ابوعلی سینا دانشمند بزرگ و پرآوازه ایرانی، یکی از برجسته ترین چهره های جهانی در عرصه پزشکی محسوب می شود و کتاب های او در زمینه پزشکی تا مدت ها در دانشگاه های مطرح جهان تدریس می شد. این دانشمند فرهیخته به دلیل احاطه بر دانش های مختلف و تاثیرگذاری بر متفکران و دانشمندان پس از خود، نه تنها در ایرن بلکه در جهان غرب نیز به عنوان نامدارترین دانشمند اسلامی یاد می شود.
ابوعلی حسین بن عبد الله بن سینا در سال 370 قمری در روستایی در حوالی بخارا - که در آ ن زمان پایتخت سامانیان بود-چشم بر جهان گشود. این حکیم بزرگ که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه جهان اسلامی شد و القابی مانند شیخ الرئیس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فرا گرفتن علوم مختلف داشت. هنگامی که ابن سینا پنج سال داشت، نزد پدر که مردی فاضل بود حساب، ریاضیات، روخوانی قرآن و صرف و نحو زبان عربی می آموخت. او از همان ابتدا بسیار باهوش بود و برای کسب دانش شوق و اشتیاق فراوانی داشت. پس از چندی نیز به مکتب رفت که سرآمد هم مکتبی های خود بود. او در ده سالگی قرآن را حفظ کرده و ادبیات و هندسه ریاضیات و صرف و نحو عربی را نیز می دانست. او به طبیعت و گیاهان و حیوانات علاقه خاصی داشت و اوقات فراغت را در دشت و صحرا به جستجو و کسب تجربه می پرداخته و بدین صورت از دوران کودکی به خواص گیاهان دارویی و طبابت علاقه مند شد.
ابوعلی دوازده سال داشت که پدرش وی را نزد استادی به نام عبد الله ناتلی فرستاد تا نزد او معلومات خود را تکمیل کند. پیش از آن هم ابوعلی علم فقه را از شخصی به نام اسماعیل زاهد فرا گرفته بود. ابوعلی به حدی باهوش بود که گاهی در مطالب علمی وجوه تازه ای می یافت به طوری که باعث تعجب استاد خود می گشت. ناتلی نیز وی را تشویق به فراگیری علوم و دانش اندوزی می کرد و بدین گونه ابوعلی علم منطق را فرا گرفت و بعد به تکمیل ریاضیات پرداخت. ابوعلی سینا برای تکمیل و ارتقا معلومات خود چاره ای جز مداومت و کوشش خویش نداشت. او از تمامی کتاب هایی که در دسترسش قرار می گرفت سود می جست و علم پزشکی را نیز به وسیله کتاب های بزرگان و تجربیات عملی خود فرا گرفت.
هنگامی که ابوعلی سینا هجده سال داشت، نوح دوم بر بخارا حکومت می راند. روزی غلامان امیر به دنبال وی آمد تا برای معالجه امیر به بالین او رهسپار شود. ابوعلی سینا حاکم را مداوا کرد و در قبال معالجه امیر، از وی خواست تا اجازه ورود و استفاده آزادانه از کتابخانه سلطنتی بخارا را داشته باشد. چرا که تنها شاهزادگان و بزرگان حق استفاده از ان را داشتند. بدین ترتیب فصل تازه ایی در علم اندوزی و کسب دانش برای وی گشوده شد. کتابخانه بخارا یکی از کاملترین کتابخانه های آن روزگار ایران به شمار می رفت و از اکثر کتاب های قدیمی و کمیاب یک نسخه در آن موجود بود.
ابن سینا در بیست و دو سالگی پدرش را از دست داد. در این هنگام، بر اثر ضعف دولت سامانی، بخارا دچار آشفتگی شده بود. ابن سینا از بخارا به خوارزم رفت. خوارزم در آن زمان مرکز دانشمندان و پژوهشگران بود و امیران آن سرزمین، دانشمندان را گرامی می داشتند. ابن سینا نیز از بزرگداشت و توجه آنها برخوردار شد و مدتی به آسایش خاطر در آنجا به کار و پژوهش پرداخت. اما خوارزم، پس از چندی ، به تصرف محمود غزنوی در آمد و دانشمندان از آنجا پراکنده شدند. بعضی از آنها به دعوت محمود به غزنه، پایتخت غزنویان، رفتند. اما ابن سینا دعوت او را نپذیرفت و از بیم جان از خوارزم گریخت. پس از اقامت کوتاهی در چند شهر، به جرجان رفت و نوشتن کتاب "قانون در طب" را در این شهر آغاز کرد. این کتاب که یکی از بزرگترین و معروف ترین کتب در زمینه پزشکی است، نزدیک به هفتصد سال در مراکز علمی اروپا تدریس میشد.
شفا؛ مهمترین کتاب ابن سینا
یک سال بعد، از آنجا به ری و قزوین و سپس نزد شمس الدوله دیلمی، فرمانروای همدان، رفت. بیماری قولنج شمس الدوله را درمان کرد و وزارت او را پذیرفت. ابن سینا در همین دوره، که سرگرم کارهای سیاسی و اداری بود، به نوشتن کتاب "شفا" پرداخت. این کتاب مهمترین و جامعترین اثر ابن سینا در زمینه علوم عقلی و فلسفه به حساب می آید که در آن چکیده آرای فلاسفه بزرگ قدیم یونان و شارحان مدرسه اسکندریه و افلاطونیان و نوافلاطونیان و... را مورد تحلیل و نقد و بررسی قرار داده است.
پس از مرگ شمس الدوله، پسرش جانشین او شد و چون ابن سینا وزارت وی را نپذیرفت، او را چهار ماه زندانی کرد. ابن سینا در زندان نیز چندین کتاب نوشت. پس از رهایی از زندان، به صورت پنهانی همراه شاگردش، ابوعبید جوزجانی، و برادر خود به اصفهان رفت. ابن سینا در اصفهان با استقبال علاءالدوله کاکویه، فرمانروای اصفهان، رو به رو شد و چهارده سال دراین شهر در آرامش زندگی کرد. در این سال ها کتاب های ناتمام خود را به پایان رساند و کتاب های تازه ای در زمینه فلسفه، ریاضی و موسیقی نوشت. در حمله مسعود غزنوی به اصفهان، که در راستای برانداختن فرمانروایی علاءالدوله صورت گرفت، خانه ابوعلی تاراج شد و بعضی از نوشته های او از میان رفت. اما ابن سینا تا پایان عمر در دستگاه علاءالدوله باقی ماند و سرانجام در سال 428 قمری در حین سفری که به همدان و همراه با علاء الدوله داشت، بر اثر بیماری درگذشت.
تبحر ابن سینا در علوم غیرپزشکی
علاوه بر پزشکی، ابو علی سینا در علوم دیگر هم تبحر و تخصص خاصی پیدا کرده بود. ابن سینا نخستین فیلسوف در ایران و جهان اسلام است که کتاب های منظم و کاملی درباره فلسفه نوشته است. دو فیلسوف بزرگ یونانی، ارسطو و افلاطون، و فارابی، فیلسوف بزرگ ایرانی، در شکل دادن به فلسفه ابن سینا تاثیر بسیار داشته اند. ابن سینا، بیش از همه، از فلسفه ارسطو بهره گرفته است؛با این همه، او در فلسفه دیدگاهی نو داشت که تا اندازه ای با فلسفه ارسطو متفاوت بود. ابن سینا فیلسوفی بود دارای استقلال فکر. تأثیر اندیشه های فلسفی یونان در او چنان نبود که او را بازگو کننده ساده این عقیده ها بشناسیم. ابن سینا به الهیات اسلامی توجه داشت و کوشش کرد تا اندیشه های اسلامی را در فلسفه خود وارد کند. ابن سینا، در پایان زندگی، به تالیف کتاب هایی پرداخت که نشانه دست یافتن او به اندیشه ای نو در فلسفه بوده است. یکی از این کتاب ها "حکمة المشرقیه" است. از این کتاب تنها دیباچه و بخش منطق آن در دست است و بخش اصلی، که شامل تفسیر این فلسفه بود، از میان رفته است.
در فهرست آثار ابن سینا 131 اثر اصیل و 111 اثر منسوب به او ذکر شده است. از میان تالیفات ابن سینا ، شفا در فلسفه و قانون در پزشکی شهرتی جهانی یافته است. کتاب شفا در هجده جلد در بخش های علوم و فلسفه، یعنی منطق، ریاضی ، طبیعیات و الاهیات نوشته شده است. منطق شفا امروز نیز همچنان به عنوان یکی از معتبرترین کتب منطق اسلامی مطرح است و طبیعیات و الاهیات آن هنوز مورد توجه علاقمندان است. کتاب قانون نیز – که تا قرن ها از مهمترین کتب پزشکی به شمار می رفت – شامل مطالبی درباره قوانین کلی طب، داروهای ترکیبی و غیر ترکیبی و امراض مختلف می باشد. این کتاب در قرن دوازدهم میلادی همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبان های لاتین ترجمه شد و تا امروز به زبان های انگلیسی، فرنسه و آلمانی نیز برگردانده شده است. همانطور که پیشتر گفتیم کتاب قانون – که مجموعه مدونی از کل دانش طبی باستانی و اسلامی است – به عنوان متن درسی پزشکی در دانشگاه های مطرح اروپایی مورد استفاده قرار می گرفت.
ابن سینا نه تنها در زمان خود، بلکه در دوره های بعد نیز در میان مردم شهرت بسیار داشته است. به همین سبب داستان ها و افسانه های بسیاری درباره کودکی، کار و هوشمندی او به وجود آمده است. در برخی از این افسانه ها او حکیمی است که زندگی می بخشد، خردمندی است که همه چیز می داند، و هوشمندی است که از رازهای پنهان باخبر است. ابن سینا علاوه بر آثار خود چند شاگرد نیز تربیت کرد که هر کدام دانشمند بزرگی در زمان خود شدند. از میان شاگردان او این چندتن سرشناس ترند: ابوالحسن بهمنیار بن مرزبان، ابوعبیدالله عبدالواحد بن محمد جوزجانی، ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی و شیخ علی نسائی خراسانی.
سرانجام شیخ فرزانه ابوعلی سینا در سال 428 هجری قمری، زمانی که تنها 58 سال داشت، با ادای دین خود به دانش بشری، رخت از جهان بربست. آرامگاه این دانشمند نامدار در همدان یکی از شهرهای ایران، واقع می باشد. / 114