پایگاه عربی 21 روز سهشنبه درگزارشی به قلم "جمعه القماطی" نوشت، امارات متحده عربی، حدود یک و نیم میلیون نفر جمعیت دارد و بیش از هفت برابر جمعیت این کشور را خارجیهایی تشکیل میدهند که اغلب کارگران آسیایی هستند.
امارات درنتیجه کاهش ثروتهای طبیعی خود اعم از نفت و گاز، به شکل عمده به الگوی اقتصادی مبتنی برسرمایهگذاری درزیرساختها مانند بنادر بزرگ، فرودگاهها، ترانزیت، گردشگری، خدمات مالی ومستغلات تکیه کرده است.
امارات به ویژه دبی به مرکزی برای دفاتر هزاران شرکت جهانی به منظور تسهیل امور خود درمنطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تبدیل شده است.
بنادر "راشد" و "جبل علی" از مهمترین طرحهای کلان است که امارات با کسب درآمدهای ده ها میلیاردی از طریق آنها، به اقتصاد خود رونق بخشیده است. انتقال کالاها از طریق این بنادر به مقصد بازارهای مختلف، موجب توسعه اقتصاد امارات شده است.
این کشور از ایجاد مراکز تجارت جهانی جدید و بنادر دیگر در منطقه که ازموقعیتهای جغرافیایی واستراتژی بهتری برخوردار باشند، نگران است وبیم آن دارد که این مراکز، به رقیب سرسخت برای الگوی اقتصادی امارات تبدیل شوند.
یمن و لیبی درصدرجایگزینهایی هستند که میتوانند با اقتدار با امارات رقابت کنند.
امارات، استراتژی سلطه برهر بندری را که ظرفیت رقابت واقعی با بنادر این کشور را در زمینه تردد دریایی و ترانزیت داشته باشد، دنبال میکند و با سرمایهگذاری درآن بندر و واگذار کردن مدیریت آن به شرکت بنادر جهانی دبی یا از طریق مانعتراشی درفعالیت آن بندر و کاهش نقش آن، از تبدیل شدن آن به رقیب جلوگیری میکند.
به عنوان نمونه، میتوان به تلاشها و اقداماتی اشاره کرد که امارات ازچندی پیش با هدف ناکام گذاشتن طرح بندر "گُوادَر" پاکستان آغاز کرده است.
این بندر که امارات درسال 2013 از توسعه آن طی همکاری پاکستان با چین خبر داد، رقیب و خطر تجاری واقعی برای امارات و برای بنادر دبی به مدت ده سال به شمار میرود.
بندر گوادر پاکستان ازموقعیت مهم استراتژیک برخوردار است، این بندر بردریای العرب درجنوب غرب پاکستان نزدیک تنگه هرمز مشرف بوده و بخشی از طرح کلانی به شمار میرود که چین آن را درسال 2013 با عنوان «یک کمربند، یک جاده» اعلام کرد.
هدف چین از این طرح، این است که کالاهای خود را درکمترین زمان ممکن به طور مستقیم به نقاط مختلف جهان برساند.
بندرگوادر، نزدیکترین بندر به منطقه صنعتی بزرگ "شیجیانگ" درچین به شمار میرود و وقتی که کالاهای چینی ازراه زمینی و ازطریق راههایی که درشمال پاکستان ایجاد شده است، به گوادر میرسد، مسافت 12 هزار کیلومتری به سه هزار کیلومتر کاهش مییابد و کالاها از بندر گوادر به کشورهای حوزه خلیج فارس، خاورمیانه وآفریقا منتقل میشود.
دخالت امارات در یمن
یکی از انگیزههای اصلی دخالت نظامی امارات در یمن نیز، سلطه بر برخی از بنادر این کشور مانند بنادر "عدن"، "الحدیده"، "المخا" و "المکلا"، است که جز بزرگترین و مهمترین بنادر شاخ آفریقا به شمار میروند.
سلطه بر بنادر یمن به دولت امارات این امکان را میدهد که دامنه تجارت جهانی را از طریق تنگه "باب المندب"، کنترل و هماهنگ کند و اجازه رقابت با بنادر خود را ندهد و سلطه امارات بر بنادر یمن، میتواند موقعیت استراتژیک مهمی را برای امارات در زمینه گسترش تجارت با آفریقا فراهم کند.
همچنین دولت امارات، تلاش کرده است تا بندر جیبوتی، بندر و فرودگاه "عصب" دراریتره و بندر بربره در منطقه شبه خودمختار سومالیلند (جدا از کشور سومالی) را تحت سلطه اقتصادی خود درآورد.
امارات همچنین با ترکیه برسر نفوذ اقتصادی در کشور سومالی که طولانی ترین ساحل را در دریای سرخ دارد، به شدت رقابت میکند.
دخالت امارات در لیبی
لیبی نیز در سالهای آینده و در دراز مدت میتواند بزرگترین رقیب برای امارات باشد. زیرا لیبی، دارای موقعیت استراتژیک جغرافیایی درساحل جنوبی دریای مدیترانه و در دروازه اروپاست.
لیبی همچنین دراوج گرمای تابستان، درمقایسه با کشورهای حوزه خلیج فارس که تابستان بسیار گرم دارند، از آب و هوای معتدل مدیترانهای برخوردار است. این کشور دارای آثار باستانی ومراکز گردشگری بسیاری است که ازجمله آن ساحلی به طول دوهزار کیلومتر است.
شهرهای کاملاً باستانی در لیبی نیز دارای تمدن هزاران سالانه هستند و این کشور درعین حال از گردشگری صحرایی نیز برخوردار است.
لیبی همچنین دارای ذخایرعمده نفت وگاز است که از غنیترین کشورهای آفریقا دراین زمینه به شمار میرود. جمعیت این کشور فراتر از هفت میلیون نفر است که از سطح بالایی از تحصیل و فرهنگ برخوردارند و قدرت برقراری ارتباط و تجارت با جهان را دارند.
درصورتی که لیبی از نظر امنیتی و سیاسی ثبات داشته باشد، این کشور قطعاً به علت موقعیت خود درشمال آفریقا و روابط مستحکم درعمق قاره آفریقا درجنوب صحرا، دروازه ارجح آفریقا خواهد بود.
همچنین آفریقا که جمعیت آن، بیش از یک میلیارد و250 میلیون نفر است، بزرگترین بازار تجاری مطلوب خواهد بود که قدرتهای بزرگ اقتصادی مانند چین، آمریکا، اتحادیه اروپا و ترکیه برسرآن رقابت می کنند.
لیبی دردریای مدیترانه دارای چند بندر مانند بندر "الخمس"، "مصراته"، "بنغازی" و "طبرق" است و این بنادر، ظرفیت آن را دارند که به بنادر بزرگ ترانزیت تبدیل شوند و کالاهای جهانی از جنوب لیبی، به عمق آفریقا منتقل شوند ودر نهایت همه بازارهای این قاره را اشباع کنند.
همچنین ثبات امنیتی وسیاسی لیبی با همه مشخصات جغرافیایی، آب و هوایی، انسانی و گردشگری این کشور، باعث میشود که لیبی، مقصد تجاری ومالی جدیدی برای سرمایه گذاری باشد و این قابلیت را داشته باشد که به مقرمنطقهای برای مدیریت طرحها و ترانزیت درکل منطقه تبدیل شود. به ویژه اینکه، لیبی که از ثبات نسبی برخوردار است، تلاش میکند تا منابع درآمد و نیز اقتصاد تولیدی خود مانند ترانزیت را به عنوان جایگزین نفت و گاز توسعه دهد.
این نگاه استراتژیک به لیبی والگوی اقتصادی که لیبیاییها به دنبال آن هستند، موجب نگرانی دولت امارات شده است.
از این رو، امارات به دنبال سلطه سیاسی بر لیبی و یا جلوگیری از ثبات و رشد این کشور از طریق دامن زدن به درگیریها است.
شاید عاقلانه باشد که امارات به جای چنین رویکردی، با سرمایهگذاری درکشورهای لیبی و یمن، موضعی مثبت را دراین زمینه اتخاذ کند و به موفقیت اقتصاد آنان کمک کند، نه اینکه تلاش کند با توطئه علیه این کشورها، آنها را تحت سلطه خود درآورد یا مانع از پیشرفت این دو کشور شود. 120
مترجم: آقایی
بیشتر بخوانید:
نخست وزیر یمن: عربستان و امارات به دنبال تقسیم یمن میان خود هستند/ هیچ موشکی از ایران دریافت نکردهایم
تحرکات تروریستی امارات در یمن/ تحلیل
گسترش حضور نظامی امارات در لیبی/ تحلیل