رئیس جمهوری ترکیه با اشاره به این موضوع که شخصا به دونالد ترامپ، همتای آمریکایی خود درباره همکاری واشنگتن با یگانهای مدافع خلق کرد در سوریه گفت وگو و بر پایان این همکاری تاکید کرده است گفت ترکیه اجازه تقسیم سوریه را به نفع هیچ کشوری نمیدهد.
اولین اظهارنظر رئیس جمهوری ترکیه درباره مسائل بین المللی پس از رفراندوم اصلاحات قانون اساسی این کشور، ناظر بر استفاده ابزاری اردوغان از مشروعیت حداقلی داخلی در عرصه بین المللی است. وی مدعی شد ترکیه حتی یک وجب از خاک سوریه را نمیخواهد بلکه درپی مبارزه ونابودی داعش است، اردوغان همچنین از اینکه سوریه قادرنخواهد بود در آینده نزدیک روی پای خود بایستد، ابراز نگرانی کرد.
در این اظهارنظر اما اردوغان نگفت که چرا تا پیش از این آنکارا در پی ایجاد منطقه امن در سوریه بوده است و یا اینکه چرا نظامیان ترک را وارد خاک سوریه کرده است. این درحالیست که تا پیش از این دستگاه تصمیم گیری ترکیه به صراحت ازبرکناری بشار اسد و تضعیف دولت مرکزی دمشق سخن می گفت و این در محافل سیاسی به گام برداشتن ترکیه و کشورهای منطقه ای همسو با انکارا در معادلات سوریه، به معنی گام برداشتن ترکیه در جهت تضعیف حکومت سوریه و تجزیه این کشور ارزیابی شد.
در این نکته تردیدی نیست که برخی محافل سیاسی، هدف غرب از تاثیر گذاری بر بحران سوریه و خاورمیانه را اجرای پروژه نه چندان کهنه خاورمیانه بزرگ و موزاییکی کردن کشورهای منطقه می دانند.
این همان پروژه ای است که رهبران آنکارا بدون توجه به این که ترکیه نیز در زمره کشورهای هدف این طرح قراردارد، به همنوایی و همسویی با سیاست غرب وامریکا در تحولات خاورمیانه پرداختند و با ورود به این عرصه سعی کردند با ایفای نقش فعال در بازی، ترکیه را ازعواقب این طرح مصون کنند.
حال انکه نوع بازی آنکارا درمعادلات منطقه بگونه ای رقم خورد که خود اکنون بیشترین نگرانی را از آینده این تحولات دارد. اظهار نظر اردوغان و ابراز نگرانی وی از تقسیم سوریه حاکی از بخشی از نگرانی ترکیه از اینده تحولات سوریه و خاورمیانه است.
آنکارا تقویت کردهای سوریه از سوی امریکا را در چهارچوب حمایت واشنگتن از کردهای کشورهای منطقه ارزیابی می کند و از اینرو نگران قوت و قدرت گرفتن گروههای کرد در سوریه است. وضعیتی که میتواند در بطن خود تمامیت ارضی ترکیه را در سرحدات این کشور با سوریه تهدید کند.
از اینرو تعریف ترکیه از ایجاد منطقه امن و حائل در مرزهای ترکیه و سوریه متفاوت از تعریف و هدف امریکا از ایجاد چنین منطقه ای در خاک سوریه است. از سوی دیگر سیاست خارجی ترکیه در معادلات منطقه ای نشان داده است که استراتژی آنکارا در کوتاه مدت ضامن منافع این کشور بوده است ولی در بلند مدت این رویکرد به زیان اهداف و منافع ملی ترکیه بوده است.
مصداق این وضعیت را میتوان از اغاز استراتژی به صفر رساندن اختلافات ترکیه با همسایگان تا تجدید نظر آنکارا در این استراتژی جستجو کرد. همانطور که در مورد سوریه رویکرد ترکیه حمایت از گروه مخالفان بشار اسد و داعش و نیز سرنگونی بدون چون و چرای اسد در سوریه و ایجاد منطقه امن در این کشور تا تجدید نظر در این سیاست و تاکید بر مبارزه با گروه تروریستی داعش تغییر کرد.
در بخش همکاری با بازیگران خارجی در معادلات خاورمیانه نیز افکارعمومی ترکیه شاهد تغییر مسیر سیاست خارجی این کشور از همکاری با غرب و مخالفت با روسیه تا همکاری با مسکو و مخالفت آشکار با رویکردهای واشنگتن و اتحادیه اروپا در سوریه بوده است.
به عبارت دیگر تغییر جهت های انفعالی و ناگهانی ترکیه، رهبران ترکیه را به تناقض گویی کشانده است . تا جایی که امروز اردوغان از مخالفت انکارا با تقسیم و تکه تکه شدن سوریه سخن می گوید و این حاکی از ضعف دستگاه سیاست خارجی در اتخاذ استراتژی بلند مدت در ورود به معادلات و جریانهای منطقه ای و بین المللی است.
وضعیتی که شاید کمترین تاثیر آن بر جامعه ترکیه، پیروزی حداقلی اردوغان در همه پرسی اصلاحات قانون اساسی این کشور بوده است و هیچ بعید نیست رویگردانی تدریجی از سیاستهای اردوغان و حزب حاکم عدالت توسعه درجامعه ترکیه همچنان ادامه پیدا کند.113/111