«تیموتی گارتن اش» Timothy Garton Ash در مقاله ای در روزنامه گاردین نوشت، این روزها در تمامی محافل سیاسی و نشست های خبری صحبت از این نکته است که مردم بریتانیا خود به درستی نمی دانند چه می خواهند.
به عبارت دیگر مردم بریتانیا نمی توانند برسر آنچه می خواهند با یکدیگر به توافق برسند و راه رسیدن به اهداف شان را نیز نمی دانند. به این ترتیب در نخستین سالگرد برگزاری همه پرسی در باره برگزیت مشاهده چنین بی ثباتی سیاسی در بریتانیا بسیار دردناک است. در این راستا، کشورهای عضو اتحادیه اروپا که در نقطه مقابل بریتانیا قرار گرفته اند تلاش می کنند تا بگونه ای اتحاد با سایر اعضای این اتحادیه را حفظ و آن را تقویت کنند.
به عنوان مثال، از زمانی که «امانوئل ماکرون» با شکست دادن رقیب افراط گرایش «مارین لوپن» در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه به پیروزی رسید و نیز پس از موفقیت حزب جمهوری در حرکت در انتخابات پارلمانی، به نظر می رسد باردیگر، موضوع اتحاد و نزدیکی کشورهای آلمان و فرانسه برای پیشبرد هرچه بهتر طرح ها و اهداف مشترک با امیدواری بیشتری دنبال می شود.
از سوی دیگر، اقتصاد کشورهای حوزه یورو در سه ماهه اول سال جاری شاهد رشدی به مراتب سریعتر در حوزه اقتصاد بوده است. پس از انجام همه پرسی درباره برگزیت و رای «آری» مردم بریتانیا به آن، و پس از پیروزی «دونالد ترامپ» در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، میزان حمایت مردم بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا از این اتحادیه افزایش یافت.
در این راستا، «انگلا مرکل» صدر اعظم آلمان در مونیخ اعلام کرد، اروپا باید متحد باشد چراکه دیگر نمی تواند به آمریکا و بریتانیا متکی باشد. این در حالیست که رهبران کشورهای فرانسه، آلمان و بلژیک در حال حاضر تنها بر چالش هایی که بین این کشورها وجود دارد، متمرکز شده اند. و از نظر اکثر کشورهای عضو اتحادیه اروپا، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت)، موضوعی کم اهمیت محسوب می شود.
به گفته یک منبع آگاه در آلمان، امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه و آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان در نخستین دیدارشان با یکدیگر تنها به مدت یک دقیقه باهم در باره برگزیت صحبت کردند. همچنین تمامی نمایندگان 27 کشور عضو اتحادیه اروپا روز پنجشنبه در اجلاس سران اتحادیه اروپا در بروکسل به موضوع برگزیت بسیار کم پرداختند.
به احتمال بسیار زیاد، تمامی سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا بر سر این موضوع بایکدیگر به توافق نظر رسیده اند که به گونه ای به بریتانیا بفهمانند که این کشور نمی تواند همچنان از مزایای عضویت از اتحادیه اروپا پس از اجرایی شدن برگزیت بهره مند شود.
از سوی دیگر، اتخاذ موضعی منعطف تر در قبال برگزیت یکی از نتایج انتخابات پارلمانی بریتانیا به شمار می رود. از دیگر دستاوردهای انتخابات پارلمانی بریتانیا موفقیت چشمگیر حزب کارگر در کسب کرسی های پارلمانی محسوب می شود. صرفنظر ازعلل وعوامل موفقیت حزب کارگردر انتخابات پارلمانی بریتانیا، دیگر طرفداران برگزیت در پارلمان دارای اکثریت نیستند.
نتایج انتخابات 8 ژوئن به نوعی باعث تحریک اعضایی حزب اتحاد گرای دموکراتیک ایرلند شمالی شده است که به ماندن بریتانیا در اروپا رای داده اند و هم اکنون با در اولویت قرار دادن مساله اقتصاد و مشاغل، به دنبال مواضعی منعطف تر در قبال برگزیت هستند. به عنوان مثال، «فیلیپ هاموند» وزیر دارایی بریتانیا نسخه ای از برگزیت را ارائه کرده که با نسخه ای که مد نظر تراز می نخست وزیر این کشور بود و به همه پرسی گذاشته شد بسیار متفاوت است.
هاموند در سخنرانی اخیرش بار دیگر مساله اقتصاد را از جمله اولویت های در رویکرد به موضوع برگزیت عنوان کرد. اما در عین حال، نکته ای در این میان بسیار غریب و نا مانوس می نماید چرا که اگر اولویت با مسائلی نظیر اقتصاد ومشاغل مختلف باشد باید بریتانیا باید در اتحادیه اروپا باقی بماند و آن را ترک نکند.
دقیقا به همین دلیل بود که «دیوید کامرون» نخست وزیر پیشین بریتانیا از ابتدا با نتایج همه پرسی در باره برگزیت مخالفت کرد و در خصوص تبعات اقتصادی احتمالی آن بیمناک بود. از سوی دیگر بسیاری از مدیران و روسای بانک ها، رشد ناچیز در بخش عایدات و درآمدها را با نتایج مذاکرات برگزیت مرتبط دانسته ااند. به عبارت دیگر تمامی این مباحث متضمن این نکته است که نتایج منفی اقتصادی از مدتها پیش مشخص شده است.
دلیل شکست طرفداران کامرون در همه پرسی برگزیت که سال گذشته صورت گرفت این بود که طرفدران برگزیت با کسب آرائ لازم توانستند الویت را به مسائلی نظیر اعمال محدودیت در سیاست های مهاجرتی بدهند و به این ترتیب مساله اقتصاد در اولویت قرار نگرفت چر اکه مردم بریتانیا به اشتباه بر این باور بودند که شرایط اقتصادی آنچنان هم که به نظر میرسد وخیم و نابسامان نیست.
بنابراین اگر دغدغه حزب یا مقامی به مفهوم واقعی کلمه مساله اقتصاد باشد باید بتوانداز طریق استدلال منطقی افراد و گروههای سیاسی را برای ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا قانع کنید. این مساله دراقع به گونه ای معرف باورهای هاموند و سایر شخصیتهای سیاسی در احزاب محافظه کار و حزب کارگر است. اما حقیقت این است که هیچ کس در بریتانیا شهامت صحبت کردن درباره این مساله را ندارد. اگر قرار باشد از وقایع سیاسی سال گذشته اروپا و آمریکا درس عبرت بگیریم خواهیم دید که هیچ چیز در آینده قابل پی بینی نیست.
بریتانیا پرونده برگزیت را در حالی به پایان می برد که مساله بازار واحد در آن دیده شده باشد اما در عین حال ممکن است به توافقات تجاری با کشورهایی نظیر نروژ و سوییس درخلال این مباحث اشاره ای شده باشد و به احتمال بسیار زیاد بریتانیا همچنان موظف به پرداخت مبالغی به اتحادیه اروپا خواهد بود. در این راستا، میزان مهاجرت از کشورهای عضو اتحادیه به میزان کمی کاسته خواهد شد.
به این ترتیب در مجموع شاید بتوان گفت که علیرغم عدم اتفاق نظر مردم بریتانیا در قبال برگزیت همین موضع نامشخص می تواند نشانگر نوعی میانه در کنار دو قطب موافق و مخالف با برگزیت، تلقی شود. اما از سوی دیگر، شاید بهتر باشد از تمامی سیاستمداران بریتانیا بپرسیم چرا باید به هرقیمت به برگزیت تن دهیم و وقتی می توانیم همچنان با ماندن در اتحادیه اروپا از تمامی مزایای عضویت در آن بهره مند شویم چرا می خواهیم با خروج از اتحادیه اروپا تنها به بخشی از این موارد دست یابیم.118/111
بیشتر بخوانید:
آغاز مذاکرات «برگزیت»/ تحلیل+ ویدئو
مذاکرات برگزیت، امروز آغاز می شود
برگزیت محور دیدار مقامات لندن و پاریس/تحلیل
وزیر اول اسکاتلند خواستار تعویق مذاکرات برگزیت شد