به ویژه اینکه اظهارات لاوروف به عنوان «رئیس شورای امنیت سازمان ملل» واکنشبرانگیز شده و کشورهای مخالف روسیه سخنان او به خصوص درباره جنگ اوکراین را نقض منشور سازمان ملل متحد نامیدند.
وزیر خارجه روسیه که کشورش به تازگی رئیس دورهای شورای امنیت شده، در سخنان خود از حمله روسیه به اوکراین دفاع کرد و ضمن متهم کردن آمریکا و متحدانش به تضعیف دیپلماسی، این اقدام کرملین را ضروری و اجتناب ناپذیر خواند.
صحبتهای لاوروف از سوی آمریکا بدون واکنش باقی نماند و «لیندا توماس گرینفیلد» سفیر ایالات متحده، روسیه را به ریاکاری متهم کرد و گفت: "مسکو با جنگ غیرقانونی و غیرضروری در اوکراین، به قلب منشور سازمان ملل متحد و همه چیزهایی که برای ما ارزشمند و محترم است ضربه زده است."
اتحادیه اروپا هم تلاش روسیه برای نشان دادن خود به عنوان مدافع منشور سازمان ملل متحد و چندجانبه گرایی را غیرقابل پذیرش خواند و تاکید کرد: "با این اقدام نه تنها به منشور سازمان ملل بیاحترامی شده، بلکه قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل را که خواستار خروج نیروهای روسی است را نیز تحقیر میکند."
بدین ترتیب این کشورها و در راس آنها آمریکا با اشاره به حمله روسیه به اوکراین و تاکید بر غیر قانونی بودن آن، صحه نهادن بر ریاست دوره ای شورای امنیت توسط روسیه را زیر سوال برده و حتی پیش از این خواهان اخراج روسیه از شورای امنیت به رغم عضویت دائم آن در این شورا شده اند.
این امر بار دیگر نشان داد که غربی ها در راستای معیارهای دوگانه که در قبال بسیاری از موضوع ها آن را اعمال می کنند، ریاست دوره ای روسیه بر شورای امنیت را تحمل نکرده و در یک موضع گیری غیرقانونی خواهان محروم کردن مسکو از کرسی اش در شورای امنیت شده اند.
این در حالی است که در موارد مشابه مانند مساله حمله غیر قانونی آمریکا به عراق در سال 2003 که بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت، کشورهای بلوک غرب هیچ گونه درخواست یا اقدامی برای محرومیت و یا اخراج ایالات متحده از شورای امنیت سازمان ملل صورت ندادند.
ضرورت ایجاد توازن در شورای امنیت
در عین حال تقابل آشکار روسیه و کشورهای غربی در شورای امنیت بار دیگر ضرورت تغییر ساختار این شورا با توجه به تغییرات ساختاری در نظام بین المللی و ظهور قدرتهای جدید در این عرصه و نیز ضرورت ایجاد توازن در شورای امنیت را مطرح ساخته است.
در واقع مسئله اصلاح ساختار سازمان ملل و بویژه رکن امنیت بین المللی آن یعنی شورای امنیت، سال ها است که از جمله خواسته های اساسی بسیاری از کشور های عضو آن محسوب می شود که تاکنون بدون جواب مانده است.
ساختار شورای امنیت با انتقادات بسیاری از کشورها روبهرو شدهاست و ترکیب فعلی آن بویژه در باره اعضای دائم این شورا، مطلوب اکثر کشورهای جهان نیست.
بیشترین تغییراتی که در خصوص شورای امنیت مورد توجه کشورها واقع شده، اصلاح آیین کار آن، حذف حق وتو و افزایش تعداد اعضای دائم است.نکته مهم آنکه درخواست اصلاحات ساختاری در شورای امنیت تنها منحصر به کشور های غیر عضو دائم نیست و حتی روسیه که خود عضو دائم این شورا است، خواهان اصلاح ساختار شورای امنیت شده است.
این موضع روسیه در راستای حمایت آن از چند جانبه گرایی در عرصه جهانی و مقابله با هژمونی غرب در عرصه بین المللی صورت گرفته است.
در مقابل کشورهای غربی از جمله آمریکا از عضویت دائم کشورهای هم سو مانند آلمان و ژاپن در شورای امنیت سازمان ملل حمایت می کنند. با تشکیل گروه 20 که متشکل از کشور های پیشرفته و در حال ظهور اقتصادی است، بسیاری از کشور های این گروه مانند ژاپن، آفریقای جنوبی، برزیل و آلمان خواهان تغییر ساختار شورای امنیت هستند.
این کشورها معتقدند که با تغییر ساختار قدرت در سطح بین المللی و اهمیت روزافزون برخی کشور ها در صحنه اقتصاد و سیاست بین المللی، باید این تغییرات در سطح سازمان ملل و بویژه شورای امنیت نیزبه اجرا در آمده و شمار اعضای دائم شورای امنیت تغییر یابد.
همچنین با توجه به استفاده ابزاری اعضای دائم شورای امنیت بویژه آمریکا از حق وتو، کشور هایی که خواهان تغییرات اساسی در شورای امنیت هستند، خواهان تغییر شرایط موجود در زمینه استفاده از حق وتو هستند.
نویسنده: سيدرضا مير طاهر
117