ایران پرس- شواهد گویای این است که آفریقا به محل جدیدی برای رقابت توام با منازعه قطر با کشورهای عربی 1+3 تبدیل شده است.

تنش میان قطر و گروه عربی 1+ 3(عربستان، امارات و بحرین به عنوان سه عضو شورای همکاری خلیج فارس به همراه مصر) که از 5 ژوئن 2017 آغاز شد؛ دهمین ماه خود را سپری می کند.

صرف نظر از تنش های مابین این کشورها و جنگ های لفظی که اخیراً نیز شدت پیدا کرد، به نظر می رسد که این کشورها در یارگیری سیاسی نیز درصدد هستند از هم عقب نمانند و کشورهای آفریقایی را نیز برای این مقصود انتخاب کردند.

سودان نقش محوری را در این رقابت میان قطر با گروه عربی 1+3 ایفا می کند. «شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی»، معاون نخست وزیر و وزیر خارجه قطر اوایل هفته جاری به سودان سفر کرده و با مقامات این کشور دیدار و گفتگو کرد.

پیش از این در اواخر فوریه 2018 نیز سفیر قطر در خارطوم نامه امیر این کشور را به «عمر البشیر»، رئیس جمهوری سودان داد و عمر البشیر نیز در نامه ای رسمی به امیر قطر خواستار گسترش روابط با دوحه شد.

این اتفاق در شرایطی رخ داد که عربستان و متحدانش از دولت سودان خواسته بودند روابط خود با قطر را محدود کند.

در حالی که دولت خارطوم نگران تاثیرگذاری قطر بر هوادارن اخوان المسلمین در سودان است، خواستار حفظ کمک های مالی عربستان سعودی نیز است. با این حال، دولت سودان از سیاست های حمایت آمیز دولت سعودی از مصر ناراضی است.

بر همین اساس، تحلیلگرانی نظیر «نصرالدین محمد آدم»، پژوهشگر و کارشناس روابط بین الملل مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی «المعرفه» سودان، معتقد هستند که «ائتلاف خارطوم با ریاض برای سودان بی نتیجه است زیرا عربستان و مصر سوار بر یک کشتی شده اند و مصر نمی خواهد سودان نیز همراه آنها در این کشتی باشد. قطر این موضوع را به خوبی دریافته و در تلاش است به خارطوم نزدیک شود.»

رقابت قطر و عربستان در یارگیری از میان کشورهای آفریقایی

نکته مهم این است که به همان اندازه که دولت قطر تلاش می کند روابط با کشورهای آفریقایی را بر اساس احترام پیش ببرد، دولتهای عربستان، امارات و مصر نگاه مداخله گرایانه به این کشورها دارند و بر ناامنی ها و بی ثباتی های این کشورها می افزایند. سیاست امارات در قبال سومالی و لیبی یکی از شواهد این نوع رفتار است.

در حالی که دولت «سومالی لند» توسط هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده، شرکت بنادر دبی اخیراً توافقنامه ای با دولت «سومالی لند» امضا کرده و آنرا به مثابه حکومتی مستقل از سومالی در نظر گرفته است.

این رفتار سبب اعتراض رئیس جمهوری و نمایندگان مجلس سومالی شد و نمایندگان مجلس سومالی فعالیت شرکت بنادر دبی در این کشور را محکوم و آنرا تجاوز آشکار به حاکمیت و یکپارچگی سومالی اعلام کردند. دولت امارات در لیبی نیز روش مداخله را در پیش گرفته و در حالی که لیبی از حاکمیت چندگانه رنج می برد، به گفته «محمد المعزب»، معاون دوم شورای عالی امور خارجه لیبی، ابوظبی اموال و پول های بلوکه شده قذافی در بانک های امارات را در حمایت از نیروهای ژنرال خلیفه حفتر هزینه می کند.  

می توان گفت در رقابت برای نفوذ در آفریقا نیز دولت قطر بر خلاف گروه عربی 1+3 با هوشمندی حرکت می کند و احترام متقابل را بر نگاه سلطه جویانه و بی ثبات کننده برگزیده است. در واقع، سیاست خارجی قطر شاهد بازگشت به قبل از 2011 است.

دولت قطر قبل از سال 2011 سیاست خارجی خود را بر اساس میانجی گیری در بحران های منطقه ای و بهره گیری از فاکتور اقتصادی برای نفوذ در منطقه و همچنین ارائه یک بازیگر صلح ساز تنظیم کرده بود، اما این سیاست خارجی با وقوع اعتراض های عربی در سال 2011 تغییر کرد و قطر با برداشت اشتباه از این تحولات، مداخله در امور داخلی کشورهای درگیر را برگزید که در نهایت این سیاست با شکست مواجه شد. سیاست خارجی کنونی قطر نیز یادآور دوران قبل از سال 2011 است.

114/110

نویسنده: سیدرضی عمادی

بیشتر بخوانید:

اعلام آمادگی سودان برای گسترش همکاری ها با قطر

نشانه‌های تازه از پیروزی دیپلماتیک قطر در مقابل عربستان/ تحلیل