«ورنون بوگدانور» در مطلبی در روزنامه گاردین در این خصوص نوشت، رای گیری هفته گذشته درخصوص لایحه تجارت در پارلمان بریتانیا نشان داد این پارلمان به شدت دچار دودستگی و شکاف شده است.
دلایل ایجاد شکاف در پارلمان بریتانیا
در واقع میتوان دو دلیل را برای ایجاد شکاف در پارلمان بریتانیا متصور شد. اول اینکه میان خواستهها و آمال مردم و نمایندگان پارلمان فاصله زیادی وجود دارد.
بیشتر نمایندگان خواستار ماندن این کشور در اتحادیه اروپا هستند و می گویند که مجبور به رای دادن به لوایحی درخصوص مساله برگزیت هستند، درحالی که خود اساسا با این موضوع مخالفت دارند.
این در حالی است که چنین وضعیتی در تاریخ طولانی مدت قانون اساسی در بریتانیا تقریبا بی سابقه است. ضمن اینکه افزایش حاکمیت مردم، حاکمیت پارلمان را تضعیف می کند.
دوم اینکه این موضوع روشن شده است که هیچ کدام از حالتهای برگزیت در پارلمان بریتانیا از حمایت اکثریت لازم برخوردار نیست. به این ترتیب، این احتمال تقویت می شود که بریتانیا در نهایت بدون توافق از اتحادیه اروپا خارج شود. در حالی که این نتیجهای است که طرفدار زیادی ندارد و به عقیده بسیاری، عواقب بدی به همراه خواهد داشت.
اما به خودی خود راهی برای از بین بردن شکاف موجود در پارلمان وجود ندارد. به نظر می رسد محافظه کارانی که برای برکناری «ترزا می» نخست وزیر بریتانیا تلاش می کنند، این موضوع را تشخیص نداده اند که حتی جایگزین خانم می نیز با همین مشکلات و چالش ها روبه رو خواهد بود؛ مشکلاتی که علت آن بیش از ترزا می، به پارلمان بازمیگردد. روی کار آمدن یک رهبر جایگزین که روش پیشین مبنی بر حرکت قدم به قدم بر اساس فرمولهای تعیین شده را کنار گذاشته و موضعی جسورانهتر را اتخاذ کند، به جای حل مسائل، شکاف ها را در حزب محافظه کار افزایش خواهد داد.
یک (دولت وحدت ملی) همانطور که پیشنهاد آن پیشتر از سوی «آنا سوبری» و «نیکلا سوامس» مطرح شد، تقریبا غیرممکن است.
چنین دولت هایی همانطور که درسال 1940 شاهد آن بودیم، تنها در طول جنگ و یا زمانی که نگرانی درخصوص رکود و سقوط اقتصادی، مانند سال 1931 وجود دارد، تشکیل می شوند. در هر دوی این موارد، توافق دو حزبی بر سر آنچه انجام آن ضروری بود، انجام شد و اجازه داد تا دولت اکثریت تشکیل شود.
امروزه اما چنین توافقی وجود ندارد. در واقع، اگر چنین توافقی میان دو حزب وجود داشت، مجلس عوام بریتانیا تا این اندازه شکننده و دچار شکاف نبود، و این مشکلات نیز بوجود نمی آمد. در هر صورت، حزب کارگر تاکنون هیچ تمایلی برای کمک به دولت برای خروج از مشکلات نشان نداده است. حتی میتوان گفت که حزب کارگر به جای تلاش برای تشکیل دولت ملی، درپی برگزاری انتخابات عمومی در بریتانیا است.
بریتانیا سردرگم
واقعیت اما این است که حتی برگزاری انتخابات نیز مشکل را حل نخواهد کرد؛ چرا که ممکن است مانند سال گذشته، نتیجهای در بر نداشته باشد.
همچنین، انتخابات مجدد، هرگونه نتیجه ای نیز که در پی داشته باشد، بازهم ممکن است این نتیجه به یک موضوع به خصوص ربط داده شود. به عنوان مثال، سیاستمداران ممکن است نتیجه رای مردم را فقط به موضوع برگزیت ربط دهند؛ و مقابل مردم بگویند که رای آنها در واقع متوجه موضوع اقتصاد و یا خدمات درمانی بوده است.
انتخابات ممکن است اختیار حکومت را در دست یک دولت قرار دهد، اما با استفاده از انتخابات نمیتوان دستورکاری برای نوع مشخصی از برگزیت تعیین کرد.
واقعیت این است که چالش و مشکل برگزیت که بر اثر همهپرسی سال 2016 و بار دیگر در انتخابات عمومی سال 2017 از سوی مردم بریتانیا به وجود آمد، تنها از سوی مردم، و با برگزاری یک همه پرسی دیگر حل می شود. حامیان برگزیت و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا البته با برگزاری همه پرسی دیگری در این خصوص مخالفند و چنین کاری را بی احترامی به دموکراسی می دانند.
اما به نظر می رسد که برگزاری یک همه پرسی دیگر تنها راه حل دموکراتیک در این باره است. (همانطور که طرفداران برگزیت در سال 2016 این راه را به رسمیت شناختند و نگران پیروزی مخالفان برگزیت در آن همه پرسی بودند).
در روز 16 مه 2016، یعنی یک ماه پیش از همه پرسی درخصوص برگزیت، «نایجل فاراژ» در مصاحبه با روزنامه (دیلی میرور) گفت ، در صورتی که طرفداران برگزیت با تفاوت کمی در این همه پرسی به پیروزی برسند، این احتمال وجود دارد که پس از همه پرسی نیز همچنان درخواست برای برگزاری مجدد آن وجود داشته باشد.
به هرحال، حتی اگر بپذیریم که مردم بریتانیا نظر خود را در خصوص برگزیت تغییر داده اند، بازهم باید گفت که برگزاری همه پرسی به معنی به رسمیت شناختن دموکراسی است، نه انکار آن.
مشکل البته اطمینان از این موضوع است که مردم بتوانند میان گزینه های متفاوت، درست ترین را انتخاب کنند. «جاستین گرینینگ» وزیر آموزش پیشین بریتانیا پیشنهاد کرده است که همه پرسی دیگری در خصوص برگزیت، با طرح سه گزینه برگزار شود، «برگزیتی مطابق با توافقی که دولت در خصوص آن مذاکره کرده است؛ برگزیت بدون توافق و سوم، ماندن در اتحادیه اروپا.»
این پیشنهاد اما با انتقادهایی نیز روبه رو شده و منتقدان اینگونه استدلال کرده اند که چنین کاری، رای دهندگان را هرچه بیشتر دچار شکاف می کند.
می توان گفت که گزینه بهتر این است که همه پرسی دومرحله ای برگزار شود (همانطور که در سال 1992 در خصوص اصلاحات انتخاباتی در نیوزیلند برگزار شد).
در اولین مرحله از این همه پرسی از رای دهندگان سوال می شود که آیا همچنان خواستار ترک اتحادیه اروپا هستند یا خیر؛ و در صورتی که پاسخ رای دهندگان مثبت بود، آنگاه مرحله دوم همه پرسی انجام شود. در مرحله دوم رای گیری که مثلا هفته پس از آن برگزار خواهد شد، از رای دهندگان سوال می شود که آیا با توافقی که دولت تاکنون درباره آن مذاکره کرده موافقند یا گزینه های جایگزین مطرح شده از سوی دیگر حامیان برگزیت را می پسندند.
نتیجه این همه پرسی نشانه هایی را در اختیار پارلمان قرار می دهد تا نمایندگان بدانند که در چه مسیری باید حرکت کنند.
البته، بزرگ ترین مانع موجود برای برگزاری یک همه پرسی، خودِ ترزا می است که اعلام کرده تحت هیچ شرایطی و حتی به قیمت وارد شدن لطمه به اعتبار حزب خود، همه پرسی مجدد برگزار نخواهد کرد.
واقعیت این است که هیچ سیاستمداری نباید از تغییر فکر خود هراسان باشد. «وینستون چرچیل» سیاستمدار بزرگ بریتانیایی در این خصوص جمله معروفی دارد که می گوید، "من همواره مجبور بودم واژه های خود را ببلعم و باید اعتراف کنم که این کار سالم ترین رژیم غذایی است."
اروپا تاکنون سه نخست وزیر بریتانیا یعنی «مارگارت تاچر»، «جان میجر» و «دیوید کامرون» را سرنگون کرده؛ و این موضوع اکنون نخست وزیری ترزا می را هدف قرار داده است.
تا کنون تنها نخست وزیر بریتانیا که موفق به پیروزی بر اروپا شده «هارولد ویلسون» بوده که در سال 1975 با وضعیت کنونی ترزا می یعنی شکاف در حزب خود روبه رو شده بود و در نهایت مجبور به اعلام همه پرسی شد.
مترجم: زهره خزائی
138/120
بیشتربخوانید:
بارنیه: لندن آیندهای غیرمطمئن در خصوص برگزیت پیشروی خود دارد+ ویدئو
اسپوتنیک: برگزیت سخت و افزایش فروش سلاح به سرکوبگران
پارلمان انگلیس خواهان همهپرسی مجدد درباره برگزیت شد+ ویدئو
بنبست برگزیت؛ هموار شدن مسیر همهپرسی جدید در بریتانیا
گام اصلی در تسریع مرحله آخر مذاکرات برگزیت برداشته شد
لیبراسیون: سفر «ترامپ» به بریتانیا و انتقاد از طرح «برگزیتنرم»