود هر کس جزو کدام «اُمّت» است.
مردمی که در یک محدوده جغرافیایی خاص زندگی می کنند و حکومت «دولت» خاصی را پذیرفته اند یک «ملّت» هستند. ما «مِلّت» های زیادی داریم همانطور که «دولت»های زیادی هم داریم اما «اُمّت» فقط دو تاست؛ حق و باطل. امتِ حق از امامِ برگزیده خداوند پیروی می کنند و امت باطل از پیشوای کفر که به ناحق حکومت را از آن خود کرده و امر به شرک و کفر می کند.
بعد از پیامبر اکرم (ص)، خداوند دوازده امام را برگزید تا رهبری امت اسلام را بر عهده بگیرند و آنچه حق مردم است به جا آورند. آنها را به احکام اسلام آگاه کنند، در اصلاح امور دین و دنیاى مردم و اجرای احکام الهی تلاش کنند، سنت پیامبر (ص) را زنده کنند و حق نیازمندان را از «بیت المال» بپردازند، اما مردمی که قرار بود امت این امامان باشند نه تنها حق ایشان را به جا نیاوردند و از دستوراتشان پیروی نکردند بلکه به ائمه کفر پیوستند و یا با سکوت خود امامشان را تنها گذاشتند.
یازده امام، تمام عمرشان، اموالشان و حتی عزیزانشان را فدای امت کردند تا اینکه نوبت به آخرین آنها رسید؛ «مهدی».
او در روز نیمه شعبان سال 255 هجری قمری به دنیا آمد و حتی فرصت این را نداشت که دوران کودکی اش را طی کند. دشمنانش می خواستند با کشتن پدرش از تولد او جلوگیری کنند اما زهی خیال باطل! چرا که اراده خداوند بی شک محقق خواهد شد.
پنج ساله بود که پدرش را به شهادت رساندند و او یتیم شد اما این یتیم پنج ساله قرار بود پدر یک امت باشد همانطور که عیسی (ع) در کودکی رسالت یافت و برای امتش پدری کرد.
خداوند این آخرین ذخیره خود را از نظرها پنهان داشت تا زمانی فرا برسد که مردم دوباره برای شناخت و پیروی از امامشان قیام کنند و امتی واحد را شکل دهند. او قرنهاست در غیبت به سر می برد اما همواره برای امتش پدری کرده است. امتی که جز خواصشان، کسی امامشان را نمی شناسد و اراده ای برای عمل به دستوراتش ندارد. تا وقتی چنین اراده ای نباشد حقیقتاً امتی نیست، حقیقت و هویت امت به همین اراده جمعی وابسته است.
آخرین امام شیعیان هرگز به فرزندانش پشت نکرده و فراموش شان نکرده است. او همیشه و در همه حال برای اصلاح دین و دنیای امتش تلاش کرده و همواره همچون پدری مهربان دعای خیر خود را بدرقه راهشان ساخته است. اما این امت است که در روزمرگی های خود غرق شده و امام خود را از یاد برده است. شاید بهتر باشد بگوییم امت، غایب است نه امام.
این روزها، اما، امت رخ نموده است. فرزندان مهدی در گوشه و کنار جهان به پا خواسته اند تا امر امامشان را برای مبارزه با کفر و ظلم، اطاعت کنند. آنها نه ملیت مشترکی دارند و نه به یک زبان حرف می زنند اما همه می دانند که باید با ظلم مبارزه کرد. همه می دانند برای این مبارزه باید متحد بود. برای پیروزی بر کفر و ظلم باید گوش به فرمان یک رهبر واحد داشت. رهبری شجاع و عادل و آگاه. امروز فرزندان مهدی (عج) در یمن، لبنان، فلسطین، عراق، ایران و هزاران شهر و کشور دیگر برای مبارزه با ظلم با هم متحد شده اند. این ظهور یک امت است. امتی که بی شک، بی امام نیست.
در همه سالها و قرنهای گذشته آنچه سبب می شد مسلمین با همه پراکندگی، دست از مبارزه برندارند و از رسیدن به پیروزی نا امید نشوند؛ وعده های قرآن و پیغمبر اسلام (ص) بود. خداوند در آیه پنجم سوره قصص می فرماید: «وَنُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثینَ»؛ «و ما اراده کرده ایم که بر مستضعفان منت گذاشته و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!»
پیامبر خدا (ص) بارها می فرمود: «قسم به آن که مرا مبعوث کرد! اگر از دنیا، فقط یک روز باقی باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی می کند که در آن روز، فرزندم «مهدی» ظهور کند و روح الله، عیسی ابن مریم، نزول کند و پشت سر او نماز بخواند و زمین به نور پروردگار روشن شود و حکومتش شرق و غرب عالم را فراگیرد.»
همه اینها ما را به آینده امیدوار می کند مخصوصاً حالا که دلهای امت از همیشه به هم نزدیکتر است و حضور تو را بیشتر درک می کنیم. تو آخرین ذخیره خداوند بر زمینی، همان بهترینی که خداوند برای بندگانش باقی گذاشته. تو همان «بقیة الله» هستی.
«بقیة الله خیر لکم ان کنتم مومنین» (آیه 86 سوره هود) «ذخیره خداوند برای شما بهترین است اگر به راستی ایمان داشته باشید»
تو همان پدری هستی که خداوند برای امت آخر الزمان ذخیره کرده است. امتی که در نبود تو همه یتیمند. پس ای سرپرست یتیمان برخیز و به سمت ما بیا. «یا کافل الایتام قم الینا»
بیا تا زیبایی نظم الهی را به همگان نشان دهیم، همانطور که زشتی آنچه بشر به دست خود رقم زده برای همه آشکار شده است.