ایران پرس - بحران مهاجرت از آمریکا گرفته تا اروپا، مناقشات داخلی و خارجی بسیاری درباره سیاست هایی که باید در این خصوص اتخاذ شود، به وجود آورده است.

به هرحال، این اقدامات همواره دچار نوعی کلیشه است که در نقطه مقابل واقعیت قرار دارد. بر اساس این کلیشه، کشورهای ثروتمند باید فشار ناشی از رشد مهاجرت از کشورهای فقیرتر را متحمل شوند، اما چنین برداشت نادرستی باعث می شود تا علت اصلی این بحران از نظر دور بماند.

این علت اصلی همان سیستم اقتصادی جهان است که یک اقلیت محدود را قادر می سازد تا ثروت را به بهای فقیرتر کردن اکثریت از آن خود کنند؛ و در نتیجه گسترش فقر، مهاجرت نیز گسترش یابد.

به عنوان مثال می توان به آمریکا و مکزیک اشاره کرد که در پی تسخیر بازار مکزیک از سوی این کشورها و به واسطه توافقنامه «نفتا» (توافقنامه تجارت آزاد امریکای شمالی)، بازار مکزیک به سرعت از فرآورده ها و محصولات ارزان قیمت کشاورزی آن دو کشور انباشته شد و دلیل این امر نیز یارانه های عمومی امریکا بود.

به این ترتیب، میلیون ها نفر از کارگران در بخش کشاورزی شغل خود را از دست دادند و شمار بسیار زیادی از تاسیسات صنعتی در مناطق مرزی مکزیک که بیشتر آنها از سوی شرکت های امریکایی اداره می شدند، با حقوق بسیار پایین این کارگران را به کار گرفته و آنها را از حقوق تعریف شده از اتحادیه های تجاری محروم کردند.

در کشوری که حدود نیمی از جمعیت آن در فقر زندگی می کنند، چنین اوضاعی، شمار افرادی که خواستار خروج از مکزیک و ورود به امریکا بودند را افزایش داد.

این موضوع نقطه آغاز ساخت دیواری در مرز مکزیک بود که شروع ساخت آن در اصل از سوی «بیل کلینتون» رییس جمهوری دموکرات امریکا در سال 1994 و همزمان با اجرای شدن پیمان نفتا آغاز شد؛ از سوی «جرج بوش» رییس جمهوری جمهوری خواه امریکا دنبال شد؛ «باراک اوباما» رییس جمهوری دموکرات امریکا آن را تقویت کرد و «دونالد ترامپ» رییس جمهوری کنونی و جمهوری خواه امریکا اکنون امیدوار است تا ساخت این دیوار در همه 3000 کیلومتر مرز این کشور با مکزیک را به اتمام برساند.

آفریقا، مستعمره همیشگی در طول تاریخ

در خصوص موج مهاجرت به اروپا، می توان از افریقا به عنوان سمبل یاد کرد.

قاره امریکا در واقع از نظر مواد خام بسیارغنی است و معادن زیاد طلا، پلاتین، الماس، اورانیوم، کولتان (تانتالیت)، مس، نفت، گاز طبیعی، چوب های گرانبها، کاکائو، قهوه و بسیاری از منابع ارزشمند دیگر را در خود جای داده است.

این منابع، که در سال های بسیار دور توسط سیستم استعماری اروپا با استفاده از روش های برده داری کشف شد، امروزه با استقرار استعمار نو اروپایی و با همکاری افرادی که در افریقا در راس قدرت قرار دارند، و با استفاده از نیروی کار ارزان محلی مورد استفاده قرار می گیرند.

بیش از 100 شرکت بریتانیایی و غیر بریتانیایی که در فهرست بازار بورس لندن قرار دارند، در بیش از 37 کشور افریقایی به استخراج از منابع معدنی به ارزش بیش از 1000 میلیارد دلار مشغول هستند. همچنین، فرانسه کنترل سیستم پولی و مالی 14 کشور افریقایی را که در گذشته مستعمره بوده اند از طریق فرانک )) یا فرانک مستعمرات فرانسه در افریقا در دست دارد. این 14 کشور افریقایی، موظف هستند تا به منظور حفظ توازن در مقابل یورو، نیمی از ذخایر پولی خود را به خزانه داری فرانسه تحویل دهند.

در این میان، کشور لیبی که در تلاش برای ایجاد واحد پول افریقایی مستقل بود، بر اثر جنگ سال 2011 تخریب و نابود شد.

در ساحل عاج (حوزه فرانک CFA)، شرکت های اروپایی کنترل بخش بزرگ تری از تجاری سازی کاکائو را که این کشور بزرگ ترین تولید کننده آن است، به عهده دارند.

در مقابل، خود کشورهای تولیدکننده کاکائو 5 درصد از ارزش محصول نهایی را به خود اختصاص می دهند و در نتیجه در فقر زندگی می کنند.

اینها تنها نمونه های کوچکی از بهره برداری از قاره افریقا با استفاده از استعمار نو است.

افریقا که وابستگی زیادی به کمک های خارجی دارد، در واقع، سالیانه به طور خالص 58 میلیارد دلار به کشورهای خارجی می پردازد، که در نتیجه، عواقب و پیامدهای اجتماعی مخربی را در پی دارد.

در کشورهای جنوب صحرای افریقا، جایی که جمعیتی بالغ بر یک میلیارد را در خود جای داده و 60 درصد این جمعیت را افراد جوان بین 1 تا 24 سال تشکیل می دهند، حدود دو سوم ساکنان در فقر به سر می برند و در میان آنها نیز حدود 40 درصد (400 میلیون نفر) در فقر مطلق زندگی می کنند.

به این ترتیب، بحران مهاجرت را در حقیقت می توان بحران «سیستم ناپایدار اقتصادی و اجتماعی نامید.»

مترجم: زهره خزائی

116/112

بیشتر بخوانید:

لایحه اصلاح قانون مهاجرت در مجلس نمایندگان آمریکا رای نیاورد

تشدید عملیات پلیس مهاجرت آمریکا علیه مهاجران