سید جمال الدین اسدآبادی در 1217 خورشیدی در خانواده ای مذهبی و از سادات حسینی در اسدآباد همدان چشم به جهان گشود.
نبوغ ذاتی، هوش سرشار و فراست قوی سیدجمال او را از همان کودکی در پی تجزیه و تحلیل محتوای داستان ها به آفاقی دیگر سوق می داد و از همان ایام کودکی به فکر چاره و علاج دردها و رنج ها افتاد.
او در همان دوران کودکی برای یادگیری علوم و فنون مختلف به قزوین رفت و پس از کسب آموزش های لازم در زمینه های ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول در حوزه علمیه این شهر، راهی تهران شد و در آنجا از محضر آیت الله «سید محمد صادق طباطبایی» همدانی بهره های فراوانی برد و اینگونه تحسین استادان خویش را برانگیخت.
آوازه فراست و نبوغ وی، عالمان نجف، کربلا و سامرا را به حیرت واداشته بود وی برای فراگیری و کسب تجربه های بیشتر و بنابر توصیه استادانش روانه شهر بمبئی در هندوستان شد.
سیدجمال الدین اسدآبادی در نوجوانی فعالیت های اصلاحی و سیاسی خود را با مشاهده استعمار انگلیس بر هندوستان آغاز کرد و به بررسی علت های ضعف مسلمانان پرداخت و به دلیل حضور همه جانبه انگلیسی ها در آن کشور به ناچار راهی عثمانی و از آنجا راهی مصر و فرانسه شد.
وی پس از مدتی به ایران بازگشت و چندین بار تبعید و اخراج شد.
این اندیشمند سیاسی سال های پایانی عمر خود را در عثمانی به سر برد و سلطان عبدالحمید سلطان عثمانی از حضور سید جمال الدین اسدآبادی در این کشور برآشفت و دستور قتل او را صادر کرد.
سرانجام سیدجمال الدین اسدآبادی را در 18 اسفند 1275 خورشیدی مسموم کردند و به شهادت رساندند.113/112