خراسان یکی از بزرگترین مراکز موسیقایی دنیا بوده است.
موسیقی نواحی شمال خراسان در کنار آداب و رسوم و نگاه آیینی، بیشترین تأثیر خود را از اقلیم جغرافیایی این سرزمین گرفتهاست.
هرکدام از مناطق جغرافیایی، از نشانههای خاص موسیقایی تبعیت میکنند، برای مثال الحان سرزمینهای "کوهپایه"(هزار مسجد) از تاکیدهای آوازی ویژهای نسبت به منطقه "جلگهای" برخوردار است و در مقابل موسیقی سرزمینهای جلگهای قوچان، بیشتر متاثر از موسیقی سازی است.
چندفرهنگی بودن این منطقه، از ویژگیهای منحصر بفرد این سرزمین است که موجب شده موسیقی نواحی شمال خراسان از نشانههای ویژه این فرهنگها بهرهمند شود که از این بین میتوان به تأثیرات موسیقایی اقوام مهاجر ترک و کرد در موسیقی شمال خراسان اشاره کرد.
بخش "آوازی" موسیقی نواحی شمال خراسان، بیشتر بر پایه وقایع تاریخی، آیینی و اساطیری استوار است که از این میان میتوان به داستانهای موجود در شاهنامه اشاره کرد که توسط آواز و همراهی ساز اجرا میشود.
یکی از ویژگیهای کلام در موسیقی شمال خراسان، بیان داستانهای مختلف و نگاه پندآمیز به این وقایع است که موجب میشود شنونده در کنار موسیقی، برداشت دیگری نیز داشته باشد و همین مهم سبب شده، موسیقی در خراسان در کنار برداشت هنری، در مسائل اجتماعی هم تأثیرگذار باشد.
دوتار، محور موسیقی خراسان
ساز دوتار، محور موسیقی خراسان است.
همه مقامهای موسیقی، چه در شرق و جنوب خراسان و چه در شمال آن، با این ساز نواخته میشود. دوتار قدمتی چند هزار ساله دارد و فقط یک ساز فولکلوریک روستایی یا شهری ایرانی نیست، بلکه نواختن ردیفهای موسیقی ایرانی با این ساز خوش صدا، زینتبخش کنسرتهای بزرگترین گروههای موسیقی در ایران و حتی اروپا است .
رساله "سازهای زهی از یک سیمه تا ده سیمه" اثر ابواسحاق کندی، فیلسوف و مترجم قرن نهم میلادی ، اولین سند مکتوب تاریخی است که در آن به دوتار خراسانی اشاره شده است. کندی در این کتاب می نویسد: ساز یک سیمه در نزد هندوان متجلی شده و ساز دو سیمه، نزد اهل فارس و بلاد خراسان رایج است.
کتاب "موسیقی کبیر" نوشته فارابی، دومین سند مکتوب است که به صراحت از تنبور خراسانی و بغدادی صحبت می کند. در دوره هایی خراسان بزرگترین مرکز موسیقی جهان اسلام و حتی دنیا بوده است و در آثار به جا مانده این نام به منطقه ای بسیار وسیع تر از خراسان فعلی اطلاق می شده است.
در خطه خراسان بزرگ به نوازندگان دوتار، آوازخوان، داستانگو، سراینده و سازنده ساز (دوتار) "بخشی" یا "خنیاگر" می گویند. دوتار، یکی از سازهای مضرابی موسیقی ایرانی است و همانگونه که از نام آن برمیآید، دارای دو سیم (تار) است.
این ساز را معمولاً با مضراب نمینوازند و با ناخن، زخمه میزنند. دوتار پیشینهای چند هزار ساله دارد. امروزه حوزههای نواختن دوتار عبارتند از شمال خراسان در شهرهای قوچان، بجنورد، شیروان، اسفراین، فاروج، درگز و جنوب و شرق خراسان در شهرهای تربت جام، تایباد، تربت حیدریه، نیشابور، فردوس، بیرجند، بجستان، کاشمر، خواف، گناباد، سبزوار و نواحی ترکمننشین استان گلستان و بخش علیآباد کتول ، همچنین برخی مناطق استان مازندران.
این ساز در نواحی مختلف، با اندکی تغییر در شکل و نحوه نوازندگی دیده میشود و شکل ساز و نحوه در دست گرفتن آن هم در مناطق مختلف با هم تفاوت دارد.
دوتار شمال خراسان، دارای کاسهای گلابیشکل و دستهای نسبتاً دراز و دو رشته سیم (تار) است. طول دسته آن حدود 60 سانتیمتر و کل ساز حدود 1 متر است.
قسمت گلابیشکل این ساز از چوب درخت شاتوت و دسته آن از چوب زردآلو یا درخت گردو ساخته میشود. در قدیم به جای سیم از ابریشم استفاده میشد. در شرق خراسان دوتار 8 پرده و یک نیم پرده دارد، کاسه ساز و صفحه ساز از چوب توت و گاهی از چوب گردو ساخته میشود و دسته آن از درخت زردآلو و گاهی از عناب و گردو تهی میشود.
در چهاردهمین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو در بوگوتا پایتخت کلمبیا در دسامبر 2019، پرونده مهارتهای سنتی ساختن و نواختن دوتار که از سوی ایران ارائه شده بود، با کسب نظر موافق اعضای این کمیته، در فهرست یونسکو ثبت جهانی شد.
یکی از شرطهای یونسکو برای ثبت جهانی دوتار، جاری بودن صدای این ساز در زندگی مردم ایران است.
در این پرونده به کاربرد دوتار در مراسمهایی چون تولد، عروسی و جشنهای ملی و مذهبی اشاره شد و حتی از نمادهای ساخته شده به شکل دوتار هم نام برده شد.
در راستای حفظ محیط زیست، هنرمندان برای ساخت دو تار از درخت زنده استفاده نمیکنند. ساخت دوتار از درخت خشک بسیار سخت صورت می گیر اما دوتار مقاومی از آن ساخته میشود که براحتی ترک نمیخورد.
عثمان محمدپرست در سال 1307 ( 1928 .م ) در شهر خواف از توابع استان خراسان رضوی زاده شد.
خواف شهری در شمال شرقی ایران واقع شده و 270 کیلومتر با مشهد فاصله دارد .عثمان محمد پرست که به عثمان خوافی معروف بود ، از سن 10سالگی با دوتار مأنوس بودهاست.
پدر وی با نوازندگی مخالف بود اما پس از آنکه دید، عثمان درباره دین و پیامبر اسلام (ص) شعر میگوید و مینوازد، نظرش تغییر کرد.
عثمان محمدپرست درباره علاقه اش به ساز دوتار گفته است: "دوتار در خواف بود ولی نه دوتاری که من میزنم یک چیزی بود و صدایی داشت که من عاشق صدایش شدم. دوتار را پیدا کردم و بردم به خانه. بدون آنکه خودم سواد داشته باشم یا پدرم باسواد باشد خودم به تنهایی به اینجا رسیدم. این دوتار را هم از کسی یاد نگرفتم. از پیش خودم یاد گرفتم. من خودآموخته بودم".
این دوتارنواز بزرگ خراسانی در مورد اینکه زندگیاش از راه موسیقی میگذرد یا نه، گفته است: "من بابت موسیقیام هیچ وقت پول نگرفتهام. خودم کار میکردم و زندگی خانواده ام را تامین کردم. در وهله بعد باید بگویم من کمخرجم، خرج بیجهت ندارم و همینی که الان هستم، آن موقع هم بودم. ما با غذاهای ساده زندگی میکنیم و الان هم همانطوریم".
استاد محمد پرست، آثار مطرح و معروفی نواخته است که مطرح ترین آنها، " مقام نوایی " از اشعار طبیب اصفهانی است که با پنجه سحرآمیزش اجرا کرده است.
او نخستین کسی بود که در سال 1353 ترانه "نوایی نوایی" را بر اساس این مقام اجرا کرد. خوانندگان زیادی بعد از او به اجرای این آهنگ پرداختند که البته هیچ کدام به زیبایی اجرای اولیه و اصیل این آهنگ نیست.
او در چند فیلم هم به عنوان بازیگر و در نقش نوازنده ایفای نقش کرده که از جمله انها می توان به فیلم "فردا" کار مشترک ایران و ژاپن اشاره کرد.
عثمان محمدپرست، در خصوص منشأ دوتار نوازی میگفت:
"خاستگاه دوتار، سه شهر خواف، تایباد و تربت جام است که بیشتر آهنگهای فارسی و محلی مینوازند و بعد از آن هم در قوچان، شیروان و بجنورد "دوتار" رایج است که با آن آهنگهای کردی و ترکی میزنند. از آنجا هم به ترکمنها در گنبد کاووس رسید که با دوتار، آهنگهای ترکمنی مینواختند."
در سال 1396 نخستین کاشی ماندگار استان خراسانرضوی در راستای حفظ میراث ناملموس کشور، از سوی ادارهکل میراثفرهنگی خراسانرضوی بر سر در منزل عثمان محمدپرست نصب شد.
نسخهای از گواهینامه ثبت جهانی دوتار هم به دو زبان انگلیسی و فارسی، به استاد عثمان محمدپرست اهدا شده است که به حق نقشی غیر قابل انکار در زنده ماندن دوتار خراسان داشته است. نوازنده منحصر بهفرد و بی ادعا و انسانی شریف که خیلی از هنرمندان تراز اول کشور، برخی از آلبومهای معروف خود را مرهون نغمههای دلنشین دوتار او هستند.
او علاوه بر فعالیت هنری در امور خیریه هم پویا بود و در ساخت بیش از 900 مدرسه به همراهی خیرین دیگر مشارکت داشت. همچنین او در تامین هزینه درمان کودکان مبتلا به سرطان گامهای بلندی برداشته است. این امور نیکوکارانه بازتاب همان جمله معروفش است که میگفت “در راه خدا موسیقی نواختم” و همه اینها او را به چهرهای محبوب در جهان تبدیل کرد.
"سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس "ایران، چند سال پیش نشان سفیر مدرسهسازی را به استاد عثمان محمدپرست، استاد موسیقی مقامی خراسان رضوی، اهدا کرده است.
مجتبی کاشانی در وصف استاد عثمان محمدپرست سروده است:
ای خواف شگفت روزگاری داری
درد و غم و رنج بی شماری داری
محروم و بدون غمگساری اما
عثمان و دوتار بی قراری داری
استاد عثمان محمد پرست
استاد عثمان محمدپرست، پس از یک دوره بیماری، صبح روز پنج شنبه 29 اردیبهشت ( 19 مه ) در سن 94 سالگی درگذشت. پیکر این هنرمند که 80 سال به کار هنری اشتغال داشت، پس از اقامه نماز جمعه در مصلی شهر خواف، با حضور انبوهی از مردم و علاقهمندان به فرهنگ و هنر، به خاک سپرده شد.
نسرین مقدم