همچنانکه رژیم صهیونیستی تلاش می کند از تجاوز نظامی عربستان و امارات به یمن استفاده کرده و باب روابط جدید را با این کشورها و متحدان آنها بدون حل مسئله فلسطین بگشاید، در مقابل گروههای مقاومت فلسطینی نیز به گروههای مقاومت یمنی به رهبری انصارالله نزدیک شده و ائتلاف جدیدی را در برابر دولتهای متجاوز ایجاد می کنند.
به عبارت روشنتر به همان میزان که دولت های متجاوز به یکدیگر نزدیک می شوند در مقابل گروه های مدافع و ضد اشغال هم صف واحدی را در برابر این دولتها تشکیل می دهند.
از قراین و شواهد موجود چنین بر می آید که رژیم صهیونیستی و مافیای آن در غرب و آمریکا در تحریک و تشویق «محمدبن سلمان» و «محمدبن زاید» حاکمان جدید و جوان امارات و عربستان به یمن دست و نقش اساسی داشتند و حتی شیوه های جنگی و اشغالگرانه این دو کشور در یمن از جمله اجرای سیاست زمین سوخته تا حد زیادی از شیوههای نظامی اسرائیل در فلسطین اقتباس شده است.
همچنانکه رژیم صهیونیستی بخشهای عمده فلسطین را اشغال کرده و قصدی برای ترک اشغال ندارد بر همین اساس هر دو کشور عربستان و امارات با این دید و نیت وارد یمن شدند که برای همیشه بتوانند این کشور را تحت اشغال و سلطه خود نگه دارند و حالا که به دلیل مقاومت یمنی ها و جانفشانی انصارالله موفق به اشغال همه یمن نشدهاند، اما کماکان در تلاشند مناطق اشغال شده در جنوب و همینطور بنادر استراتژیک یمن را در اشغال خود نگه دارند ولو اینکه مجبور به تجزیه و تقسیم یمن شوند و به نظر می رسد دور جدید آتش بس از سوی ائتلاف متجاوز با پیگیری چنین هدف و نیتی همراه است.
با اینحال اتحاد راهبردی که بین گروههای مقاومت یمنی و فلسطینی برقرار شده میتواند همه برنامه های دولتهای متجاوز را نقش بر آب سازد، زیرا تا پیش از اینکه یک چنین اتحاد استراتژیک بین دو طرف برقرار شود هر کدام از آنها به تنهایی توانسته بودند در برابر طرفهای اشغالگر به برتریهای راهبردی دست یابند چنانکه گروههای فلسطینی به سطحی از قدرت بازدارندگی رسیدهاند که از توسل گاه به گاه رژیم صهیونیستی به تجاوزگریهای گسترده به نوار غزه و یا دست اندازیهای گسترده در قدس و مسجد الاقصی جلوگیری کنند.
تا پیش از این رژیم صهیونیستی به هر بهانهای به غزه یورش گسترده می برد، اما بعد از اینکه در عملیات شمشیر قدس گروههای فلسطینی توانستد برد موشکهای خود را تا عمق تل آویو گسترش دهند لذا این رژیم به ناچار در رویکرد گذشته خود تجدید نظر کرد و بعد از اینکه فلسطینیها توانستند چهار عملیات کاری را در عمق خاک اراضی اشغالی 1948 موسوم به اسرائیل انجام دهند باز این رژیم نتوانست همچون گذشته به عملیات انتقام جویانه گسترده دست بزند.
به همین ترتیب وقتی نیروهای مقاومت یمنی به رهبری انصارالله در برابر حملات هوایی ائتلاف متجاوز به اهداف غیرنظامی و اعمال محاصره شدید اقتصادی و نظامی توانستند اهداف نظامی و اقتصادی راهبردی دولت های متجاوز را در عمق خاک امارات و عربستان مورد هدف قرار دهند لذا هر دو حدقل در ظاهر به ناچار به تجدید رفتار دست زدند .
در این راستا، امارات به تغییر آرایش نظامی دست زد و عربستان هم بعد از ماهها مقاومت به شروط انصارالله در برقراری آتش بس تن در داد و راه عبور کشتیهای حامل سوخت و مواد غذایی را به الحدیده باز کرد.
با یک چنین پتانسیلهایی که در هر دو طرف گروههای مقاومت فلسطینی و یمنی دیده میشود وقتی اتحاد استرتژیک بین دو طرف برقرار می شود بی تردید قدرت بازدارندگی آنها به مراتب افزایش می یابد و در مواقع مقتضی می توانند به کمک یکدیگر بیایند که این می تواند به کابوسی برای دولتهای متجاوز تبدیل شود مگر آنکه تا دیر نشده به تجدید رفتار و سیاستهای خود روی بیاورند.
نویسنده: احمدکاظم زاده
117