یکی از کارکنان دانشگاه نیویورک در مقاله ای در واشنگتن پست نوشت: چرا دولت ترامپ (دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا) تلاش می کند چهره ای خطرناک از مهاجران مسلمان به نمایش بگذارد؟
در این مقاله آمده است: همچنانکه به سخنرانی سالیانه رییس جمهوری آمریکا مشهور به سخنرانی State of the Union نزدیک می شویم یکی از بحث هایی که در این سخنرانی قرار است به آن پرداخته شود، این است که «دونالد ترامپ» می خواهد مهاجرت قانونی به آمریکا را متوقف سازد.
هنگامی که او به ریاست جمهوری برگزیده شد باور عمیق داشت که خارجی ها و مهاجران، امنیت ملی ما (آمریکا) را تهدید می کنند اما حقایق همواره سر راه وی قرار داشته اند.
همه در تلاش برای یافتن حقایقی جایگزین که سیاست های مهاجرتی و ترجیحی ترامپ را پشتیبانی کند وزارتخانه های دادگستری و امنیت داخلی گزارشی منتشر کردند که درآن آمار و ارقام را به شکلی گستاخانه دستکاری کرده و آماری را با هدف تقویت دیدگاه های متعصبانه ی ترامپ دست چین کرده اند.
انتقاد کردن از نادرستی گزارش ساده است اما این را هم بپذیریم که در گزارش یاد شده به شکلی مبالغه آمیز جانبداری هایی انعکاس پیدا کرده است که دست کم در سه دولت گذشته بخشی از روایت ضد تروریسم در آمریکا بوده است.
از این دریچه اگر بنگریم، ترامپ و یاران بیگانه هراس او به ما لطف کرده اند و با لایه برداری از حقایق اجازه داده اند مستقیم به فرضیه های گمراه کننده ای برخورد کنیم که مدت های طولانی بر سیاستگذاری در کشور سایه انداخته اند.
نخستین برداشتی که ازاین گزارش می شود، اینکه سه چهارم آنانی که با اتهام های تروریستی یا مربوط به تروریسم محکوم شده اند؛ خارجی یا مهاجر هستند که در پیامی توئیتری از سوی رییس جمهوری (ترامپ) اعلام عمومی شد.
«جف سشنز»، دادستان کل آمریکا نیز در سخنانی که روز جمعه ایراد کرد؛ یافته های گزارش را مورد تاکید قرار داد.
اما گزارش خیلی زود (و بدرستی) به علت گمراه کننده بودن مورد انتقاد قرار گرفت زیرا تنها و بهویژه بر یک بخش از چشم انداز تهدید تروریسم بین المللی تمرکز کرده و تروریسم داخلی را نادیده گرفته بود.
پایه و اساس این گزارش بر تنها فهرست رسمی از موارد تروریستی قرار داشت که در اختیار وزارت دادگستری بود و فقط به مواردی محدود شده بود که در بخش تروریسم بین المللی دسته بندی شده بودند.
این کوته نظری چیز تازه ای نیست. وزارت دادگستری بخش گسترده ای از منابع خود را صرف مواردی می کند که با خارج از کشوردر ارتباط هستند؛ فرقی هم نمی کند چقدر دور دست باشند، اما حملات تروریستی را که به شکل فردی یک نفر در آمریکا اجرا می کند دست کم می گیرند و کم اهمیت جلوه می دهند.
درحالی که اقدام تروریستی خاصی که با انگیزه ی سیاسی در داخل آمریکا اتفاق بیافتد، وجود ندارد وزارت دادگستری از این توانایی برخوردار است تا کمیت و کیفیت تروریسم را به روشنی مشخص کند و چنین تشخیصی را یا به علت جرمی که اتفاق افتاده و تعریف تروریستی دارد و یا بر اساس رفتاری که در انجام جرم به کار برده شده، می تواند انجام بدهد.
برای شروع، وزارت دادگستری می تواند به اطلاعاتی رجوع کند که در اختیار دادستان های آمریکا قرار دارد.
این اطلاعات نشان می دهد از سال 2001 تاکنون 1441 مورد تفهیم اتهام فدرال برای جرائم مرتبط با تروریسم داخلی اتفاق افتاده و 736 مورد هم جرائمی بوده است که با تروریسم ارتباط دارند و در قالب بین المللی دسته بندی شده اند.
با تجزیه و تحلیل این اطلاعات به این نکته پی خواهیم برد که بخش گسترده ای از خشونت را گروه های برتری جوی سفیدپوست و همپالگی های آنان رقم زده اند. اداره حسابرسی دولت در تحلیلی که در آوریل 2017 انجام داد، پی برد که در سال های اخیر 73 درصد از خشونت و حملات تروریستی به دست تندروهای راست افراطی اتفاق افتاده است.
وزارت دادگستری در یک دهه گذشته این شکل از خشونت را دست کم گرفته و تضمین کرده است که آمریکایی ها تروریسم را عمدتا پدیده ای خارجی می دانند که با مسلمانان در ارتباط است.
بزرگنمایی دولت ترامپ از ارتباط تروریسم با مسلمانان
این وزارتخانه همچنین به شکلی نظام مند ارتباط تروریسم را با مسلمانان بزرگ کرده است در حالی که مردم عادی در آمریکا اتهام تروریستی را با بمبگذاری و یا تیراندازی در میان گروهی از افراد می شناسند، بیشتر موارد تروریستی در فهرست وزارت دادگستری با پشتیبانی مادی از گروه های تروریستی خارجی در ارتباط است.
قطعا برخی از این اتهام ها جدی هستند اما برخی هم به فعالیت هایی پرابهام اشاره دارند، از جمله فعالیت هایی که هدف شان پشتیبانی از تروریسم نیست.
در حقیقت، نیمی از مواردی که تفهیم اتهام می شود و در فهرست آمده اصلا تروریسی نیست بلکه با تروریسم مرتبط است یعنی به جرائمی از دروغ گفتن به مسئولان تا فروش سیگارهایی که مالیات شان پرداخت نشده، باز می گردد.
این روایت که در حملات گروهی پای مسلمانان در میان است به علت وقوع منظم تیراندازی در مکان های شلوغ و شدت گرفتن برتری جویی سفیدپوستانِ برتری جو در چشم انداز سیاسی کشور از هم گسسته شده است. حتی اف بی آی (پلیس آمریکا) هم مجبور شده خودش را وفق بدهد.
مدیر «اف بی آی» گفته که نزدیک به هزار بازرسی در دست اقدام دارد که موضوع شان تروریسم داخلی است.
اما دولت ترامپ مصمم است پیچیدگی تهدید را نادیده بگیرد و بر مهاجران و مسلمانان تمرکز کند زیرا با دستور کار ملی گرایانه اش همخوانی دارد.
یکی از راه های اصلی که در این گزارش به آن اشاره شده ایجاد دودستگی در مردم است. گروهی که در آمریکا متولد شده اند و گروهی که شهروندی آمریکا را دریافت کرده اند.
دولت ترامپ که بواسطه اطلاعاتی که نشان می داد حتی بیشتر آنانی که به اتهام تروریسم بین المللی مجرم شناخته شده اند آمریکایی هستند ناکام مانده بود تصمیم گرفت به ریشه های خانوادگی افراد رجوع کند تا ارتباط خارجی (متهمان) را بیابد.
از مواردی که در گزارش برجسته شده، در هر هشت مورد پنج موردشان افرادی هستند که به آمریکا آمده اند تا به خانواده های خود بپیوندند. پیوستن اعضای خانواده به یکدیگر از جمله اولویت های برتر قانون مهاجرت ماست.
دولت ترامپ در پی آن است که این بند از قانون مهاجرت را با نام ترسناک مهاجرت زنجیره ای عرضه کند، قانونی که به خارجی ها اجازه می دهد دسته دسته وارد آمریکا شوند.
کسانی که شهروندی آمریکا را دریافت کرده اند در شرایطی محدود و مشخص شهروندی شان را از دست می دهند و نمی توانند نامزد ریاست جمهوری شوند.
فراتر از آن، هیچ پایه و اساسی در قانون اساسی و یا قانون وجود ندارد که با استناد به آن آمریکایی ها را بر مبنای اینکه آیا در آمریکا متولد شده اند یا شهروندی آمریکا را دریافت کرده اند به دو دسته تقسیم کنیم.
قانون امنیت ملی، از جمله اساسنامه ها و فرمان هایی که حاکم بر تجسس است و دستورالعمل های بازرسی «اف بی آی» اشخاص آمریکایی را متمایز می سازد (دسته بندی که شامل همه ی شهروندان است و درکل همه ساکنان همیشگی را در بر می گیرد) و بیگانگان.
نژاد پرستی ریشه دار در آمریکا
البته سیاستگذاری درآمریکا اغلب از اصول صریح برابری فاصله گرفته است. به راستی، فرضیه هایی که گزارش دولت ترامپ بر آنها تاکید دارد با فرضیه هایی که دردوران جنگ جهانی دوم، توقیف ژاپنی – آمریکایی ها را توجیه می کرد، تفاوتی ندارد.
این ایده که می گفت آمریکایی هایی که یک یا دونسل ازمهاجران جدا مانده اند آمریکایی واقعی نیستند بلکه رگه های نژادی بسیار ضعیفی از نیاکان خود به ارث برده اند.
در حالی که آمریکا این رویداد شرم آور را درتاریخ ما انکار کرده است، ترامپ از رد کردن آن به عنوان واکنشی فراخور به تهدیدهای امنیتی سرباززده و قانونگذاران هم خیلی مشتاقانه لوایحی بسیارفراگیر و مغایربا قانون اساسی ارائه کرده اند که حق شهروندی را ازمظنونان تروریستی سلب می کند.
همه ما می دانیم که رییس جمهوری (ترامپ) میانه خوبی با مسلمانان ندارد و می خواهد هرطور شده آنها را از کشور بیرون کند. از این رو در گزارش یاد شده همچنین تلاش می شود قتل هایی که به قتل های افتخاری مشهور است به لحاظ کیفی سنجیده شوند.
وحشیگری یانکی ها و تلاش برای ربط دادن آن به مسلمانان
شکی وجود ندارد که انگیزه گزارش یاد شده، تلاش برای سنجش کیفی ازدواج اجباری و ختنه کردن دختران در آمریکاست.
هیچ یک از این موارد با تروریسم ربطی ندارند و بویژه اسلامی هم نیستند اگر چه ستیزه جویان ضد اسلام و مسلمانان که بر کاخ سفید نفوذ دارند می خواهند چنین وانمود کنند که همه ی موارد یاد شده با تروریسم در ارتباط است. متاسفانه چنین دیدگاه هایی به چند عنصر حاشیه ای محدود نمی شود.
خطرناک و نامتمدن جلوه دادن مسلمانان سررشته ای دراز دارد، از تلاش برای تصویب قانون ضد تهدید قانون شریعت اسلامی که وجود خارجی ندارد گرفته تا مواضعی که «اف بی آی» و وزارت دفاع اتخاذ کرده اند و هر دو از مطالب آموزشی بهره گرفته اند تا کلیشه های منفی ضد مسلمانان تبلیغ و ترویج کنند.
برخلاف گذشته، بسیاری ازمردم بیانیه ها و سیاست های بیگانه هراسانه دولت ترامپ را به عنوان رویکردی غیرآمریکایی مورد انتقاد قرار داده اند. برخی هم هستند که خاطر نشان می کنند نژادپرستی و تعصب ریشه آمریکایی دارند. البته هر دو گروه درست می گویند. اگر بخواهیم تصور خود را به واقعیت تبدیل کنیم بایستی با مواردی که جانبداری کرده ایم روبرو شویم و اطمینان پیدا کنیم این موارد در سیاستگذاری دخالت داده نشده باشد. دوران ترامپ فرصتی است تا چنین کاری را انجام بدهیم. نباید این فرصت را هدر داد. 134/110
مترجم: مرتضی لطفی
افزایش اسلام هراسی در دوران ریاست جمهوری ترامپ
اسلامهراسی، مبنای سیاستهای ضدمهاجرتی ترامپ
اقدامات ترامپ، عامل گسترش اسلام هراسی