این مجموعه با عملیات بازگرداندن فردی آغاز می شود که مخفیانه و با همکاری کارکنان یک خط هوایی بیگانه مشغول خارج کردن مقادیر قابل توجهی ارز و طلا از کشور است. تحقیقات نشان می دهد این فرد با شبکه ای مرتبط است که فعالیت هایی فراتر از فساد اقتصادی دارد. تدریجا آشکار می شود که سرشاخه این شبکه با فردی به نام مایکل هاشمیان (نام مستعار برای جیسون رضاییان)مرتبط است که مشغول فعالیت های گسترده جاسوسی در ایران است.
سریال "گاندو" در قسمت اول این محموعه، تصویرگر پرونده «جیسون رضائیان» خبرنگار دو تابعیتی ایرانی - آمریکایی است که از سال 1383 در ایران مشغول بهکار میشود و سال 1388 پس از ناآرامیها کشور را ترک و به آمریکا میرود، اما درسال 1391 با پوشش خبرنگار روزنامه «واشنگتنپست» بار دیگر به ایران باز میگردد.
رضائیان سرانجام پس از اثبات اقدامات جاسوسی اش بر ضدامنیت ایران، در تیرماه سال 1393 در اوج مذاکرات هستهای بازداشت و یک سال و نیم بعد یعنی در دی ماه 1394 در روز اجراییشدن برجام در مبادله ای بین زندانیان ایران و آمریکا، آزاد میشود.
فصل دوم "گاندو" نیز به نوعی در ادامه این ماجرا به نقش سفارت انگلیس در تهران در طراحی بحران های اقتصادی و اجتماعی در سالهای اخیر می پردازد.
ماجرای جاسوسی انگلیس درایران با ورود کاراکتر "شارلوت" به ایران آغاز می شود و در لایه های ماجراهای این سریال ؛ به فعالیت های جاسوسی "جین ماریوت" افسر ارشد MI6 که در سالهای 90 و 91 در پوشش معاون سفیر انگلیس در تهران حضور داشت اشاره می شود .
جین ماریوت نقش مهمی با استفاده از پوشش دیپلماتیک برای ایجاد یک شبکه جاسوسی با "ماموریت ویژه" در تهران داشت وبه همین علت پس از افشای اقداماتش یکی از بزرگترین شکستهای امنیتی انگلیس در ایران را به نام خودش ثبت کرده است.
سریال " گاندو" جدای از پردازش به یک جریان جاسوسی بر اساس مستندات و شواهد عینیی؛ درنگاه مخاطبان خود توانست جایگاه ارزشی خود را بعنوان سریالی پر کشش و جذاب از جنبه های گوناگون بدست اورد .
دراین میان؛ توییت سفیر انگلیس درتهران درباره این سریال جالب توجه به نظر می رسد.
"سایمن شرکلیف"، سفیر جدید لندن در تهران که خود سالها از افسران و ماموران امنیتی بلندپایه انگلیس بوده و حضورش در تهران حاشیههایی در پی داشته، اخیرا" در صفحه رسمی خود در توییتر در واکنش به پخش سریال «گاندو ۲» و نقش انگلیس در بحرانهای اقتصادی و اجتماعی ایران به زبان فارسی در توییتر نوشت: «به هر حال، من که از سریال گاندو ۲، لذت میبرم.»
این سریال با بهره گرفتن از نکته های پر مغز اجتماعی و فرهنگی در قالب روایتی مستند از رخدادهای واقعی دربرهه ای حساس ، ذهن بسیاری از مخاطبان را به اندیشیدن وا داشت واین مجموعه را از شاخص های متفاوت از دیگر سریال ها برخوردار ساخت.
این سریال با صحنه های جذابی که در ساخت یک اثر تلویزیونی از اهمیت فنی برخوردارند؛ در عین حال توانست سختی ها و از خود گذشتگی های مدافعان عرصه امنیت را در مقابله با نفوذ دشمنان؛ با ظرافتی هنری به تصویر بکشد.
در واقع ارزش این مجموعه را می بایست فراتر ازعلاقه یا باورمندی عده ای به محتوا ویا مجذوب شدن عده ای به اثری پر کشمکش و ماجراجویانه دید.
در باره این سریال می توان به دو شاخص مهم اشاره کرد :
شاخص نخست؛ استقبال معنا دار مخاطبان در فضای فکری - رسانه ای جامعه امروز ایران است. مهمترین جنبه ای که در روایت یک رخداد واقعی در "گاندو" مخاطب را تا انتهای ماجرا بدنبال خود کشاند ، عبور از مرزها و خط کشی های مرسوم است که ضمن نقد از درون و واکاوی ضعف ها و ریشه های فساد در جامعه ،به باز شناسی علل و عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نفوذ شبکه های جاسوسی و اطلاعاتی بیگانگان در کشور می پردازد و در نهایت ذهن مخاطب را بسوی فضایی از پرسشگری هدایت می کند .
البته در نگاه به گذشته نیز می توان به وقایعی همچون کودتای امریکایی – انگلیسی 28 مرداد درسال 1332 و همچنین نقش انگلیسی ها در ایجاد قحطی مصنوعی در ایران طی سالهای 1917 تا 1919 در زمان جنگ جهانی اول اشاره کرد که بر اثر آن بیش از 40 درصد جمعیت ایران جان خود را از دست دادند.
شاخص دوم؛ جایگاه این سریال از منظر رقابت های رسانه ای در قالب مجموعه های نمایشی است. گاندو را می توان از این دید گاه مصداق اثری متفاوت با برخورداری از مولفه های انتقادی در عرصه فعالیت های رسانه ای دانست که در عین توجه به جنبه های عمومی یک ماجرای جذاب ؛ به بیان واقعیت ها با بهره گیری موثر وقوی از مستدات می پردازد.
در مجموع می توان گفت که این سریال متعلق به زمان حال است و همین موضوع میتواند منجر به اظهارنظرهای مختلفی بشود؛ اما در این نکته اتفاق نظر وجود دارد که تمامی اتفاقات و ماجراهای "گاندو" برگرفته از واقعیت هایی است که ملت ایران هرگزآنها را فراموش نخواهد کرد.
جمشید امین زاده
112