دولت عربستان سعودی، پس از شکست اجلاس مشورتی طرف‌های درگیر بحران یمن در کشور کویت، دور جدید جنگ علیه یمن را با بمباران‌های گسترده هوایی آغاز کرده است.

سید حسین موسوی*- طی چند روز گذشته حملات هوایی جنگنده‌های ائتلاف سعودی علیه شهرهای یمن بویژه صنعا پایتخت این کشور، افزایش چشمگیری یافته و همزمان موج جدیدی از تبلیغات ضد ایرانی بنگاه‌های خبری وابسته به سعودی به راه افتاده است.

دولت ریاض شکست نشست‌های مشورتی کویت را ناشی از دخالت بیشتر تهران در بحران یمن می‌داند.

در این یادداشت سعی شده است به طور اجمالی دلایل شکست اجلاس کویت و نیز انگیزه‌های تشدید حملات هوایی سعودی علیه مناطق گوناگون یمن را بررسی و چشم‌اندازی نیز برای جنگ یمن در میان مدت ترسیم شود.

یکم. از زمان شروع جنگ ائتلاف منطقه‌ای به رهبری عربستان سعودی، دولت ریاض با این رویکرد جنگ علیه یمن را آغاز کرد که مذاکره و گفت‌و‌گوی سیاسی با «کودتاچیان حوثی» بیهوده و ناکارآمد ارزیابی کرده است؛ در نتیجه استراتژی جنگ یمن حول راه حل نظامی بسته شد.

این درحالی است که عربستان سعودی، در طول قریب به دوسال جنگ گسترده علیه یمن، دوبار رویکرد خود را مورد بازنگری موقت قرار داده است. بار نخست زمانی بود که ارتش و نیروهای مردمی یمن جنگ را به شهر نجران (در مرزهای شمالی خود با عربستان سعودی) کشانده بودند و به دنبال آن بخش‌هایی از خاک سعودی را نیز به تصرف خود درآوردند.

این تحول برای دولت ریاض گران آمد و ابهت ارتش به ظاهر نیرومند سعودی شکسته شد.

در نتیجه ریاض به مذاکره با دولت عمان روی آورد و از کانال آنها بهره گرفت تا آرامش را به مرزهای مشترک خود با یمن بازگرداند. البته این مذاکرات به دیگر ابعاد سیاسی یا نظامی بحران یمن ارتباطی نداشت.

ارتش و نیروهای مردمی یمن، چند پیش شرط  را برای بازگرداندن آرامش به مرزهای مشترک با سعودی مطرح کردند که قطع حملات هوایی ائتلاف (به رهبری سعودی) به مراکز و تأسیسات غیرنظامی یمن بویژه پایتخت در رأس آنها بود.

این توافق نانوشته، که به توافق آرام‌سازی مناطق مرزی معروف شد، برای مدتی محترم شمرده شد. برخی صاحب نظران سیاسی بر این باورند که کاهش حملات هوایی عربستان سعودی به شهرهای یمن بویژه در قلمرو فرودگاه صنعا از پیامدهای این توافق نانوشته انصار‌الله با بلندپایگان امنیتی عربستان سعودی با میانجیگری سلطنت نشین عمان است.

این موضوع البته برای چهره عربستان سعودی در منطقه اهمیت فوق‌العاده داشت و می‌توان فهمید که چرا ریاض به خواسته‌های حوثی‌ها پاسخ مثبت داده است. مناطق مرزی عربستان سعودی که در جنگ اخیر این کشور علیه یمن به اشغال ارتش و نیروهای مردمی یمن درآمده، بخشی از اراضی مورد اختلاف دو کشور است که از دهه 70 میلادی قرن پیشین تاکنون حل نشده است.

این مسأله حتی پس از پایان جنگ سعودی علیه یمن می‌تواند فهرست مطالبات صنعا را در مذاکرات صلح  فربه  کند.

دور دوم مذاکرات با حوثی‌ها و کنگره خلق به رهبری علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری پیشین یمن و متحد انصارالله در جنگ کنونی در قالب میانجی گری‌های عمان و کویت و با میزبانی دولت کویت به مدت حدود 45 روز در این کشور برگزار شد.

از روز نخست شروع به کار نشست‌های کویت آشکار بود که راه حل سیاسی بحران یمن نتیجه بخش نیست، نه از این‌رو که دوطرف درگیر اراده‌ای برای حل و فصل مسالمت‌آمیز بحران یمن ندارند، بلکه از آن روست که عربستان سعودی برای مذاکره اصرار بر تسلیم بی‌چون و چرای انصارالله در نشست‌هایی از این قبیل دارد، آن هم به دلایلی است که عمدتاً به موازنه قوا در صحنه جنگ مربوط می‌شود.

ائتلاف به رهبری عربستان سعودی هرگاه در میدان جنگ (و در ادامه فرمول یکسره کردن بحران یمن از طریق جنگ) ناکام می‌شود به فرمول مذاکره بر پایه تسلیم طرف مقابل پناه می‌برد.

این استراتژی ریاض به این کشور امکان می‌دهد که از یک سو به جامعه جهانی اینگونه وانمود کند که به تلاش‌های سازمان ملل متحد برای حل و فصل بحران پاسخ مثبت داده و از سوی دیگر ناکامی‌ها را به سرسختی انصارالله ارجاع دهد.

دولت سعودی در این زمینه از روش‌های مزورانه نیز بهره می‌جوید. مثلاً هنگامی که مذاکره را با انصارالله  شروع می‌کند ادبیات خود را در عرصه تبلیغات تغییر می دهد و انصار‌الله را بخشی از بافت اجتماعی غیرقابل انکار یمن می‌خواند، اما به محض شکست مذاکره یا ناکامی در سوق دادن حریف به پذیرش اصل تسلیم، بلافاصله و در نمونه مذاکرات اخیر کویت حتی در جریان مذاکره، انصارالله را مشتی کودتاچی و متمرد می‌خواند.

این روش‌های ریاض قدرت مذاکراتی نماینده دبیرکل سازمان ملل متحد در بحران یمن را نیز دچار چالش کرده است.

بدین ترتیب می‌توان گفت که ریاض هنوز بر طبل جنگ می‌کوبد و مذاکرات با انصار‌الله را مطلقاً تاکتیکی و به منظور آرام‌سازی محیط‌های جغرافیایی هم مرز با یمن و نیز ابراز التزام ائتلاف به تلاش‌های صلح‌آمیز سازمان ملل متحد دنبال می‌کند.

نکته قابل توجه در این رویکرد ریاض این است که طرف مقابل یعنی انصار‌الله و ارتش یمن و مخالفان تجاوز نظامی عربستان سعودی از قبل نسبت به این استراتژی ریاض آگاهی همه جانبه داشته‌اند.

از این رو انصار‌الله و حزب کنگره خلق به همه تلاش‌های موجود برای حل و فصل بحران چه آنهایی که از سوی سازمان ملل دنبال می‌شود و چه آنهایی که به صورت موردی و محدود با وساطت عمان با کویت پاسخ مثبت می‌دهند.

دوم. چندی پیش در کشور یمن رویداد مهمی اتفاق افتاد. انصارالله با حزب کنگره خلق به رهبری علی عبدالله صالح توافق کردند، شورای عالی سیاسی برای اداره امور کشور تشکیل دهند؛ بی‌آنکه راه گفت‌و‌گوهای سیاسی را با طرف‌های بحران یمن ببندند.

این نخستین اقدام در راه دولت‌سازی جدید بدون دخالت خارجی بویژه عربستان سعودی به شمار می‌رود. در واقع این تحول می‌تواند صف‌بندی نوینی در جلب مشارکت نیروهای سیاسی یمن در ساختار نوین این کشور ایجاد کند که  همراهی نکردن نیروهای سیاسی با تجاوز نظامی ائتلاف به رهبری عربستان سعودی در رأس معیارهای پذیرش این مشارکت خواهد بود.

گام دوم یمن طی چند روز اخیر انعقاد جلسه پارلمان یمن با حضور نمایندگان پس از 18 ماه تعطیلی این نهاد قانونگذاری است. در این نشست قرار است موضوع تأسیس شورای عالی سیاسی اداره کشور به رأی گذاشته شود.

نکته جالب توجه این است که 153 نماینده پارلمان (با تأمین حدنصاب قانونی) در این نشست شرکت کردند.

مجلس یمن روز یکشنبه 24 مرداد تأسیس شورای عالی سیاسی اداره امور کشور را با اکثریت آرا تصویب کرد. قرار است اعضای شورای عالی سیاسی در برابر پارلمان سوگند یاد کنند.

بدین ترتیب کشور یمن در زیر بمباران‌های هواپیماهای ائتلاف سعودی و محاصره هوایی، زمینی و دریایی گام‌هایی در جهت ساماندهی اوضاع آشفته کشور برمی‌دارد.عربستان سعودی و دولت عبد ربه هادی منصور از این اقدام انصارالله و حزب کنگره خلق و دیگر نیروهای داخلی یمن به شدت خشمگین شدند.

عبد ربه هادی منصور، رئیس جمهوری یمن که در ریاض اقامت دارد نمایندگان پارلمان را تهدید به انحلال پارلمان کرد و عربستان سعودی طی چند روز گذشته حملات هوایی خود را به گونه‌ای جنون‌آمیز تشدید کرد.

درنتیجه می‌توان دور جدید جنگ علیه یمن را جنگ علیه اراده مستقل این کشور و نمایندگان واقعی یمن به شمار آورد.

سوم. با وقوع تحولات سیاسی یاد شده، جامعه جهانی بویژه سازمان ملل متحد در نهایت راهی جز پذیرش اراده مردم زجر کشیده یمن مبنی بر به دست گرفتن روند تعیین سرنوشت خود از طریق تشکیل مجلس مؤسسان و برگزاری انتخابات عمومی ندارند.

عربستان سعودی و کشورهای عضو ائتلاف جنگ علیه یمن و نیز سازمان‌ها و شخصیت‌های سیاسی یمن (که با متجاوزان علیه یمن اعلام همبستگی و وفاداری و آنها که در هتل‌های 5 ستاره سعودی نشسته و در انتظار ورود فاتحانه متجاوزان به یمن بسر می‌برند) بیهوده تصور می‌کنند که می‌توانند در آینده سیاسی این کشور ایفای نقش کنند.

از سوی دیگر جامعه جهانی که در حال حاضر مشغول جنگی دامنه دار علیه تروریسم هستند به روشنی دیده‌اند که تمام مناطق یمن بویژه بخش‌های جنوبی این کشور و به طور مشخص عدن که در اختیار نیروهای ائتلاف سعودی قرار گرفته اکنون عرصه تاخت و تاز نیروهای القاعده و داعش شده و حتی نمایندگان دولت منتخب سعودی برای دیدار از عدن و استقرار در آن دچار چالش‌های امنیتی هستند و این در حالی است که دیگر مناطق کشور یمن بویژه صنعا پایتخت این کشور از معدل امنیتی بالایی برخوردارند.

این معدل امنیتی بالا از سوی بسیاری از نمایندگان دیپلماتیک کشورها در صنعا مورد توجه قرارگرفته است. اگر جنگ سعودی علیه یمن هم پایان  یابد، این معدل امنیتی کشور را به حالت عادی سوق خواهد داد.

شاید به همین دلیل باشد که کشورهای غربی و به طور مشخص انگلستان در مورد گزارش‌های سازمان ملل متحد مبنی بر ویران‌سازی زیرساخت‌های یمن در عملیات نظامی سعودی ابراز نگرانی کردند.

همچنین دولت روسیه نیز با استفاده از حق وتو تلاش کشورهای عربی را برای صدور بیانیه محکومیت اقدامات انصار‌الله و حزب کنگره خلق یمن نقش بر آب کرد. بدین‌ترتیب می‌توان گفت که اعضای تأثیر‌گذار جامعه جهانی بتدریج در حال تجدید نظر در مورد واقعیت‌های نوین یمن هستند. همه این رویدادها نشان می‌دهد که عربستان سعودی در طرح جنگ یمن به نقطه آغاز شکست رسیده است.

به همین دلیل می‌بینیم که عملیات نظامی این کشور علیه یمن وارد فاز جدیدی شده است که نامی جز تبدیل کشور فقیر یمن به زمین سوخته نمی‌توان برای آن پیدا کرد، اما در این زمینه نیز باید گفت مردمی که طی حدود دوسال در برابر سبعانه‌ترین جنگ منطقه‌ای چند دهه اخیر مقاومت کردند، آخرین مرحله جنگ را نیز با مقاومت کم نظیر خود یا کسب پیروزی قطعی در برابر متجاوزان پشت سر خواهند گذاشت و یمن نوین را بدون دخالت بیگانگان پایه‌ریزی خواهند کرد.

 

*رئیس مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه

روزنامه ایران