خالد هروب، تحلیلگر "میدلایستآی" در تحلیلی ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس را نه تنها موجب تضعیف مقاومت در بلند مدت نمی داند بلکه آن را زمینه ای برای کادرسازی جنبش حماس از نیروهای جوان میداند.
برگردان متن کامل این مطلب به شرح زیر است؛
حماس ساختاری دارد که با از بین رفتن رهبر آن، هر چقدر مهم، خسارات وارده بر آن حداقل خواهد بود چرا که رهبری جمعی حماس در داخل و خارج از فلسطین گسترده شده است.
این الگوی ترور به طور مکرر در طول زمان تکرار شده است. حذف رهبران، حماس را "به طور موقت" تضعیف میکند اما جایگاه و محبوبیت آن را تحکیم میبخشد. رهبران جوانتر وارد عمل میشوند، سازماندهی مجدد صورت میگیرد و پایگاه حمایتی گروه گسترش مییابد.
عامل مهمتر، عوامل ظهور حماس و دیگر گروههای مقاومت فلسطینی یا همان تداوم اشغال وحشیانه اسرائیل است که هر روز بدتر میشود.
اسرائیل علیه سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و فتح جنگید و پس از آن که ،تا حد زیادی ،هر دو را بدون پایان دادن به استعمار و اشغال فلسطین خنثی کرد، حماس و جهاد اسلامی فلسطین به وجود آمدند . معادله ثابت می ماند: اشغال نظامی باعث ایجاد مقاومت می شود.
هنگامی که هنیه در سال 2006 به ریاست دولت منتخب فلسطین رسید، از ترک خانه ساده خود در اردوگاه آوارگان الشاطی برای نقل مکان به یک اقامتگاه رسمی امتناع کرد و در عوض میخواست در نزدیکی مردم، و آوارگان بماند. این نکته کلیدی برای درک شخصیت و حرفه سیاسی او از سالهای اولیه او به عنوان یک فعال در دانشگاه اسلامی غزه در دهه 1980 است.
هنیه که در اوایل دهه 1990 یک جریان اصلی سیاسی بود، با بی اعتنایی به تحریم رسمی حماس که ناشی از مخالفت آن با توافقنامه اسلو بود، تصمیم گرفت بهمراه چند تن دیگر از اعضای حماس در انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین شرکت کند. اما هنیه در نهایت با پایبندی به مواضع رسمی، خود را کنار کشید. در انجام این کار، او بیانیه ای را منتشر کرد که بینشی از تفکر سیاسی یک رهبر در حال شکل گیری ارائه میکرد: «حماس در موقعیتی قرار خواهد گرفت که اصلاحات مهم و شدیدا مورد نیاز را در نهادهای داخلی انجام دهد و می تواند با گسترش فساد مبارزه کند... مشارکت در انتخابات پاسخی به تقاضای تعداد قابل توجهی از مردم ما خواهد بود که به دنبال جایگزینی صادقانه هستند."
این ایدهها به طور قابل توجهی در پلتفرم "تغییر و فهرست اصلاح" که هنیه رهبری می کرد ،و در انتخابات 2006 پیروز شد ،به بلوغ رسید.
به قدرت رسیدن هنیه در حماس و محبوبیت او در میان مردم فلسطین بسیار با رویکرد میانهروی او مرتبط بود. او به زبان مردم عادی صحبت میکرد و خطیبی ماهر و قدرت بسیج کنندگی داشت. نظرسنجیهای قبل و بعد از 7 اکتبر نشان میدهد که او در صورت برگزاری انتخابات، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین را شکست میداد.
هنیه که همیشه در خط مقدم رهبری حماس دیده می شد، حتی برای بسیاری از رقبای فلسطینی این جنبش مورد احترام بود. او تبدیل به چهرهای دیپلماتیک با نفوذ برای حماس شد و باعث شد این گروه در سال 2017 او را به عنوان رئیس دفتر سیاسی خود انتخاب کند و او را به خارج از نوار غزه منتقل کند.
خروج از غزه و اقامت در خارج از کشور، عمدتاً در قطر و ترکیه، تصمیمی بود که حماس فکر میکرد سود بیشتری نسبت به ضرر و زیان به همراه خواهد داشت. در حالی که برخی هنیه را به خاطر ترک غزه مورد انتقاد قرار دادند، او توانست شبکه گسترده ای از روابط با رهبران دولت ها و جنبش ها از سراسر منطقه و فراتر از آن ایجاد کند. رهبران عرب و مسلمان از مراکش تا مالزی از او استقبال کردند. وی در سفر اخیر به عمان با استقبال گرم سلطان، دولت و مردم مواجه شد.
بعد از هنیه چه چیزی در انتظار حماس و مردم فلسطین است؟
این یک ضایعه بزرگ برای حماس در زمانی رخ می دهد که جنبش در حال مبارزه با چیزی است که به نظر می رسد یک جنگ بقا در نوار غزه است.
حماس برای ایجاد یک رهبر کاریزماتیک در حد هنیه به زمان نیاز دارد. اما در نهایت دقیقاً همان کاری را انجام خواهد داد که پس از کشته شدن یاسین و دیگر رهبران ارشد انجام داد.
این احتمال اندک هم وجود دارد که با ادامه ترور و کشتار مستمر در غزه برای نابودی حماس، یک کابوس منطقه ای پدیدار شود و اسرائیل به جای یک سازمان نظامی مجبور به مقابله با گروه های انشعابی بیشماری شود که رادیکالتر از حماس هستند.
مردم فلسطین کسی را از دست دادند که وحدت بخش بود. هنیه یک نیروی قدرتمند برای ایجاد آشتی داخلی با فتح و ایجاد یک رهبری واحد فلسطینی بود. بر خلاف برخی دیگر از رهبران حماس و فلسطین، هنیه توسط سیاست فراگیر هدایت میشد. عضویت او در حماس از ابتدای تأسیس، به تجربه و مهارت های او در ایجاد تعادل بین بهترین رویکردها غنا بخشید. چیزی که میتواند تا حدی جایگزین نفوذ او شود، میراث او درمیانهروی در برابر رقبای فلسطینی و در عین حال شجاعت و سازشناپذیری او در برابر اسرائیل است.
برای اسرائیل و نسل کشی آن در نوار غزه، همه سناریوها اکنون در پی ترور هنیه و فؤاد شکر، فرمانده حزب الله، کاملاً باز است. هنیه یکی از تصمیم گیرندگان کلیدی در مذاکرات غیرمستقیم برای پایان دادن به جنگ غزه و ترتیب دادن آزادی اسرای فلسطینی و اسرائیلی بود. اسرائیل با کشتن او، مذاکرات را - حداقل در حال حاضر - و به همراه آن، بسیاری از تمایلات میانهرو در حماس و فراتر از آن را از بین برد.
او در تهران ترور شد و همین مسئله مشکلات و نگرانیهایی را از واکنش تهران در پی خواهد داشت. اسرائیل باسیاست اوباش مابانه ترور در سراسر منطقه، غرب آسیا را بهسوی هرجومرج غیرقابلتصور سوق میدهد.
303